Perdic | فهرست بندی تعرفه ها | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	tariff kisting U	فهرست بندی تعرفه ها

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	tariffs U	تعرفه گمرگی تعرفه بندی کردن
	tariff U	تعرفه گمرگی تعرفه بندی کردن
	tariff classification U	تعرفه بندی
	impost U	تعرفه بندی کردن
	tariff regulations U	مقررات تعرفه بندی
	brussels nomenclature U	رده بندی تعرفه بروکسل
	brussels nomenclature U	طبقه بندی تعرفه برکسل
	packing list U	فهرست بسته بندی
	packing note U	فهرست بسته بندی
	scheduled U	برنامه زمان بندی فهرست
	contents note U	فهرست محتوای بسته بندی
	schedule U	برنامه زمان بندی فهرست
	cataloged procedure U	رویه فهرست بندی شده
	schedules U	برنامه زمان بندی فهرست
	cataloged data set U	مجموعه داده فهرست بندی شده
	vehicle summary U	فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
	blacklisted U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	blacklists U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	blacklisting U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	blacklist U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	concordances U	فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
	concordance U	فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
	rotas U	صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
	active list U	فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
	rota U	صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
	waiting lists U	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
	picking list U	فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
	part list U	فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
	waiting list U	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
	glossary U	فهرست معانی فهرست لغات
	glossaries U	فهرست معانی فهرست لغات
	indexes U	فهرست فهرست اعلام
	index U	فهرست فهرست اعلام
	indexed U	فهرست فهرست اعلام
	tariffs U	تعرفه
	tariff U	تعرفه
	raiway tariff U	تعرفه
	tariffs U	تعرفه گمرکی
	customs duty U	تعرفه گمرکی
	base rate U	تعرفه مبنا
	base rates U	تعرفه مبنا
	protective tariffs U	تعرفه حمایتی
	general tariff U	تعرفه عمومی
	tariff U	تعرفه گمرکی
	import charge U	تعرفه واردات
	import tariff U	تعرفه واردات
	export charge U	تعرفه صادرات
	export duty U	تعرفه صادرات
	domestic tariff U	تعرفه داخلی
	export tariff U	تعرفه صادرات
	custom tariff U	تعرفه گمرکی
	customs tariff U	تعرفه گمرکی
	fitness report U	تعرفه خدمتی
	prohibitive tariff U	تعرفه ممانعتی
	tariff schedule U	جدول تعرفه
	brussels nomenclature U	تعرفه گمرکی بروکسل
	railroad tariff U	تعرفه راه اهن
	tariffs U	عوارض تعرفه گمرکی
	tariff U	عوارض تعرفه گمرکی
	flexible tariff U	تعرفه انعطاف پذیر
	railway rates U	تعرفه یا کرایههای راه اهن
	annual average score U	میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
	general agreement on tariff & trade (gat U	موافقت نامه عمومی تعرفه وتجارت
	evaluation rating U	درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
	word warp U	فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
	rating U	طبقه بندی کردن درجه بندی
	ratings U	طبقه بندی کردن درجه بندی
	carpet classification U	طبقه بندی [درجه بندی] فرش
	protective tariffs U	تعرفه گمرکی که هدف از وضع ان محصولات داخلی و جلوگیری از ورود فراوردههای خارجی باشد
	e f t a (european free trade association U	فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
	telescopic U	دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
	packaging U	ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
	defense classification U	طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
	laggin U	اب بندی کردن اب بندی ناوها
	classifications U	طبقه بندی رده بندی
