Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
soft fails
U
فهور ناگهانی نویزها درمدارهای ریز الکترونیکی ازطریق ذرات اشعه کیهانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cosmic particles
U
ذرات کیهانی
cosmicray
U
اشعه کیهانی
cosmic rays
U
اشعه کیهانی
electronic beam
U
اشعه ی الکترونیکی
northern lights
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
intermoleculary
U
بین ذرات در داخل ذرات
gun
U
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
guns
U
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
deflection
U
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflections
U
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
solid-state
U
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
ambivalence
U
توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
nose dive
U
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
cosmic
U
کیهانی
electronic office
U
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
cosmic composition
U
ترکیب کیهانی
cosmicray
U
پرتو کیهانی
cosmic radiation
U
تابش کیهانی
cosmic dust
U
غبار کیهانی
spacesuit
U
جامهی کیهانی
primary cosmic rays
U
تابش کیهانی
primary cosmic rays
U
پرتو کیهانی
cosmic radiation
U
پرتو کیهانی
cosmic rays
U
تابش کیهانی
spacesuits
U
جامهی کیهانی
cosmic rays
U
پرتو کیهانی
non interlaced
U
سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
flurries
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurry
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
radio sextant
U
گیرنده امواج کیهانی
ebam
U
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
cybernetics
U
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
through
U
ازطریق
electronic element
U
بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
cosmic microwave radiation background
U
زمینه تشعشعی میکرو موجی کیهانی
surged
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
spurted
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurt
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurts
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurting
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
licit
U
فروش ازطریق مزایده
credit transfer
U
پرداخت ازطریق انتقال
credit transfers
U
پرداخت ازطریق انتقال
persec
U
واحد طول در مقیاس کیهانی معادل 262/3 سال نوری
cornering
U
انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
corners
U
انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
which diffrence shall be settled only by
U
..... و این اختلاف هم ازطریق داوری حل خواهد شد
corner
U
انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
paperless
U
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
geodetic surveying
U
تعیین شکل وابعاد زمین ازطریق نقشه برداری
free thinkers
U
افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
reductive ad absurdum
U
روش اثبات بطلان استدلال ازطریق محال بودن نتیجه ان
appearance
U
فهور
peeped
U
فهور
peep
U
فهور
peeps
U
فهور
appearances
U
فهور
developments
U
فهور
emersion
U
فهور
manifestation
U
فهور
emergence
U
فهور
penetrance
U
فهور
manifestations
U
فهور
development
U
فهور
Epiphany
U
فهور
peeping
U
فهور
outbursts
U
فهور
apparitions
U
فهور
outburst
U
فهور
apparition
U
فهور
turn-ups
U
فهور
turn up
U
فهور
whiter
U
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white
U
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whitest
U
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
radiolucency
U
درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
outbreaks
U
فهور شیوع
outbreak
U
فهور شیوع
disposure
U
فهور عکس
developer agent
U
عامل فهور
developer liquid
U
مایع فهور
track production
U
فهور هدف
reapparition
U
فهور مجدد
developer agent
U
ماده فهور
developers
U
دوای فهور
reoccur
U
فهور مجدد
developer
U
دوای فهور
income
U
ریزش فهور
recrvdescence
U
فهور مجد د
electrosensitive printer
U
چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
e mail
U
علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
glinted
U
فهور انی زودگذر
Epiphany
U
فهور و تجلی عیسی
theophany
U
فهور خدابه انسان
developer
U
دستگاه فهور عکس
recrudescence
U
فهور مجدد برگشتگی
developers
U
دستگاه فهور عکس
glint
U
فهور انی زودگذر
metol
U
دوای فهور فیلم
glints
U
فهور انی زودگذر
reapparition
U
فهور دوم باره
glinting
U
فهور انی زودگذر
maintenance
U
جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
high contrast developer
U
دستگاه فهور با تغایر بالا
outcrop
U
فهور چینه درسطح زمین
diapositive
U
فهور عکس روی اسلایدشفاف
outcrops
U
فهور چینه درسطح زمین
conditioning
U
اصلاح مشخصههای اطلاعات در یک خط انتقال صدا ازطریق تصحیح خصوصیات فازدامنه تقویت کنندههای خط شایسته سازی
chiliasm
U
اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
incident
U
ناگهان اتفاق افتادن فهور کردن
incidents
U
ناگهان اتفاق افتادن فهور کردن
anachronism
U
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
anachronisms
U
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
postmillennialist
U
معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
postmillenarian
U
معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
vortex tube
U
وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
ingredients
U
ذرات
ingredient
U
ذرات
context sensitive help key
U
کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
exposures
U
در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
exposure
U
در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
imagery exploitation
U
مدار تهیه و فهور و استفاده از اطلاعات عکس هوایی
crashed
U
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashingly
U
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crash
U
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashes
U
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashing
U
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
allergen
U
ذرات الرژی زا
elementary particles
U
ذرات بنیادی
fundamental particles
U
ذرات بنیادی
sand blasting
U
ذرات سنگ
blood corpuscles
U
ذرات خون
roily
U
پر از ذرات رسوبی
barrier penetration by particles
U
نفوذ ذرات در سد
intermolecular
U
در داخل ذرات
intermolecular
U
بین ذرات
planetesimal
U
ذرات سیارهای
denseness
U
تراکم ذرات
molecular attracticm
U
جاده ذرات
radioactive rays
U
ذرات رادیواکتیو
metal foulings
U
ذرات فلز
particle physics
U
فیزیک ذرات
weight of solids
U
وزن ذرات
electro optics
U
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
planetesimal hypothesis
U
فرضیه ذرات سیارهای
particle physics
U
فیزیک ذرات اتمی
scattering of alpha particles
U
پراکندگی ذرات الفا
thershold temperature
U
استانه دمای ذرات
cascade impactor
U
دستگاه جداسازی پی در پی ذرات
emulsioned
U
ذرات چربی دراب
effective size of grain
U
قطر موثر ذرات
emulsions
U
ذرات چربی دراب
emulsioning
U
ذرات چربی دراب
nebulize
U
تبدیل به ذرات کردن
segregation
U
تفکیک ذرات بتن
emulsion
U
ذرات چربی دراب
pollinium
U
توده ذرات گرده گل
absorption of charged particles
U
جذب ذرات باردار
particulate
U
دارای ذرات ریز
chips
U
اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
chip
U
اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
dispersion
U
متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات
emulsifies
U
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsifying
U
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
granulate
U
دارای ذرات ریز کردن
isometrics
U
دارای ذرات ریز متساوی
emulsified
U
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
leucocytosis
U
افزودگی ذرات سفید خون
isometric
U
دارای ذرات ریز متساوی
polymerization
U
ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
cohesion
U
التصاق یا قوه جاذبه ذرات
fall out
U
ذرات رادیواکتیوی که از جو بزمین میریزد
emulsify
U
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
remote data concentrator
U
وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
vacuist
U
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
achondrite
U
سنگ الماس بدون ذرات گرد
kinetic theory
U
فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
nucleon
U
ذرات اتم مثل نوترون وپروتون
cohesion
U
نیروی جاذبه بین ذرات همگن
suspensoid
U
محلول سریشمی دارای ذرات معلق
protoxide
U
ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
micronize
U
بصورت ذرات ریز وپودر ماننددر اوردن
schiller
U
تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
lenticulate
U
ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
grain orientation
U
طرز قرار گرفتن ذرات نسبت به یکدیگر
grain size classification
U
طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
dispersoid
U
پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
texture
U
طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
textures
U
طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
emulsions
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
mist
U
کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
mists
U
کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
diatomite
U
ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com