English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
operational U قابل استفاده مربوط به عملیات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mirror U کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirrored U کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirrors U کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
deformation work U عملیات مربوط به تغییر شکل
cryptologistics U امور لجستیکی مربوط به عملیات رمز
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
batch U با مقیاس تقسیم کردن عملیات مربوط به بتن
batches U با مقیاس تقسیم کردن عملیات مربوط به بتن
national command U یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
defect skipping U روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
Toolbook U و عملیات استفاده میکند
national component U هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
watershed management U کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
event driven U برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
anodize U روش ساخت و عملیات مربوط به الومینیوم و الیاژهای ان توسط اکسیداسیون اندیک
formats U با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
format U با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
heat treatable U قابل عملیات حرارتی
optical U مربوط به یا استفاده از نور
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
radiological operations U عملیاتی که در ان از موادرادیواکتیو استفاده میشود عملیات رادیولوژیک
heat treatable steel U فولاد قابل عملیات حرارتی
microcomputing U مربوط به ریز کامپیوتر و استفاده آنها
physical U مربوط به استفاده از تماس یاخشونت بدنی
parameters U زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
parameter U زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
jobs U استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
job U استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
physical record U بیشترین واحد داده که در یک عملیات قابل ارسال باشد
monadic U مربوط است به عملیاتی که فقط از یک اپراند استفاده میکند
pyrotechnic U مربوط به استفاده ازاتش درعلم وهنر اتش بازی
lock up U وضعیت عملیات خطا که بدون قط ع برق قابل ترمیم نیست
audio U مربوط به صدا یا آنچه قابل شنیدن است
fraud U دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
frauds U دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
handier U قابل استفاده
allowable U قابل استفاده
profitable U قابل استفاده
practical <adj.> U قابل استفاده
handy <adj.> U قابل استفاده
exploitable U قابل استفاده
handiest U قابل استفاده
practicals U قابل استفاده
serviceable <adj.> U قابل استفاده
fit for use U قابل استفاده
handy [useful] <adj.> U قابل استفاده
proper <adj.> U قابل استفاده
purpose-built <adj.> U قابل استفاده
purposeful <adj.> U قابل استفاده
valuable <adj.> U قابل استفاده
purposive <adj.> U قابل استفاده
appropriate [for an occasion] <adj.> U قابل استفاده
helpful <adj.> U قابل استفاده
utile [archaic] [useful] <adj.> U قابل استفاده
beneficial <adj.> U قابل استفاده
advantageous <adj.> U قابل استفاده
utilitarian [useful] <adj.> U قابل استفاده
convenient <adj.> U قابل استفاده
functional <adj.> U قابل استفاده
practicable <adj.> U قابل استفاده
usable <adj.> U قابل استفاده
utilisable [British] <adj.> U قابل استفاده
serviceable U قابل استفاده
useful <adj.> U قابل استفاده
operational U قابل استفاده
expedient <adj.> U قابل استفاده
suitable <adj.> U قابل استفاده
utilizable <adj.> U قابل استفاده
applicable <adj.> U قابل استفاده
applicatory <adj.> U قابل استفاده
human engineering U مطالعهای مربوط به طراحی محصولاتی که برای استفاده انسانها اسانتر و راحتتر میباشد
handier U بسهولت قابل استفاده
operative U قابل استفاده موثر
reusable U قابل استفاده مجدد
inoperable U غیر قابل استفاده
credit available U اعتبار قابل استفاده
fleet in being U ناوگان قابل استفاده
handiest U بسهولت قابل استفاده
cumber U غیر قابل استفاده
available U قابل استفاده سودمند
handy U بسهولت قابل استفاده
serviceableness U قابل استفاده بودن
out of commission U غیر قابل استفاده
operatives U قابل استفاده موثر
commonable U قابل استفاده عموم
instrumental U مفید قابل استفاده
utilizable U قابل استفاده مصرف
apolline U [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
microsoft U واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
psychological U عملیات روانی مربوط به روانشناسی روانشناسی
reusable program U برنامه قابل استفاده مجدد
unserviceable U وسایل غیر قابل استفاده
usable U قابل استفاده مصرف کردنی
useable U قابل استفاده مصرف کردنی
available payload U بازده قابل استفاده وسیله
waterlog U غیر قابل استفاده شدن
unavailable water U رطوبت غیر قابل استفاده
ARQ U قابل استفاده در برخی مودم ها
readies U که منتظر است تا قابل استفاده شود
readied U که منتظر است تا قابل استفاده شود
through the green U منطقه قابل استفاده در بازی گلف
ready U که منتظر است تا قابل استفاده شود
readying U که منتظر است تا قابل استفاده شود
supervisors U ن میشود که قطعه به درستی کار می رود. 2-بخشی از سیستم عامل کامپیوتر که استفاده از رسانههای جانبی و عملیات cpvرا مرتب میکند
supervisor U ن میشود که قطعه به درستی کار می رود. 2-بخشی از سیستم عامل کامپیوتر که استفاده از رسانههای جانبی و عملیات cpvرا مرتب میکند
acceptance credit U اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
user programmable terminal U ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
portable U که روی کامپیوترهای مختلف قابل استفاده اند
unix U یک سیستم عاملی که براحتی قابل استفاده است
aiming symbol U ی که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
