English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
catch penny U قابل تبدیل به پول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
reduce U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reduces U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reducing U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
card U وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
cards U وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
reader U وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
readers U وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
sound U تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
sounded U تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
soundest U تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
sounds U تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
binder U را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند
binders U را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند
analogue U ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
analogues U ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
scanner U وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
scanner U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners U وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
scanners U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
interchangeable U قابل تبدیل
convertible U قابل تبدیل
convertible U قابل تسعیر و تبدیل
convertible U پولی که با نرخ معین قابل تبدیل به طلا باشد
convertible U آنچه قابل تبدیل است
convertibles U قابل تبدیل
convertibles U قابل تسعیر و تبدیل
convertibles U پولی که با نرخ معین قابل تبدیل به طلا باشد
convertibles U آنچه قابل تبدیل است
document U وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documented U وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documenting U وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
preparation U تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
preparations U تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
image [وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند.]
images U وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند
signal U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signaled U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signalled U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
decompression U تبدیل یک تصویر یا فایل داده فشرده به حالتی که قابل دیدن شود
optical U وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
optical U فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
optical U وسیلهای که تصویر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که قابل ذخیره سازی و نمایش روی کامپیوتر هستند
normalised U تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalises U تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalising U تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalize U تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalizes U تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
compile U تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiled U تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiles U تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiling U تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
packet U شبکه قابل ارسال باشد تبدیل میکند
packets U شبکه قابل ارسال باشد تبدیل میکند
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
magnetic tape U ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
magnetic tapes U ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
mouse U برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
mouses U برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
input U وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
inputted U وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
hand-held U وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
negotiable U قابل تبدیل به پول نقد
atom U مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
atoms U مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
adapter U کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
analog U وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
bondable U قابل تبدیل به اوراق قرضه وثیقه پذیر
commutable U دگرگونی پذیر قابل تبدیل
converter U وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
convertible currency U ارز قابل تبدیل
convertible money U پول قابل تبدیل
convertor U وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
coupler U وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
critical raynold's number U عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
digitize U تبدیل سیگنالهای آنالوگ به دیجیتال که قابل پردازش با کامپیوتر باشد
digitizer U مبدل آنالوگ به دیجیتال یاوسیلهای که سیگنالهای آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
illiquid U غیر مایع غیر قابل تبدیل به پول
incommutable U تبدیل ناپذیر غیر قابل تعویض
inconvertible currency U ارز غیر قابل تبدیل
insolvable U غیر قابل تبدیل به پول نقد
interconvertible U قابل تبدیل
liquefiable U قابل تبدیل به مایع
luminous energy U نیروی قابل تبدیل بنور
modem U وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
ne varirtur U غیر قابل تبدیل
ocr U وسیلهای که حرف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و برای پردازش در کامپیوتر به حالت قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
omr U و به صورتی که قابل پردازش در کامپیوتر باشد تبدیل میکند
pooler U وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد
pulverable U قابل تبدیل به پودر
pulverizable U قابل تبدیل به پودر
quantizer U وسیله تبدیل سیگنال ورودی آنالوگ به عددی که توسط کامپیوتر قابل پردازش است
saponifiable U قابل تبدیل بصابون
