English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
air portable U قابل حمل با هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
shuttle U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttled U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttles U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
adjustable stabilizer U تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
air foil U سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
air transportable sonar U سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
Other Matches
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
ramp U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
achievable U قابل وصول قابل تفریق
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
sensible U قابل درک قابل رویت
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
air craft U هواپیما
flying machine U هواپیما
one aircraft was shot down U یک هواپیما
planing U هواپیما
plane U هواپیما
air plane U هواپیما
flight U هواپیما
planed U هواپیما
planes U هواپیما
aeroplane U هواپیما
tailplane U دم هواپیما
airplane U هواپیما
anti-aircraft U ضد هواپیما
airplanes U هواپیما
escadrille U 6 هواپیما
aircraft U هواپیما
airplain U هواپیما
aeroplanes U هواپیما
fuselage U بدنه هواپیما
fuselage U دماغه هواپیما
captained U فرمانده هواپیما
load U بارمهمات هواپیما
invention of the aeroplane U اختراع هواپیما
captain U فرمانده هواپیما
bail out U پریدن از هواپیما
captaining U فرمانده هواپیما
flight manifest U بارنامه هواپیما
port U فرودگاه هواپیما
hangars U اشیانه هواپیما
altitudes U ارتفاع هواپیما
aircraft log book U بایگانیها هواپیما
hangar U اشیانه هواپیما
fuselages U دماغه هواپیما
fuselages U بدنه هواپیما
captains U فرمانده هواپیما
albatrose U یک نوع هواپیما
roll out U سر خوردن هواپیما
airframe U اسکلت هواپیما
aircraft repair U تعمیر هواپیما
planes U صاف هواپیما
aircraft records U اسناد هواپیما
aeromechanic U مکانیک هواپیما
planing U صاف هواپیما
aerodromes U فرودگاه هواپیما
ground crew U کارکنان هواپیما
flap U باله هواپیما
aerocommander U نوعی هواپیما
aerodrome U فرودگاه هواپیما
aircraft inspection U بازرسی هواپیما
hijackers U هواپیما ربا
hijacker U هواپیما ربا
aircraft engine U موتور هواپیما
aircraft arrestment U مهارکردن هواپیما
planed U صاف هواپیما
aircraft specification U خصوصیات هواپیما
hijacking U هواپیما ربائی
airscrew U ملخ هواپیما
airframe U بدنه هواپیما
loads U بارمهمات هواپیما
path of flight U مسیر هواپیما
airframe U شاسی هواپیما
airframe U بدنهء هواپیما
aircraft gun laying U رادار هواپیما
agl U رادار هواپیما
hijackings U هواپیما ربائی
plane U صاف هواپیما
crew member U خدمه هواپیما
aircraft structure U ساختمان هواپیما
leading line U خط هدایت هواپیما
air hostess U مهماندار هواپیما
crewing U خدمه هواپیما
crews U خدمه هواپیما
landing U فرودگاه هواپیما
screws U ملخ هواپیما
screw U ملخ هواپیما
flapped U باله هواپیما
propeller U ملخ هواپیما
landings U نشستن هواپیما
landings U فرودگاه هواپیما
flaps U باله هواپیما
airmen U خدمه هواپیما
landing U نشستن هواپیما
airman U خدمه هواپیما
crew U خدمه هواپیما
crewed U خدمه هواپیما
arresting sheave U پل مهار هواپیما
rudder bar U فرمان هواپیما
axial of an aircraft U محور هواپیما
avigation U فن هدایت هواپیما
altitude U ارتفاع هواپیما
aviation gasoline U بنزین هواپیما
aviation fuel U سوخت هواپیما
avgas U بنزین هواپیما
axes of an airplane U محورهای هواپیما
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
inconvertible U غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
indemonstrable U غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
indiscoverable U غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
irrefrangible U غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
ground speed U سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
bomb out U شروع شیرجه از هواپیما
climb corridor U دالان صعود هواپیما
aircraft control unit U کابین کنترل هواپیما
aircraft control unit U قسمت کنترل هواپیما
angle of approach U زاویه فرود هواپیما
air miss U تصادم هوایی دو هواپیما
The aircraft got off the ground . U هواپیما اززمین بلند شد
take off <idiom> U بلند شدن هواپیما
aircraft rigging U تنظیم نهایی هواپیما
To board a plane. U سوار هواپیما شدن
The plan landed . U هواپیما بزمین نشست
aircraft arresting hook U قلاب مهار هواپیما
aircraft arresting complex U وسایل مهار هواپیما
aircraft arresting U دستگاه مهار هواپیما
aircraft plumping U لوله کشی هواپیما
air to air U از یک هواپیما به هواپیمای دیگر
combat load U بار رزمی هواپیما
combat load U بارجنگی کامل هواپیما
air-to-air U از یک هواپیما به هواپیمای دیگر
advisory control U کنترل مشورتی هواپیما
laager U پدافنددور تا دور هواپیما
advisory control کنترل آزاد هواپیما
aerogun U توپ محمول با هواپیما
aircraft plotter U وسیله ناوبر هواپیما
cocooning U رنگ کردن هواپیما
aircraft modification and control U کنترل و هدایت هواپیما
aero U مربوط به پرواز یا هواپیما
aircraft handover U تعویض کنترل هواپیما
aviation structural mechanic U مکانیک بدنه هواپیما
aircraft handover U تبادل کنترل هواپیما
landing U فرود [هواپیما یا موشک]
attitude control U کنترل وضعیت هواپیما
run way U محوطه دویدن هواپیما
no wind position U محل نهایی هواپیما
aerobatic U حرکات آکروباتی با هواپیما
overshoots U فرود ناقص هواپیما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com