Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gradeability
U
قابلیت عبور خودرو از شیبها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flotation
U
قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
swimming capability
U
قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
fordability
U
قابلیت عبور
trafficability
U
قابلیت عبور
practicableness
U
قابلیت عبور
trafficability
U
قابلیت عبور ومرور
maximum gradeability
U
حداکثر شیب قابل عبور به وسیله خودرو
permeability
U
قابلیت عبور دادن رطوبت
impassablility
U
امکان ناپذیری عدم قابلیت عبور
four by two
U
خودرو چهارچرخی که فقط دوچرخ ان نیرو داشته باشد خودرو چهار در دو
interoperability
U
قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution
U
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
elasticity
U
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
airmobility
U
قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
serviceability
U
قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
electromagnetic compatability
U
قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
commensurability
U
قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
accession
U
قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
reflectance
U
قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
ductility
U
قابلیت کشش قابلیت تورق
wading crossing
U
عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
energy transition
U
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
strain hardenability
U
قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
traffic post
U
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
automotive
U
خودرو
self propelled
U
خودرو
self propelling
U
خودرو
adventive
U
خودرو
vehicles
U
خودرو
self grown
U
خودرو
automobile
U
خودرو
automobiles
U
خودرو
locomobile
U
خودرو
auto
U
:خودرو
self driven
U
خودرو
autos
U
:خودرو
vehicle
U
خودرو
motor vehicle
U
خودرو
four by four
U
خودرو 4 در 4
propeller shaft
U
گاردان خودرو
escalators
U
پلکان خودرو
escalator
U
پلکان خودرو
weedy
U
هرز خودرو
moving stairway
U
پلکان خودرو
scout car
U
خودرو دیده ور
escalator
U
پلکان خودرو
chasis
U
شاسی خودرو
deep jeep
U
خودرو زیرابی
caterpillar truck
U
خودرو هزارپا
tank vehicle
U
خودرو تانکر
moving staircase
U
پلکان خودرو
ammunition carrier
U
خودرو مهمات کش
truck vehicle
U
خودرو نظامی
wildwood
U
جنگل خودرو
tank vehicle
U
خودرو تانکرسوخت
drive screw
U
پیچ خودرو
to ride in the car
U
با خودرو رفتن
vehicular
U
مربوط به خودرو
liftruck
U
خودرو بالابر
tank transporter
U
خودرو مازتانک بر
locomobile
U
گردونه خودرو
propeller
U
گاردان خودرو
personnel carrier
U
خودرو نفربر
motorcar
U
خودرو سواری
to turn
[to turn off]
[to make a turn]
U
پیچیدن
[با خودرو]
motor vehicle
U
خودرو موتوری
to use the car
U
با خودرو رفتن
automobile
U
ماشین خودرو
automobiles
U
ماشین خودرو
bumper bar
U
سپر خودرو
motor car
U
گردونه خودرو
motor cars
U
گردونه خودرو
moving staircases
U
پلکان های خودرو
escalators
U
پلکان های خودرو
combat tire
U
تایر جنگی خودرو
short wheel
U
خودرو شاسی کوتاه
moving stairs
{pl}
U
پلکان های خودرو
moving stairways
U
پلکان های خودرو
suspension wheel
U
چرخ تعلیق خودرو
unladen weight
U
وزن ناخالص خودرو
unladen weight
U
وزن کامل خودرو
wheel wrench
U
آچار چرخ خودرو
wheel brace
U
آچار چرخ خودرو
[spider-type]
lug wrench
[American E]
U
آچار چرخ خودرو
full beam
U
نور بالا
[در خودرو]
upper beam headlights
U
نور بالا
[در خودرو]
low beams
[beam light]
[American English]
U
نور پایین
[خودرو]
dimmed headlights
[lights]
[American English]
U
نور پایین
[خودرو]
dipped headlights
[lights]
[British English]
U
نور پایین
[خودرو]
dipped beams
[beam light]
[British English]
U
نور پایین
[خودرو]
high beam
[American English]
U
نور بالا
[در خودرو]
cross bar wrench
U
آچار چرخ خودرو
propeller joint
U
چهارشاخه گاردان خودرو
signalled
U
علامت راهنمای خودرو
signal
U
علامت راهنمای خودرو
windshields
U
شیشه جلو خودرو
windshield
U
شیشه جلو خودرو
technical inspection
U
معاینه فنی
[خودرو]
high gear
U
دنده قوی خودرو
loading list
U
لیست بارگیری خودرو
oil pan
U
جعبه کارتر خودرو
full tracked
U
خودرو تمام شنی
lift truck
U
خودرو دارای جرثقیل
loading plan
U
طرح بارگیری خودرو
signaled
U
علامت راهنمای خودرو
payloads
U
بازده خودرو یا دستگاه
trunk
[American E]
U
صندوق چمدان