transformative U قابل تبدیل دگرگون شونده
transmutable U قابل تبدیل
transmutative U قابل تبدیل
visualization U تبدیل اعداد یا داده به صورت گرافیکی که راحت تر قابل فهم باشد
vitrifiable U قابل تبدیل به شیشه
vitrifiable U قابل تبدیل بحالت زجاجی
Other Matches
couchette U نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
couchettes U نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
novatio non presumiter U تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
transiguration U تبدیل صورت تبدیل هیئت
conversion scale U مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
restitution U تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
binary to octal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
conversions U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
achievable U قابل وصول قابل تفریق
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
sensible U قابل درک قابل رویت
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
reductions U تبدیل
reduction U تبدیل
modification U تبدیل
interconversion U تبدیل
reforming U تبدیل
connector U تبدیل
transformation U تبدیل
alteration U تبدیل
shift U تبدیل
reducing U تبدیل
translation U تبدیل
reduces U تبدیل
transmutation U تبدیل
reducer U تبدیل
permutation U تبدیل
permutations U تبدیل
changed U تبدیل
converter U تبدیل گر
changing U تبدیل
changes U تبدیل
reduce U تبدیل
change U تبدیل
adapter U تبدیل
transformed U تبدیل
move U تبدیل
converts U تبدیل
transforming U تبدیل
commutation U تبدیل
conversions U تبدیل
transforms U تبدیل
transform U تبدیل
converting U تبدیل
conversion U تبدیل
toggles U تبدیل
convert U تبدیل
toggle U تبدیل
cinversion U تبدیل
code conversion U تبدیل کد
panification U تبدیل
converted U تبدیل
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
irrefrangible U غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
indemonstrable U غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
inconvertible U غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
indiscoverable U غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
convertor U تبدیل کننده
approach transition U تبدیل ورودی
to transform [into] U تبدیل کردن [به]
convertor U الت تبدیل
conversion of shares U تبدیل سهام
animalization U تبدیل به حیوان
data conversion U تبدیل داده ها
interpretative U تبدیل میکند
combust U تبدیل بخاکسترکردن
internal conversion U تبدیل باطنی
image transformation U تبدیل تصویر
changer U تبدیل میکند
changer U کلید تبدیل
change over switch U کلید تبدیل
impedance transformation U تبدیل امپدانس
basify U تبدیل به قلیاکردن
catforming U تبدیل با کاتالیزور
to turn [into] U تبدیل شدن [به]
internal conversion U تبدیل درونی
convert U تبدیل کردن
liquefaction U تبدیل به مایع
turn U تبدیل کردن
current transformation U تبدیل جریان
turns U تبدیل کردن
convertibility U قابلیت تبدیل
to turn something into something U تبدیل کردن به
interconversion U تبدیل متقاطع
code conversion U تبدیل رمز
compound converter U تبدیل گر مرکب
incommutably U تبدیل ناپذیر
c.r. U تبدیل کاتالیزوری
incommutability U تبدیل ناپذیری
lamp bulb adapter U تبدیل لامپ
to convert something into something U تبدیل کردن به
cineration U تبدیل بخاکستر
transact U تبدیل کردن
bituminize U تبدیل بقیرکردن
reset U تبدیل کردن
redeploy [staff] U تبدیل کردن
convert U تبدیل کردن
converts U تبدیل کردن
compiler U تبدیل میکند
conversion price U بهای تبدیل
conversion price U قیمت تبدیل
conversion rate U نرخ تبدیل
conversion table U جدول تبدیل
converter U تبدیل کننده
converter U الت تبدیل
converted U تبدیل کردن
commutability U تبدیل پذیری
calcination U تبدیل باهک
lapidification U تبدیل به سنگ
laplace transformation U تبدیل لاپلاس
converting U تبدیل کردن
conversion cost U هزینه تبدیل
conversion efficiency U بازده تبدیل
conversion factor U ضریب تبدیل
catalytic reforming U تبدیل کاتالیزوری
calcification U تبدیل به اهک
conversion of data U تبدیل عناصر
transformer U تبدیل کننده
silicification U تبدیل به درکوهی
silicification U تبدیل بسنگ
platiforming U تبدیل با پلاتین
glassy transition U تبدیل شیشهای
gamma transition U تبدیل شیشهای
galss transition U تبدیل شیشهای
scorify U تبدیل به کف کردن
evaporate U تبدیل به بخارکردن
evaporated U تبدیل به بخارکردن
evaporates U تبدیل به بخارکردن
evaporating U تبدیل به بخارکردن
toggles U تبدیل کردن
toggle U تبدیل کردن
hedging U تبدیل پوششی
frequency converter U تبدیل گر بسامد
similarity transformation U تبدیل مشابهتی
solidification U تبدیل به جامد
transformers U تبدیل کننده
transform U تبدیل کردن
nuclear transformation U تبدیل هستهای
symmetry transformation U تبدیل تقارنی
transformation U تبدیل صورت
reduction U اختصار تبدیل
gleization U تبدیل به خاک رس
reductions U اختصار تبدیل
double conversion U تبدیل دوگانه
lactation U تبدیل به شیر
substitution of an obligation U تبدیل تعهد
substitution of a different obligation U تبدیل تعهد
upturn U تبدیل به احسن
gear level U تبدیل کردن
parallel conversion U تبدیل موازی
phase transition U تبدیل فاز
frequency translation U تبدیل فرکانس
frequency transformation U تبدیل فرکانس
commute U تبدیل کردن
commuted U تبدیل کردن
commutes U تبدیل کردن
commuting U تبدیل کردن
process conversion U تبدیل فرایند
prtrifaction U تبدیل به سنگ
reducing U تبدیل کردن
reduces U تبدیل کردن
reduce U تبدیل کردن
reductional U تبدیل کاهش
reduction coefficient U ضریب تبدیل
reducer U تبدیل کننده
fiel conversion U تبدیل پرونده
rotary converter U تبدیل گر گردان
saccharification U تبدیل به قند
frequency conversion U تبدیل فرکانس
frequency changing U تبدیل فرکانس
transformed U تبدیل کردن
frequency change U تبدیل بسامد
transforming U تبدیل کردن
transforms U تبدیل کردن
turnover U تغییرو تبدیل
salification U تبدیل به نمک
power converter station U پست تبدیل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com