English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tempered steel U فولادی که درگرما عمل اورده شده باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
waterborne U اب اورده
begot U اورده
supplementary U هم اورده
drift ice U یخ اب اورده
capital stock U اورده
pit run earth U خاک هم اورده
wind borne U باد اورده
flotsam U کالای اب اورده
the story goes U اورده اند
pit run gravel U هم اورده شنی
brought U اورده شده
driftwood U چوب اب اورده
interjectory U در میان اورده
pit run material U خاک هم اورده
supplementary U تکمیلی پس اورده
the veins and arteries U اورده وشرایین
quarry run rockfill U هم اورده سنگریز
new fledged U تازه پر در اورده
The football players are warming up before the game ( match) . U هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است )
granulet U گوشت نوبالا اورده
unearned income U درامد باد اورده
drifting U توده باد اورده
windfall income U درامد باد اورده
windfall loss U زیان باد اورده
crusher run material U هم اورده سنگ شکن
windfall profits U سود باد اورده
windfall gains U منافع باد اورده
driftage U چیزباداورده یا اب اورده راندگی
loess U خاک باد اورده
spindrift U برف یا غبارباد اورده
drifts U توده باد اورده
drift U توده باد اورده
drifted U توده باد اورده
steel dam U سد فولادی
the people pressed in U مردم زور اورده داخل شدند
waveson U اموال اب اورده بعد از غرق کشتی
flexible steel wire rope U طناب فولادی خم شو
steeliness U خاصیت فولادی
steel construction U ساختمان فولادی
gratings U شبکه فولادی
cogged ingot U شمش فولادی
cogged ingot U شمشه فولادی
grating U شبکه فولادی
steelblue <adj.> <noun> U آبی فولادی
steel bands U نوار فولادی
steel band U نوار فولادی
steel pipe U لوله فولادی
steel sheet piling U سپرکوبی فولادی
steel sheet U ورق فولادی
steel chimmey U دودکش فولادی
steel jacket U پوشش فولادی
steel industries U صنایع فولادی
steel cap U کلاه فولادی
steel square U گونیای فولادی
steel wire U سیم فولادی
steel facing membrane U پرده فولادی
armature U میله فولادی
steel framed structured U ساختمان فولادی
steel wire rope U طناب فولادی
steel framed structured U سازه فولادی
reinforced concrete pipe U لوله بتن فولادی
steel blue U رنگ ابی فولادی
tubular steel scaffold U داربست لولهای فولادی
high carbon steel U فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
gussets U صفحه فولادی اتصال
flexible mild steel wire rope U طناب فولادی نرم
extra special flexible wire rope U طناب فولادی ویژه
rolled steel joist U تیرچه فولادی نوردشده
reinforced concrete construction U ساختمان بتن فولادی
reinforced concrete carcase U اسکلت بتن فولادی
pile planking U دیوار سپر فولادی
gusset U صفحه فولادی اتصال
building steel lathing U بافت ساختمان فولادی
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
steel casting U پروفیل فولادی ریخته گری
stylus U قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
styluses U قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
stand U بستهای فولادی کورهای بلند
high quality sheet steel U ورق فولادی با کیفیت خوب
stilus U قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
styli U قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
split infinitives U مصدری که در میان خودان وعلامت ان واژه دیگری اورده باشندچون like to
he rode me off on a side issue U نکته فرعی پیش اورده مراازاصل مطلب پرت کرد
split infinitive U مصدری که در میان خودان وعلامت ان واژه دیگری اورده باشندچون like to
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
capel U سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
concrete steel U سلاح یا میله فولادی بتن ارماتور
sheet pile U سپر فولادی برای ساختمانهای ابی
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
rolling U نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
billet U دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
hawsers U طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
billets U دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
hawser U طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
billeting U دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
beryllium U فلز بریلیوم بعلامت Beبرنگ خاکستری فولادی
billeted U دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
galantine U خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
jig U اسباب فولادی که با هدایت ان مته و سوهان را به کار می برند
jigs U اسباب فولادی که با هدایت ان مته و سوهان را به کار می برند
knuckle sprue U استخوانهای ریخته گری-فولادی که در داخل کانالهاباقی می ماند
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
bed plate U پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
carburizing U گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
reed valve U شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
cyaniding U سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
internal wrenching bolt U پیچ فولادی بسیار مقاومی که سر ان دارای فرورفتگی شش گوشی برای جا گرفتن اچارالن میباشد
rollpin U پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
baseplate U پایه فولادی پیش ساخته چدنی که به عنوان فونداسیون برای یک موتور به کار می رود
capital stock U سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
acquest U مال بدست اورده ازدسترنج یا بخشش مال غیرموروثی
cadenzas U اهنگ معترضهای که طی اهنگ یا اوازی اورده شود
cadenza U اهنگ معترضهای که طی اهنگ یا اوازی اورده شود
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
delivered duty paid U یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
bar automatic U میله فولادی که به موازات ریل راه اهن کشیده میشودو وقتی که چرخ قطاری روی ان قرار می گیرد نقاط توقف و موقعیت را مشخص می نماید
structrual engineering industry U صنعت ساختمان فولادی صنعت سوله
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
light come light g U باد اورده را باد
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
any old thing U هر چه باشد
incomplete flower U کم باشد
admissibleness U باشد
admissibly U باشد
reflexively U باشد
some one or other U هر کس باشد
custom's declaration U باشد
Benedictines U باشد
Benedictine U باشد
at the owner's risk U باشد
over crowding U بیشتر باشد
at most U خیلی باشد
if any U اگر باشد
let it remain as it is U بگذارید باشد
let it be U بگذارید باشد
be it so U چنین باشد
hydroxide U داشته باشد
if he be U اگر او باشد
beit so U چنین باشد
keep your peck up U دل داشته باشد
coute que coute U بهربهاکه باشد
whosoever U هر شخصی که باشد
whencesoever U از هرجا که باشد
whoso U هر شخصی که باشد
worksheet U ی داشته باشد
quantum sufficit U چندان که بس باشد
stet U بگذارید باشد
riparian U حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
caryatid U ستونی که مجسمه زن باشد
layers U ل تصحیح خطا باشد
strays U که متوقف نشده باشد
straying U که متوقف نشده باشد
stray U که متوقف نشده باشد
layer U ل تصحیح خطا باشد
meetly U چنانکه در خور باشد
medially U چنانکه درمیان باشد
at any price U بهر قسمت که باشد
at f. U منتهی خیلی باشد
Keep your mind on your work. U حواست بکارت باشد
by all means U بهر قیمت که باشد
at all events U بهر وسیله که باشد
library edition U چاپی که درخودکتابخانه باشد
brilliantly U چنانکه برجسته باشد
kentish fire U که نشانه نفاق ..باشد
he must have gone U باید رفته باشد
how difficult soever it may be U هر قدر سخت باشد
HTTPD U تصدیق و جستجو باشد
steady as you go U راه ثابت باشد
i beam or i beam U تیری که به شکل ) باشد
i girder U تیری که بشکل ) باشد
if any U اگر داشته باشد
if i find an opportunity U اگر مجالی باشد
if necessary U اگر لازم باشد
if need be U اگر لازم باشد
that depends U تا چه شرایطی درکار باشد
inoffensively U بی انکه زننده باشد
theonomy U کشوری که خداپادشاه ان باشد
inviolably U چنانکه سزاوارحرمت باشد
culpably U چنانکه سزاوارسرزنش باشد
well and good U باشد چه ضرر دارد
he wished to be private U می خواست در خلوت باشد
as the case may be U تاچه مورد باشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com