Perdic | فلز الات | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 120 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	hard ware U	فلز الات
	ironware U	فلز الات

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	ironmonger U	فروشنده اهن الات
	ironmongers U	فروشنده اهن الات
	equipment U	تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
	wind instrument U	الات موسیقی بادی
	wind instruments U	الات موسیقی بادی
	biotechnology U	ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
	ironwork U	اهن ساخته اهن الات
	machinery U	ماشین الات
	machinery U	الات موتورخانه موتورخانه ناو
	silverware U	نقره الات
	mechanics U	علم ماشین الات
	optical U	الات بصری
	automation U	خودکار شدن ماشین الات اتوماسیون
	hallmark U	عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
	hallmarks U	عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
	capture U	کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
	captures U	کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
	capturing U	کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
	crate U	صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
	crates U	صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
	mechanic U	مکانیک مکانیک ماشین الات
	glass U	شیشه الات
	sight U	الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
	sights U	الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
	plant U	ماشین الات کارخانه
	plants U	ماشین الات کارخانه
	filigree U	تزئیناتی بشکل ذرات ریز یادانههای تسبیح که امروزه بصورت سیمهای ریز طلاونقره و یا مسی در اطراف الات زرین وسیمین ساخته میشود
	mechanised U	با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
	mechanises U	با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
	mechanising U	با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
	mechanize U	با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
	mechanizes U	با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
	mechanizing U	با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
	hardware U	اهن الات ابزارالات
	hardware U	اهن الات
	interactive U	الات و یا سرویسی مثل تلفن زدن
	instrument U	الات دقیق
	instrument U	الات اندازه گیری
	scrap U	ماشین الات اوراق
	scrapped U	ماشین الات اوراق
	scrapping U	ماشین الات اوراق
	scraps U	ماشین الات اوراق
	glassware U	شیشه الات
	glassware U	بلور الات
	woodwork U	چوب الات نجاری
	genitalia U	اندامهای تناسلی الات تناسلی
	instruments U	الات دقیق
	precision tools U	الات دقیق
	gear U	الات جامه
	geared U	الات جامه
	gears U	الات جامه
	acm U	Computing Asssociationfor انجمن ماشین الات کامپیوتری achinery
	agricultural implements U	الات کشاورزی
	artificial horizon U	یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
	brass ware U	برنج الات
	breech block carrier U	الات متحرک
	bubble turn and slip U	الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
	building machinery U	ماشین الات ساختمانی
	calibration U	تنظیم الات دقیق
	carpenter's machines U	ماشین الات درودگری
	cast iron ware U	الات چدنی
	common hardware U	ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
	compensation trading U	معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
	cutler U	فروشنده الات برنده
	cybernation U	کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
	deferred maintenance U	قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
	digital read out U	نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
	economic life U	مدت بهره برداری از ماشین الات
	enginery U	ماشین الات
	FAQ U	الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
	fixed assets U	درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
	genital organs U	الات تناسلی
	glasswork U	شیشه الات بلور الات
	grader U	یکی از ماشین الات راه سازی
	guard assembly U	الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
	hardwareman U	اهن الات فروش
	heavy goods U	ماشین الات سنگین
	heavy machinery U	ماشین الات سنگین
	hygrometer U	الات وادوات سنجش رطوبت هوا
	iron monger U	اهن الات فروش
	iron mongery U	اهن الات
	ironware U	اهن الات
	irowork U	اهن الات
	light machinery U	ماشین الات سبک
	lighting equipments U	الات و ادوات روشنایی
	machinary U	ماشین الات
	machinery designer U	طراح ماشین الات
	machinery space U	محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
	mechanician U	مکانیک ماشین الات
	microphonics U	انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
	midi U	میانجی رقمی الات موسیقی
	musical instrument digital interface U	میانجی رقمی الات موسیقی
	obturator U	الات جازم
	obturator U	الات مانع خروج گاز
	obturator spindle U	دوکی الات جازم
	operating slide U	دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
	operator of heavy machinery U	اپراتور ماشین الات سنگین
	operator of light machinery U	اپراتور ماشین الات سبک
	optical instruments U	الات وابسته به بینایی
	pailett U	زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
Other Matches

	surgical instruments U	الات جراحی
	tinware U	حلبی الات
	passementerie U	زینت الات
	trinkums U	زیور الات بدلی
	surveying instrument U	الات نقشه برداری
	trinketry U	جواهر الات بدلی
	percussion instrument U	الات موسیقی ضربی
	trade fixtures U	الات صنعتی نصب شده
	war implements U	ساز و برگ یا الات جنگ
	tiepin U	سنجاق مدال وزینت الات زنانه
	reed pipe U	لوله یا نای الات موسیقی بادی
	reed stop U	کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
	pailette U	زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
	paleolith U	الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
	recoil operated U	مسلح شونده به وسیله عقب نشینی الات متحرک
	pilot model U	مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
	tuning pipe U	نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
	yellow arc U	محدودهای از طیف نمایش الات دقیق که به عنوان احتیاط و بالاتراز حد نرمال نصب شود