[خودرو]
payload
U
بازده خودرو یا دستگاه
boot
[British E]
U
صندوق چمدان
[خودرو]
rollover
U
چپ شدن خودرو یاوسیله
to get a lift from somebody
U
سواری گرفتن از کسی
[در خودرو]
to go into the ditch
U
با خودرو به خندق جاده رفتن
Carpool
U
هم سفری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
ride
[American E]
U
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
wilding
U
گیاه یا میوه خودرو وحشی
lift
U
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
to go for a spin
U
با خودرو گردش کوتاهی کردن
dome light
U
چراغ بالای طاق خودرو
to leave on
U
روشن گذاشتن
[موتور یا خودرو]
to get a ride with somebody
U
سواری گرفتن از کسی
[در خودرو]
fast shuttle
U
تغییرمکان سریع یکانها یا خودرو
mileage
U
مسافت طی شده به وسیله خودرو
to get a lift with somebody
U
سواری گرفتن از کسی
[در خودرو]
automotive
U
مربوط به وسایل نقلیه خودرو
laden weight
U
وزن کلی خودرو با بار
six by four
U
خودرو شش در چهار خودروی شش چرخ
curb weight
U
وزن کل خودرو با سوخت وتجهیزات
motor vehicle passenger
U
مسافر خودرو
[اتومبیل رانی]
car passenger
U
مسافر خودرو
[اتومبیل رانی]
endgate
U
درب عقب
[خودرو شناسی]
six by six
U
خودروی شش در شش نوعی خودرو شش چرخ
car passenger
U
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
motor transport
U
حمل ونقل به وسیله خودرو
travelling crane
U
جرثقیل رونده بارانگیز خودرو
motor vehicle passenger
U
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
tank recovery vehicle
U
خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
tracklaying
U
زنجیرگذاری کردن خودرو شنی دار
less than carload
U
وزن باراضافه از فرفیت تناژ خودرو
chokes
U
خفه کردن ساسات خودرو چوک
to swerve a car
<idiom>
U
با خودرو ویراژ دادن
[اصطلاح روزمره]
skate mount
U
پایه دوار مسلسل روی خودرو
compass course
U
مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک
She swerved sharply to avoid hitting a dog.
U
او
[زن]
ویراژ تندی داد تا با خودرو به سگ نزند.
loading
U
بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
choke
U
خفه کردن ساسات خودرو چوک
choked
U
خفه کردن ساسات خودرو چوک
trailer brake system
U
دستگاه ترمز تریلر
[فناری خودرو]
half track
U
خودرو نیمه شنی یا نیم زنجیر
domes
U
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
dome
U
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
fifth wheel
U
جفت ساز که خودرو را به تریلر وصل میکند
trailers
U
خودرو تریلی کش هواپیمای تعقیب کننده هدف
truck
U
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
to start
U
روشن کردن
[به کار انداختن]
[موتور یا خودرو]
trucks
U
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trailer
U
خودرو تریلی کش هواپیمای تعقیب کننده هدف
trucking
U
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
unprompted
U
ناشی از طیب خاطر خودبخود بی اختیار خودرو
straddle truck
U
نوعی خودرو چهارچرخ حمل بار و جراثقال
crashingly
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crash
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
speedograph
U
سرعت و مسافت سنج
[ وسایل نقلیه خودرو]
panel truck
U
یک نوع خودرو برای حمل بیسیم و غیره
four by four
U
خودرو چهارچرخی که هرچهارچرخ ان نیرو داشته باشد
black box
U
سرعت و مسافت سنج
[ وسایل نقلیه خودرو]
trucked
U
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
parking
U
پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
tachograph
U
سرعت و مسافت سنج
[ وسایل نقلیه خودرو]
crashed
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashes
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashing
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
center disc
[disk wheel]
U
دیسک با سوراخ بزرگ در کانونش
[ فناوری خودرو]
adaptability
U
قابلیت
capability
U
قابلیت
capacity
U
قابلیت
habilitation
U
قابلیت
capacities
U
قابلیت
susceptibility
U
قابلیت
competence
U
قابلیت
eligibility
U
قابلیت
credential
U
قابلیت
qualification
U
قابلیت
competence
U
قابلیت
solvability
U
قابلیت حل
abilities
U
قابلیت
solubility
U
قابلیت حل
fitness
U
قابلیت
ability
U
قابلیت
contemptibility
U
قابلیت
skill
U
قابلیت
right of passage
U
حق عبور
fording
U
عبور از اب
road haulage
U
حق عبور
alpha canis majoris
U
عبور
transmittal
U
عبور
transmissions
U
عبور
cross-Channel
U
عبور
passage of lines
U
عبور از خط
crossing
U
عبور
transmittancy
U
عبور
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com