	lineament U	طرح بندی صورت بندی
	lineaments U	طرح بندی صورت بندی
	classification U	طبقه بندی رده بندی
	wording U	جمله بندی کلمه بندی
	regrade U	تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
	downgraded U	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
	downgrading U	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
	downgrade U	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
	downgrades U	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
	begger my neighbour policy U	سیاستی است که هدفش انتقال مشکل بیکاری به کشور دیگر است مانندافزایش تعرفه گمرکی
	gift wrap U	بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
	reciprocal agreement U	قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
	declassification U	از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
	line astern U	صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
	security classification U	طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
	black designation U	علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
	cataloged U	فهرست
	rolled U	فهرست
	catalogue U	فهرست
	indexes U	فهرست
	b.d catalogue U	فهرست بی . دی
	catalogs U	فهرست
	phraseology U	فهرست
	tables U	فهرست
	indexed U	فهرست
	cataloging U	فهرست
	tabled U	فهرست
	index U	فهرست
	inventory U	فهرست
	table U	فهرست
	roster U	فهرست
	rosters U	فهرست
	roll U	فهرست
	catalogued U	فهرست
	catalogues U	فهرست
	directory U	فهرست
	cataloguing U	فهرست
	tabling U	فهرست
	directories U	فهرست
	checklist U	فهرست
	kalendar U	فهرست
	catalog U	فهرست
	repertory U	فهرست
	slip U	فهرست
	list U	فهرست
	slipped U	فهرست
	slips U	فهرست
	file U	فهرست
	concordance U	فهرست
	concordances U	فهرست
	indexless U	بی فهرست
	rolls U	فهرست
	filed U	فهرست
	timetabled U	گاه فهرست
	timetables U	گاه فهرست
	tables U	در فهرست نوشتن
	timetabling U	گاه فهرست
	menu U	فهرست خوراک
	table of replaceable partes U	فهرست قطعات
	volume table of constants U	فهرست راهنما
	tabling U	در فهرست نوشتن
	list U	در فهرست نوشتن
	timetable U	گاه فهرست
	menu U	فهرست انتخاب
	bill of goods U	فهرست تجارتی
	inventory U	فهرست موجودی
	index U	فهرست راهنما
	table U	در فهرست نوشتن
	index U	فهرست شاخص
	who's who U	فهرست رجال
	indexed U	فهرست راهنما
	indexed U	فهرست شاخص
	menus U	فهرست انتخاب
	load manifest U	فهرست بار
	indexes U	فهرست راهنما
	indexes U	فهرست شاخص
	menus U	فهرست خوراک
	tabled U	در فهرست نوشتن
	hit list U	فهرست ضربه
	subdirectory U	فهرست فرعی
	catalogue U	کتاب فهرست
	indexing U	فهرست سازی
	file index U	فهرست پرونده
	scheduled U	صورت فهرست
	catalogs U	فهرست کردن
	data dictionary U	فهرست داده ها
	catalogs U	کتاب فهرست
	schedules U	صورت فهرست
	excused list U	فهرست معاف ها
	elench U	ردمنطقی فهرست
	cataloging U	فهرست کردن
	cataloging U	کتاب فهرست
	display menu U	فهرست نمایش
	cataloged U	کتاب فهرست
	cataloged U	فهرست کردن
	schedule U	صورت فهرست
	catalogue U	فهرست کردن
	list U	فهرست کردن
	subject index U	فهرست موضوعی
	list U	در فهرست واردکردن
	terrier U	فهرست ما یملک
	terriers U	فهرست ما یملک
	cataloguing U	فهرست کردن
	cataloguing U	کتاب فهرست
	catalogues U	فهرست کردن
	catalogues U	کتاب فهرست
	catalogued U	فهرست کردن
	catalogued U	کتاب فهرست
	handlist U	فهرست مختصر
	handlist U	فهرست دستی
	contents directory U	فهرست محتویات
	cross index U	فهرست تقابلی
	star catalogue U	فهرست ستارگان
	bill of material U	فهرست مواد
	parts list U	فهرست قطعات
	rolled U	فهرست پیچیدن
	gloss U	فهرست معانی
	register U	لیست یا فهرست
	registering U	لیست یا فهرست
	registers U	لیست یا فهرست
	roll U	فهرست پیچیدن
	requirements list U	فهرست نیازمندیها
	catalog U	به فهرست بردن
	rigging warrant U	فهرست وسایل
	tariff U	فهرست نرخها