English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reusable U قابل استفاده مجدد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
shuttle U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttled U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttles U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
storage U رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
nonerasable storage U رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
reusable program U برنامه قابل استفاده مجدد
Other Matches
regenerating U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
resalable U قابل فروش مجدد
defect skipping U روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
reproducible U قابل تولید مجدد تجدید پذیر
Gothick U [استفاده مجدد از فرمول های گوتیک در قرن هجدهم] [معماری]
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
dry cell battery U باتری ای که قابل شارژ مجدد نیست مقایسه شودباRechergeable Battery
low resolution graphics U توانایی نمایش بلاکهای گرافیکی با اندازه حروف یا تنظیم مجدد شکل ها روی صحفه بجای استفاده از پیکسهای جداگانه
practicals U قابل استفاده
practical <adj.> U قابل استفاده
handy [useful] <adj.> U قابل استفاده
purposeful <adj.> U قابل استفاده
helpful <adj.> U قابل استفاده
serviceable U قابل استفاده
handier U قابل استفاده
appropriate [for an occasion] <adj.> U قابل استفاده
convenient <adj.> U قابل استفاده
functional <adj.> U قابل استفاده
applicatory <adj.> U قابل استفاده
purposive <adj.> U قابل استفاده
purpose-built <adj.> U قابل استفاده
proper <adj.> U قابل استفاده
allowable U قابل استفاده
utile [archaic] [useful] <adj.> U قابل استفاده
utilitarian [useful] <adj.> U قابل استفاده
handiest U قابل استفاده
valuable <adj.> U قابل استفاده
exploitable U قابل استفاده
handy <adj.> U قابل استفاده
profitable U قابل استفاده
practicable <adj.> U قابل استفاده
expedient <adj.> U قابل استفاده
beneficial <adj.> U قابل استفاده
useful <adj.> U قابل استفاده
utilisable [British] <adj.> U قابل استفاده
utilizable <adj.> U قابل استفاده
fit for use U قابل استفاده
suitable <adj.> U قابل استفاده
applicable <adj.> U قابل استفاده
advantageous <adj.> U قابل استفاده
serviceable <adj.> U قابل استفاده
usable <adj.> U قابل استفاده
operational U قابل استفاده
serviceability U قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
utilizable U قابل استفاده مصرف
cumber U غیر قابل استفاده
operatives U قابل استفاده موثر
operative U قابل استفاده موثر
inoperable U غیر قابل استفاده
commonable U قابل استفاده عموم
instrumental U مفید قابل استفاده
fleet in being U ناوگان قابل استفاده
handy U بسهولت قابل استفاده
handiest U بسهولت قابل استفاده
credit available U اعتبار قابل استفاده
serviceableness U قابل استفاده بودن
handier U بسهولت قابل استفاده
available U قابل استفاده سودمند
out of commission U غیر قابل استفاده
garbage U سازماندهی مجدد و حذف فایلهای داده و رکوردهای نالازم . پاک کردن بخشی از حافظه برنامه یا داده اش که استفاده نمیشود
microsoft U واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
unavailable water U رطوبت غیر قابل استفاده
usable U قابل استفاده مصرف کردنی
unserviceable U وسایل غیر قابل استفاده
available payload U بازده قابل استفاده وسیله
operational U قابل استفاده مربوط به عملیات
ARQ U قابل استفاده در برخی مودم ها
waterlog U غیر قابل استفاده شدن
useable U قابل استفاده مصرف کردنی
through the green U منطقه قابل استفاده در بازی گلف
readied U که منتظر است تا قابل استفاده شود
readies U که منتظر است تا قابل استفاده شود
ready U که منتظر است تا قابل استفاده شود
readying U که منتظر است تا قابل استفاده شود
charges U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charge U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
unix U یک سیستم عاملی که براحتی قابل استفاده است
acceptance credit U اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
user programmable terminal U ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
portable U که روی کامپیوترهای مختلف قابل استفاده اند
single U ریبون چاپگر که فقط یک بار قابل استفاده است
chargeable U مین نیرو و پس از بین رفتن آن قابل استفاده است
functioned U مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
end U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
function U مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
usable U آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است
environment U حجم حافظه خالی قابل استفاده توسط برنامه
commonest U تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
ended U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
commoners U تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
ends U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
common U تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments U حجم حافظه خالی قابل استفاده توسط برنامه
functions U مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
multi strike printer ribbon U ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
soundest U تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
critical path analysis U منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
effective U آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
shared U پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
share U پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
i/o U که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
commonest U سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
sounded U تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
shares U پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
sounds U تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
cryogenic materials U مواد یا الیاژهایی که دردماهای بسیار پایین قابل استفاده اند
sound U تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
common U سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
commoners U سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
re endorsement U پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
sectors U شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sector U جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
desk accessories U وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
sectors U جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
sector U شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
re issuable notes U اوراق بهادار در وجه حامل که پس از یک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند
highest U اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
highs U اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
apl U زبان برنامه نویسی سطح بالا قابل استفاده در کارهای علمی و ریاضی
high U اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
dial in modem U مودمی که خودکار پاسخ میدهد و در هر زمانی برای دستیابی به سیستم قابل استفاده است
typeball U یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
worded U موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
word U موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
appliance computer U سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
fault U مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
faulted U مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
faults U مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
basics U سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
mouses U برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
basic U سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
mouse U برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
eds U درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند
stop U لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopping U لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stops U لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
DLL U فایلی که حاوی کتابخانهای از توابعی است که توسط برنامه دیگری قابل استفاده است
portability U گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
stopped U لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
augments U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augment U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmenting U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
teletext U روش ارسال متن و اطلاعات در یک سیگنال تلویزیون معمولی به صورت رشته بیت سری که با استفاده از کدگشای مخصوص قابل نمایش است
hand-held U وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
authentication U استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
pay dirt U خاک زرگری یا خاک معدن قابل استفاده
non dedicated server U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
machined U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
logical U حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
mirrors U کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirrored U کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
machines U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
mirror U کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
machine U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
default U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaulting U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaulted U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaults U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
dependent U غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
extend U در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extending U در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extends U در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
fragmentation U حافظه اختصاص یافته به چندین فایل که به بخشهای آزاد و کوچکتری تقسیم میشود و آن قدر کوچک هستند که قابل استفاده نیستند ولی کلا فضای زیادی اشغال می کنند
ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
formats U استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
format U استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
environments U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
free ports U بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
free port U بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
virtual U که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
interserviceable U قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
carrier U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
ocr U فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری
dead time U زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight U کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
vertical U نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
idles U که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
frees U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
capacity U استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
idlest U که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled U که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
freeing U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idle U که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
free U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
capacities U استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
bitmap U معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
fourth generation computers U فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
quads U چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quad U چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
composite demand U تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com