Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
marketability
U
قابلیت عرضه در بازار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aggregate market supply
U
عرضه کل بازار
market
U
به بازار عرضه کردن
to put on the market
U
به بازار عرضه کردن
marketed
U
به بازار عرضه کردن
markets
U
به بازار عرضه کردن
to place on the market
U
به بازار عرضه کردن
demand and supply market
U
بازار عرضه و تقاضا
marketable goods
U
کالاهای قابل عرضه به بازار
loanable funds
U
وجوه قابل عرضه به بازار پول
launching
U
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launches
U
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launched
U
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launch
U
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
reaganomics
U
اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
walras law
U
براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
double coincidence of wants
U
زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
dumping
U
فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
market research
U
تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
fair
U
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairer
U
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairs
U
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairest
U
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
interoperability
U
قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution
U
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
airmobility
U
قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
elasticity
U
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
market failure
U
شکست بازار نارسائی بازار
swimming capability
U
قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
serviceability
U
قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
electromagnetic compatability
U
قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
flotation
U
قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
commensurability
U
قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
accession
U
قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
reflectance
U
قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
ductility
U
قابلیت کشش قابلیت تورق
market value
U
در بازار قیمت بازار
strain hardenability
U
قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
market socialism
U
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
market economies
U
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economy
U
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
proffered
U
عرضه
efficiency
U
عرضه
offered
U
عرضه
offer
U
عرضه
presentation
U
عرضه
presentations
U
عرضه
offers
U
عرضه
proffering
U
عرضه
slouchy
U
بی عرضه
total supply
U
عرضه کل
inept
U
بی عرضه
proffer
U
عرضه
proffers
U
عرضه
dowdy
U
بی عرضه
aggregate supply
U
عرضه کل
supplied
U
عرضه
good for nothing
U
بی عرضه
supplying
U
عرضه
supply
U
عرضه
presenting
U
عرضه کردن
supply of labor
U
عرضه کار
supply of money
U
عرضه پول
supply price
U
قیمت عرضه
provide
U
عرضه کردن
supply schedule
U
جدول عرضه
supply
U
عرضه داشتن
present
U
عرضه کردن
presented
U
عرضه کردن
presents
U
عرضه کردن
presentation
U
ارائه عرضه
provides
U
عرضه کردن
supply and d.
U
عرضه وتقاضا
elasticity of supply
U
کشش عرضه
fixed supply
U
عرضه ثابت
national supply
U
عرضه ملی
offer and demand
U
عرضه و تقاضا
excess supply
U
عرضه اضافی
supply and demand
U
عرضه و تقاضا
supplied
U
عرضه داشتن
supply management
U
مدیریت عرضه
money stock
U
عرضه پول
money supply
U
عرضه پول
presentations
U
ارائه عرضه
supply function
U
تابع عرضه
supply curve
U
منحنی عرضه
supply constraints
U
محدودیتهای عرضه
excess supply
U
عرضه بیش از حد
elastic supply
U
عرضه حساس
inelastic supply
U
عرضه بی کشش
offered
U
عرضه کردن
jackstraw
U
ادم بی عرضه
presentative
U
عرضه داشتنی
offer
U
عرضه کردن
joint supply
U
عرضه مشترک
trial offer
U
عرضه ازمایشی
quantity of supply
U
مقدار عرضه
counter offer
U
عرضه متقابل
gluts
U
عرضه بیش از حد
representable
U
قابل عرضه
offers
U
عرضه کردن
supplying
U
عرضه داشتن
exposition
U
عرضه نمایشگاه
disposable
U
قابل عرضه
expositions
U
عرضه نمایشگاه
glut
U
عرضه بیش از حد
elastic supply
U
عرضه با کشش
work effort
U
عرضه کار
leader merchandising
U
پیشرو در عرضه
oversupply
U
عرضه بیش از حد
change in supply
U
تغییر عرضه
sampling offer
U
عرضه ازمایشی
elastic supply
U
عرضه انعطاف پذیر
supply side economics
U
اقتصاد طرفدار عرضه
real money supply
U
عرضه واقعی پول
glut
U
عرضه بیش از تقاضا
goons
U
تروریست بی عرضه و نالایق
scruff
U
ادم بی عرضه وفقیر
disposure
U
نمایش عرضه داشت
perfectly inelastic supply
U
عرضه کاملا بی کشش
perfectly elastic supply
U
عرضه کاملا با کشش
price elasticity of supply
U
کشش قیمتی عرضه
offeror
U
فروشنده عرضه کننده
quantity supplied
U
مقدار عرضه شده
gluts
U
عرضه بیش از تقاضا
goon
U
تروریست بی عرضه و نالایق
offers
U
پیشکش کردن عرضه
offered
U
پیشکش کردن عرضه
institute of purchasing and supply
U
موسسه خرید و عرضه
to offer
U
عرضه کردن
[ کالا]
marginal supply price
U
قیمت عرضه نهائی
law of supply and demand
U
قانون عرضه و تقاضا
offer
U
پیشکش کردن عرضه
personal service utility
U
عرضه سرانه کار
marketable
U
قابل عرضه دربازار
supply and demand law
U
قانون عرضه و تقاضا
supply push inflation
U
تورم ناشی از فشار عرضه
to offer a reward
[for]
U
عرضه کردن پاداشی
[برای]
backward bending supply curve
U
منحنی عرضه به عقب خم شونده
supplied
U
تامین موجودی عرضه نمودن
supply
U
تامین موجودی عرضه نمودن
long run industry supply curve
U
منحنی عرضه صنعت در بلندمدت
supplying
U
تامین موجودی عرضه نمودن
oversell
U
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversells
U
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
lot
U
جنس عرضه شده برای فروش
oversold
U
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
overselling
U
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
stocked
U
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock
U
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
sue and losse part
U
عرضه کالا به صورت مجزا یاتفکیک شده
agora
U
بازار
mart
U
بازار
bazaar
U
بازار
cloth-hall
U
بازار
marketed
U
بازار
bazaars
U
بازار
market
U
بازار
markets
U
بازار
shopping center
U
بازار
market place
U
بازار
market places
U
بازار
trone
U
بازار
the mareet was weak
U
بازار
sad sack
U
ادم خوش نیت ولی احمق وبی عرضه
labor market
U
بازار کار
loan market
U
بازار وام
buyer's market
U
بازار خرید
bullish market
U
بازار رو به رونق
competitions
U
بازار ازاد
bullish market
U
بازار احتکاری
brand leader
U
پیشرو در بازار
competition
U
بازار ازاد
bourse
U
بازار سهام
bullion market
U
بازار شمش
bearish market
U
بازار رو به افول
widening of market
U
گسترش بازار
market freedom
U
ازادی بازار
market functions
U
وفائف بازار
EEC
U
بازار مشترک
wage market
U
بازار دستمزد
tenor
U
بازار سلف
tenors
U
بازار سلف
aggregate market demand
U
تقاضای کل بازار
market forces
U
نیروهای بازار
slump
U
کسادی بازار
slumped
U
کسادی بازار
slumping
U
کسادی بازار
market appraisal
U
سنجش بازار
slumps
U
کسادی بازار
market demand
U
تقاضای بازار
market equilibrium
U
تعادل بازار
market failure
U
ناتوانی بازار
market imperfection
U
نقص بازار
buyers market
U
بازار خرید
glut
U
پر کردن بازار
download
U
بازار کارافتاده
financial market
U
بازار مالی
domestic market
U
بازار داخلی
mart
U
بازار مالی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com