English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
distillable U قابل تقطیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bubble cap plate column U ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
bubble tray column U ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
retorting U تقطیر
distillation U تقطیر
distilling head U سر تقطیر
disstillation U تقطیر
distills U تقطیر شدن
vacuum distillation U تقطیر در خلاء
simple distillation U تقطیر ساده
dry distillation U تقطیر خشک
distilling U تقطیر کردن
distilling receiver U گیرنده تقطیر
extraction U تقطیر کشش
distiller U دستگاه تقطیر
distilling U تقطیر شدن
distil U تقطیر کردن
distils U تقطیر کردن
distils U تقطیر شدن
retorts U دستگاه تقطیر
retort U دستگاه تقطیر
distills U تقطیر کردن
condensate U تقطیر کردن
distil U تقطیر شدن
distillers U دستگاه تقطیر
distillate U فراورده تقطیر
distillate U محصول تقطیر
destructive distillation U تقطیر تخریبی
distilled U تقطیر شده
solar still U تقطیر کن افتابی
molecular distillation U تقطیر مولکولی
carbonization U تقطیر تخریبی
steam distillation U تقطیر با بخار اب
steam stripping U تقطیر با بخار اب
bubble tower U برج تقطیر
rectifier U اسباب تقطیر
distillation residue U باقیمانده تقطیر
residuum U پس مانده تقطیر
stillest U دستگاه تقطیر
still U دستگاه تقطیر
pitches U ته مانده تقطیر
stiller U دستگاه تقطیر
water still U دستگاه تقطیر اب
pitch U ته مانده تقطیر
stills U دستگاه تقطیر
residue U پس مانده تقطیر
residues U پس مانده تقطیر
pipestill U دستگاه تقطیر لولهای
battery still U دیگ تقطیر باتری
by product gas U گاز تقطیر شده
molecular still U دستگاه تقطیر مولکولی
straight run pitch U تفاله اولین تقطیر
total reflux head U سر تقطیر برگشت کامل
pot still U دستگاه تقطیر ویسکی
stillest U دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
stills U دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
jet b U نوعی سوخت تقطیر شده
distilleries U کارخانه یا محل تقطیر رسومات
distillery U کارخانه یا محل تقطیر رسومات
stiller U دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
overlap of distillat curves U رویهم افتادگی منحنیهای تقطیر
still U دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
sensible U قابل درک قابل رویت
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
achievable U قابل وصول قابل تفریق
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
fractional distillation U تقطیر جزء به جزء
irrefrangible U غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
inconvertible U غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
indiscoverable U غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
indemonstrable U غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably U بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendable U قابل فروش جنس قابل فروش
vendible U قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable U قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar U سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
capable U قابل
ablest U قابل
acceptor U قابل
good U قابل
able U قابل
thorough paced U قابل
abler U قابل
soluble U قابل حل
apt U قابل
solvable U قابل حل
incapable U نا قابل
qualified U قابل
sensible U قابل حس
dissoluble U قابل حل
admirable <adj.> U قابل تحسین
reproducible U قابل تکثیر
resistible U قابل مقاومت
soluble oil U روغن قابل حل
adducible U قابل استدلال
sustainable U قابل تحمل
admirable <adj.> U قابل پسند
admittable U قابل قبول
negligible U قابل فراموشی
negligible U قابل اغماض
representable U قابل عرضه
verifiable U قابل رسیدگی
verifiable U قابل بازبینی
reproachable U قابل توبیخ
soiothfast U قابل اعتماد
registered U قابل اهمیت
detachable U قابل تفکیک
combustible U قابل اشتعال
combustible U قابل احتراق
suable U قابل پیگرد
submergible U قابل فروکردن در اب
variant U قابل تغییر
reparable U قابل جبران
alienable U قابل انتقال
detachable U قابل تجزیه
analogous U قابل مقایسه
analogous U قابل قیاس
admittable U قابل تصدیق
practicable U قابل اجرا
soundable U قابل ایجادصوت
affimable U قابل تصدیق
spareable U قابل امساک
statutable U قابل تقنین
substitutable U قابل تعویض
replaceable U قابل تعویض
repeatable U قابل تکرار
advisable U قابل توصیه
reasonable U قابل قبول
respirable U قابل تنفس
revocable U قابل برگشت
revokable U قابل فسخ
pliable U قابل انعطاف
abatable U قابل تخفیف
sailable U قابل کشتیرانی
sailable U قابل هوابری
salvageable U قابل نجات
abrogable U قابل الغاء
satiable U قابل اشباع
scrutable U قابل کشف
abrogable U قابل نسخ
revealable U قابل مکاشفه
absolvable U قابل عفو
allowable U قابل قبول
reputable U قابل اطمینان
allowable U قابل استفاده
revocable U قابل فسخ
revocable U قابل رجوع
explosive U قابل انفجار
reputable U قابل شهرت
practicals U قابل استفاده
practical <adj.> U قابل استفاده
profitable U قابل استفاده
absorbable U قابل جذب
predictable U قابل پیشگویی
acquirable U قابل حصول
inheritable U قابل توارث
navigable U قابل کشتیرانی
arable U قابل کشتکاری
audible U قابل شنوایی
audible U قابل شنیدن
viable U قابل دوام
perceptible U قابل درک
shippable U قابل ارسال
restorable U قابل اعاده
predictably U قابل پیشگویی
sellable U قابل فروش
seeable U قابل دید
acceptance limit U حد قابل قبول
acclamable U قابل تحسین
acclimatable U قابل اعتیاد
scrutable U قابل درک
accomplishable U قابل اجرا
returnable U قابل برگشت
adjustable U قابل تطبیق
adjustable U قابل تنظیم
searchable U قابل جستجو
identifiable U قابل شناسایی
aceptive U قابل قبول
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com