common U تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
function U مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
usable U آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است
functioned U مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
functions U مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
chargeable U مین نیرو و پس از بین رفتن آن قابل استفاده است
end U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ends U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
single U ریبون چاپگر که فقط یک بار قابل استفاده است
commonest U تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
commoners U تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
ended U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
environments U حجم حافظه خالی قابل استفاده توسط برنامه
environment U حجم حافظه خالی قابل استفاده توسط برنامه
handing U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
algebra U استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن
hand U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
aiming field U نشانهای که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
literate U قادر به فهمیدن اصط لاحات مربوط به کامپیوتر و نحوه استفاده از کامپیوتر
multi strike printer ribbon U ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
effective U آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
i/o U که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
shuttle U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
critical path analysis U منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
shared U پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
commoners U سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
shuttles U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttled U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
sounds U تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
soundest U تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
sounded U تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
sound U تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
shares U پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
cryogenic materials U مواد یا الیاژهایی که دردماهای بسیار پایین قابل استفاده اند
commonest U سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
share U پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
common U سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
desk accessories U وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
sector U جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
sector U شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sectors U شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
storage U رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
sectors U جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
nonerasable storage U رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
fret U [نقشه پیچ در پیچ در حاشیه با استفاده از خطوط افقی و عمودی با زوایای ۹۰ درجه و مربوط به کشور چین]
apl U زبان برنامه نویسی سطح بالا قابل استفاده در کارهای علمی و ریاضی
re issuable notes U اوراق بهادار در وجه حامل که پس از یک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند
highs U اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
highest U اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
high U اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
dark fibre U فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark fiber U فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
typeball U یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
dial in modem U مودمی که خودکار پاسخ میدهد و در هر زمانی برای دستیابی به سیستم قابل استفاده است
word U موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
worded U موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
appliance computer U سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
lion rug U فرش شیری [این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
inputted U وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input U وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
fault U مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
faulted U مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
faults U مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
Ladik prayer rug U قالیچه سجاده ای لادیک [این فرش بیشتر مربوط به ترکیه می باشد و در آن از دو یا سه ستون محرابی به همراه گل های لاله با رنگ های غالب قرمز و آبی استفاده می شود.]
basic U سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
basics U سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
mouses U برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
mouse U برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
eds U درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند
DLL U فایلی که حاوی کتابخانهای از توابعی است که توسط برنامه دیگری قابل استفاده است
stopped U لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopping U لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stops U لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
portability U گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
stop U لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
augments U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmenting U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augment U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com