Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
adaptive
U
قابل تطبیق توافقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flexile
U
قابل تغییر قابل تطبیق
adjustable
U
قابل تطبیق
irreconcilable
U
غیر قابل تطبیق
sliding scales
U
جدول قابل تطبیق با در امدافراد
sliding scale
U
جدول قابل تطبیق با در امدافراد
harmonic analysis
U
تحلیل توافقی یاتصاعدتوافقی
I'm sure we can come to some arrangement.
U
من اطمینان دارم که ما می توانیم به توافقی برسیم .
modus vivendi
U
توافقی که بین دو کشور بوجود می اید با این هدف که بعدا" شرایط ان دقیقتر و واضحتر تعیین شودهدف این نوع توافق حل مسائلی است که حل انها رانمیتوان به بعد موکول کرد
matches
U
تطبیق
collations
U
تطبیق
checked
U
تطبیق
accommodating
U
تطبیق
checks
U
تطبیق
matching
U
تطبیق
adaptation
U
تطبیق
confirmation
U
تطبیق
adaptations
U
تطبیق
collation
U
تطبیق
comparison
U
تطبیق
conformation
U
تطبیق
adjustment
U
تطبیق
comparisons
U
تطبیق
check
U
تطبیق
adjustments
U
تطبیق
match
U
تطبیق
harmony
U
تطبیق
harmonies
U
تطبیق
inapplicable
U
تطبیق نکردنی
completeness check
U
تطبیق کامل
conformed
U
تطبیق کردن
identification
U
تطبیق تمیز
accommodate
U
تطبیق نمودن
accommodations
U
تطبیق موافقت
accommodates
U
تطبیق دادن
versatility
U
تطبیق پذیری
accommodated
U
تطبیق نمودن
accommodate
U
تطبیق دادن
accommodated
U
تطبیق دادن
jibing
U
تطبیق کردن
accomodate
U
تطبیق کردن
accommodation
U
تطبیق موافقت
accommodates
U
تطبیق نمودن
matched
U
تطبیق یافته
checked
U
تطبیق کردن
conform
U
تطبیق کردن
checks
U
تطبیق کردن
template matching
U
تطبیق الگوها
check
U
تطبیق کردن
conforming
U
تطبیق کردن
gibes
U
تطبیق کردن
adaptation
U
تطبیق اقتباس
jibe
U
تطبیق کردن
jibed
U
تطبیق کردن
jibes
U
تطبیق کردن
coincidence
U
تطبیق برخورد
coincidences
U
تطبیق برخورد
adaptations
U
تطبیق اقتباس
stock adjustment
U
تطبیق موجودی
conforms
U
تطبیق کردن
adapted
U
تطبیق شده
adjust
U
تطبیق دادن
comparison
U
تطبیق سنجش
verification
U
وارسی تطبیق
dark adaptation
U
تطبیق با تاریکی
adaption
U
تطبیق اقتباس
adjusting
U
تطبیق دادن
adjusts
U
تطبیق دادن
maladjustment
U
عدم تطبیق
adjustments
U
تنظیم تطبیق
certificate of compliance
U
گواهی تطبیق
adjusability
U
قابلیت تطبیق
matches
U
تطبیق تطابق
match
U
تطبیق تطابق
collation
U
تطبیق دستخط ها
concordances
U
تطبیق نامه
concordance
U
تطبیق نامه
comparisons
U
تطبیق سنجش
reconcile
U
تطبیق کردن
alignment
U
تطبیق دادن
alignments
U
تطبیق دادن
compare with
U
تطبیق کردن
reconciling
U
تطبیق کردن
reconciles
U
تطبیق کردن
reconcilement
U
التیام تطبیق
adapter
U
تطبیق کننده
coordinator
U
تطبیق کننده
fire support coordination
U
تطبیق اتش
maladjustments
U
عدم تطبیق
collations
U
تطبیق دستخط ها
fire coordination
U
تطبیق اتش
adapter
U
تطبیق دهنده
adaptor
U
تطبیق دهنده ماسوره
channel adapter
U
تطبیق دهنده کانال
adapters
U
تطبیق دهنده ماسوره
inventory reconciliation
U
تطبیق اسناد موجودی
idealization
U
تطبیق یا تطابق با تصور
inapplicability
U
عدم تناسب یا تطبیق
application of low to instances
U
تطبیق قانون با موارد
adaptors
U
تطبیق دهنده ماسوره
adaptation kit
U
جعبه ابزار تطبیق
fire support coordinator
U
تطبیق دهنده اتشها
acoustic coupler
U
تطبیق دهنده صوتی
inapplicably
U
بطوریکه تطبیق ننماید
adapter bearing
U
یاطاقان تطبیق دهنده
adapter boards
U
برد تطبیق دهنده
adapter booster
U
غلاف تطبیق دهنده
adapter sleeve
U
پوسته تطبیق دهنده
adapter toolholder
U
