English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
driving spring U فنر حرکت دهنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
motor U اتومبیل حرکت دهنده
motor- U اتومبیل حرکت دهنده
motored U اتومبیل حرکت دهنده
motors U اتومبیل حرکت دهنده
locomotive U حرکت دهنده نیروی محرکه
locomotives U حرکت دهنده نیروی محرکه
driving rod U میله حرکت دهنده
truckler U حرکت دهنده یا غلتاننده چرخ چاپ لوس
wobble plate U دیسکی که بصورت لولایی یاصلب به عنوان مکانیزم حرکت دهنده روی شفت نصب شده است
Other Matches
trimmer U زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
exhibitor U نمایش دهنده ارائه دهنده
catalyst U تشکیلات دهنده سازمان دهنده
catalysts U تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibitors U نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative U التیام دهنده جوش دهنده
bailer U امانت دهنده کفیل دهنده
bailor U امانت دهنده کفیل دهنده
extender U توسعه دهنده ادامه دهنده
exhibiter U نمایش دهنده ارائه دهنده
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
indicator U نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
giver U دهنده
irriguous U اب دهنده
pushers U هل دهنده
shover U هل دهنده
pusher U هل دهنده
donors U دهنده
jogger U هل دهنده
joggers U هل دهنده
transferor U دهنده
donor U دهنده
donar U دهنده
trimestr U رخ دهنده
eleemosynary U صدقه دهنده
arbitrator U فیصل دهنده
indicator electrode U الکترودنشان دهنده
drawer of a bill of exchange U برات دهنده
grantor U انتقال دهنده
formatter U شکل دهنده
erosive U سایش دهنده
nomenclator U کنیه دهنده
gagger U فریب دهنده
stirring U تکان دهنده
drill master U مشق دهنده
indicant U نشان دهنده
electron donor U دهنده الکترون
incarnative U گوشن نو دهنده
indemnitor U تاوان دهنده
impellent U سوق دهنده
impelent U سوق دهنده
demonstrator U نشان دهنده
interlocutor U جواب دهنده
demonstrators U نشان دهنده
hurter U ازار دهنده
elucidator U توضیح دهنده
indicator U نشان دهنده
extender U بسط دهنده
flowerer U گیاه گل دهنده
exhibitioner U نمایش دهنده
exhibitive U جلوه دهنده
retrograde U برگشت دهنده
promising U نوید دهنده
transporter U انتقال دهنده
transporters U انتقال دهنده
expander U بسط دهنده
extenuative U تخفیف دهنده
extenuating U تخفیف دهنده
exhalent U بیرون دهنده
exhalant U بیرون دهنده
examinee U امتحان دهنده
expositor U توضیح دهنده
interlocutors U جواب دهنده
emancipator U رهایی دهنده
endorser U حواله دهنده
epicritic U تمیز دهنده
functor U انجام دهنده
fumigator U بخور دهنده
remissive U تخفیف دهنده
erosive U فرسایش دهنده
evangelic U مژده دهنده
frondescent U برگ دهنده
explicator U توضیح دهنده
peaker U اوج دهنده
polisher U جلا دهنده
poller U رای دهنده
positioner U قرار دهنده
preferential U امتیاز دهنده
preferrer U ترجیح دهنده
prelusive U خبر دهنده
prolonger U امتداد دهنده
promiser U قول دهنده
promisor U وعده دهنده
startling U تکان دهنده
regulatory U نظم دهنده
pervious U راه دهنده
pestiferous U ازار دهنده
impersonators U شخصیت دهنده
impersonator U شخصیت دهنده
pleader U عرضحال دهنده
pledger U وثیقه دهنده
illustrators U توضیح دهنده
illustrator U توضیح دهنده
recuperative U اعاده دهنده
promotor U ترقی دهنده
differentials U تشخیص دهنده
differential U تشخیص دهنده
ransomer U فدیه دهنده
reactant U واکنش دهنده
recarburizer U کربن دهنده
reducer U تقلیل دهنده
reductive U تقلیل دهنده
rejuvenator U جوانی دهنده
subscribers U اعانه دهنده
subscriber U اعانه دهنده
reliever U اسایش دهنده
quencher U تسکین دهنده
quartering U اسکان دهنده
modifiers U تغییر دهنده
modifier U تغییر دهنده
propitiator U تسکین دهنده
propounder U پیشنهاد دهنده
propounder U رواج دهنده
electric U برق دهنده
dealers U دهنده ورق
dealer U دهنده ورق
pusher propeller U ملخ هل دهنده
reliever U رهائی دهنده
ingestive U قورت دهنده
arbitrators U فیصل دهنده
licenser U پروانه دهنده
licensor U پروانه دهنده
line adapter U وفق دهنده خط
linker U پیوند دهنده
auxiliary <adj.> U کمک دهنده
auxiliaries U کمک دهنده
lessor U اجاره دهنده
legator U ارث دهنده
ingot pusher U هل دهنده شمش
inspirator U الهام دهنده
irradiative U روشنی دهنده
jolter U تکان دهنده
redeemers U فدیه دهنده
redeemer U فدیه دهنده
lactiferous U شیر دهنده
contributors U اعانه دهنده
contributor U اعانه دهنده
informants U شکل دهنده
informants U اگاهی دهنده
informant U شکل دهنده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com