Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
order format
U
قالب دستور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
one plus one address
U
قالب دستور که حاوی محل یک ثبات و محل دستور بعدی باشد
two address instruction
U
قالب دستور که حاوی محل دو عملوند است و نتیجه در محل یکی از عملوندها ذخیره می شوند
Other Matches
statement
U
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statements
U
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
one for one
U
که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند
basic type single tier formwork
U
قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
importing
U
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
imported
U
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
import
U
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
plasticize
U
قالب پذیر کردن از قالب در اوردن
separator
U
نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
modifiers
U
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
modifier
U
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
statements
U
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement
U
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
skipped
U
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
skips
U
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
actual address
U
دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
skip
U
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
piped
U
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
pipe
U
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
fetched
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetches
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
basics
U
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
fetch
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
basic
U
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
GOSUB
U
دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
prefixes
U
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
effective
U
دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود
prefix
U
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
branches
U
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
branch
U
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
blow-ups
U
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow up
U
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-up
U
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
discrimination instruction
U
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
parting injuncyions
U
دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
macroinstruction
U
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
languages
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
language
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
do nothing instruction
U
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
halts
U
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halted
U
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halt
U
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
resident
U
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
residents
U
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
branch
U
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
branches
U
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
immediate
U
دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند
compression molding process
U
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
forme
U
قالب
laster
U
قالب کن
standard
U
قالب
size
U
قالب
standards
U
قالب
ingot
U
قالب
green sand mold
U
قالب تر
swage
U
قالب
cell format
U
قالب سل
split line
U
خط قالب
moulding
U
قالب
blocks
U
سد قالب
matter
U
قالب
mattered
U
قالب
model
U
قالب
modeled
U
قالب
modelled
U
قالب
models
U
قالب
laster
U
قالب گر
mattering
U
قالب
mandrel or dril
U
قالب
matrix or matrices
U
قالب
kata
U
قالب
moulder
U
قالب گر
blocked
U
سد قالب
block
U
سد قالب
unformatted
U
بی قالب
spectrum
U
قالب
mold
U
قالب
centering
U
قالب
sizes
U
قالب
matters
U
قالب
shape
U
قالب
cluster
U
قالب
moulded
U
قالب
molded
U
قالب
carcasses
U
قالب
cluster bomb
U
قالب
cluster bombs
U
قالب
cake
U
قالب
moulds
U
قالب
shapes
U
قالب
template
U
قالب
templates
U
قالب
close-fitting
U
قالب تن
close fitting
U
قالب تن
clusters
U
قالب
An ice – cube .
U
یک قالب یخ
fitted
U
قالب
mould
U
قالب
matrixes
U
قالب
carcases
U
قالب
burner frame
U
قالب
molds
U
قالب
carcass
U
قالب
die
U
قالب
foot pocket
قالب پا
matrix
U
قالب
last n
U
قالب کفشدوزی
A bar of soap. A cake of soap.
U
یک قالب صابون
molds
U
قالب گیری
die
U
قالب گرفتن
laster
U
گاز قالب کش
model
U
قالب طرح
founds
U
قالب کردن
modeled
U
قالب طرح
molded
U
قالب گرفتن
mandrel
U
قالب مرغک
modelled
U
قالب طرح
models
U
قالب طرح
free format
U
در قالب ازاد
found
U
قالب کردن
form work
U
قالب بندی
box caisson
U
صندوق قالب پی
file format
U
قالب فایل
field template
U
قالب فیلد
brush style
U
قالب قلم
card format
U
قالب کارت
cased
U
قالب گیری
electrotype
U
قالب برقی
document format
U
قالب مدرک
core box
U
قالب ماهیچه
stripping
U
قالب برداری
cavetto
U
قالب مجوف
data format
U
قالب داده ها
format effector
U
تاثیرکننده قالب
formatted
U
قالب دار
formatting
U
قالب بندی
address format
U
قالب نشانی
instruction foramt
U
قالب دستورالعمل
initialization
U
قالب بندی
ingots stripper
U
قالب کش شمش
pig mold
U
قالب شمش
ingot mould
U
قالب شمش
hat block
U
قالب کلاه
green sand molding
U
قالب ریزی تر
fuse block
U
قالب فیوز
acrobats
U
قالب فایل
acrobat
U
قالب فایل
hob
U
سنبه قالب
formwork
U
قالب بندی
bentonite slurries
U
دو قالب بتونیت
curved mould
U
قالب قوسی
moulds
U
قالب گیری
stamping
U
قالب گیری
record format
U
قالب رکورد
record format
U
قالب مدرک
range format
U
قالب دامنه
molded
U
قالب گیری
plastic
U
قالب پذیر
pouring gate
U
تغذیه قالب
moulds
U
قالب گرفتن
plasticity
U
قالب پذیری
moulding
U
قالب سیم
moulding
U
قالب گیری
form
U
قالب کردن
permanent shuttering
U
قالب ثابت
form
U
شکل قالب
pattern maker
U
قالب ساز
formed
U
قالب کردن
rough hew
U
قالب کردن
sinkers
U
قالب ریز
sinker
U
قالب ریز
to take a cast of
U
قالب کردن
variable format
U
با قالب متغییر
bloc
U
قالب کردن
stunt box
U
قالب بند
snaps
U
قالب زنی
stretch press die
U
قالب انبساطی
blocs
U
قالب کردن
format
U
قالب هیئت
formats
U
قالب هیئت
slip form
U
قالب لغزنده
cases
U
قالب قاب
shuttering
U
قالب بتن
shoe tree
U
قالب کفش
case
U
قالب قاب
last n
U
قالب کردن
hobs
U
سنبه قالب
modelling
U
قالب سازی
mandril
U
سنبه قالب
mould cavity
U
محفظه قالب
blocked
U
قالب کردن
mould
U
قالب گرفتن
block
U
قالب ریختن
molding pressure
U
فشار قالب
forms
U
قالب کردن
molding operation
U
قالب کاری
mould
U
قالب گیری
block
U
قالب کردن
molder
U
قالب گیر
mold cavity
U
حفره قالب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com