ابزارگیر تطبیق دهنده
adapter flange
U
فلانژ تطبیق دهنده
adapter arbor
U
میله تطبیق دهنده
impedance comparator
U
تطبیق دهنده امپدانس
reconcilability
U
التیام پذیری قابلیت تطبیق
versatile
U
چندسو گرد تطبیق پذیر
tally
U
تطبیق کردن مطابق بودن
adaptation kit
U
جعبه وسایل تطبیق دهنده
tallies
U
تطبیق کردن حساب نگهداشتن
orients
U
روانه کردن تطبیق دادن
tally
U
تطبیق کردن حساب نگهداشتن
orient
U
روانه کردن تطبیق دادن
tallied
U
تطبیق کردن حساب نگهداشتن
tallying
U
تطبیق کردن مطابق بودن
orienting
U
روانه کردن تطبیق دادن
tallied
U
تطبیق کردن مطابق بودن
tallies
U
تطبیق کردن مطابق بودن
tallying
U
تطبیق کردن حساب نگهداشتن
to align oneself with somebody
U
خود را با کسی میزان
[تطبیق]
کردن
accomodation
U
تطبیق طرز زندگی با محیط همراهی
ticked
U
نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
ticks
U
نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
tick
U
نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
harmonist
U
موسیقی دان متخصص تطبیق روایات
time chart
U
جدول تطبیق ساعات نصف النهارات مختلف
agriology
U
مطاله و تطبیق اداب و رسوم قبایل وحشی
coordination
U
تشریک مساعی تطبیق دادن هم اهنگ کردن
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
homing adaptor
U
تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
sensible
U
قابل درک قابل رویت
observable
U
قابل مشاهده قابل گفتن
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
tenable
U
قابل مدافعه قابل تصرف
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
combustible
U
قابل سوزش قابل تراکم
thankworthy
U
قابل تشکر قابل شکر
exigible
U
قابل مطالبه قابل پرداخت
exigible
U
قابل تقاضا قابل ادعا
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
speed ring
U
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
self reacting
U
بطور خودکار متعادل شونده خود بخود تطبیق شونده
capacities
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
fire coordination
U
هماهنگ کردن اتش تطبیق کردن اتشها
visual display terminal
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
align
U
تنظیم کردن تطبیق کردن
aligned
U
تنظیم کردن تطبیق کردن
aligns
U
تنظیم کردن تطبیق کردن
aligning
U
تنظیم کردن تطبیق کردن
floatable
U
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
irrefrangible
U
غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
indiscoverable
U
غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
indemonstrable
U
غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
inconvertible
U
غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
fire support coordination
U
هماهنگ کردن پشتیبانی اتش تطبیق پشتیبانی اتش
antivignetting filter
U
صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
inexplicably
U
بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
vendible
U
قابل فروش جنس قابل فروش
vendable
U
قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable
U
قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
good
U
قابل
qualified
U
قابل
apt
U
قابل
soluble
U
قابل حل
capable
U
قابل
acceptor
U
قابل
sensible
U
قابل حس
able
U
قابل
dissoluble
U
قابل حل
abler
U
قابل
incapable
U
نا قابل
thorough paced
U
قابل
solvable
U
قابل حل
ablest
U
قابل
livable
U
قابل معاشرت
tractile
U
قابل کشش
opened
U
قابل بحث
tractile
U
قابل اتساع
livable
U
قابل زیستن
elastic
U
قابل ارتجاع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com