Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
coordination sphere
U
فضای کوئوردیناسیون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coordination
U
کوئوردیناسیون
coordination chemistry
U
شیمی کوئوردیناسیون
coordination number
U
عدد کوئوردیناسیون
coordination geometry
U
هندسه کوئوردیناسیون
coordination compounds
U
ترکیبات کوئوردیناسیون
coordinating atom
U
اتم کوئوردیناسیون دهنده
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
ullage
U
فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
aerospace
U
فضای ماوراء جو
aerospace
U
فضای هوایی
space
U
فضای خالی
covered space
U
فضای سر پوشیده
void
U
فضای خالی
floorage
U
فضای صحن
floor space
U
فضای اشکوب
eucleadian space
U
فضای اقلیدسی
deep space
U
فضای سه بعدی
clearance
U
فضای بیکار
clearance
U
فضای بازی
dead space
U
فضای راکد
dead space
U
فضای مرده
danger space
U
فضای خطرناک
cylinder capacity
U
فضای سیلندر
covered space
U
فضای پوشیده
reflector space
U
فضای بازتابی
cellarage
U
فضای زیرزمین
cavities
U
فضای مجوف
cavities
U
فضای خالی
airspace
U
فضای هوایی
out of doors
U
فضای ازاد
biosphere
U
فضای زیست
boot
U
فضای ترانک
campuses
U
فضای باز
campus
U
فضای باز
masks
U
پوشاندن فضای
mask
U
پوشاندن فضای
expanses
U
فضای زیاد
cavity
U
فضای خالی
cavity
U
فضای مجوف
spaces
U
فضای خالی
bad break
U
فضای خالی
atmospheric environement
U
فضای جوی
acceleration space
U
فضای شتاب
vacuum
U
فضای تهی
vacuumed
U
فضای تهی
vacuuming
U
فضای تهی
vacuums
U
فضای تهی
opened
U
فضای باز
open
U
فضای باز
expanse
U
فضای زیاد
workspace
U
فضای کاری
lebensraum
U
فضای حیاتی
phase space
U
فضای فاز
life space
U
فضای زیست
open area
U
فضای ازاد
out of door
U
فضای ازاد
phase space
U
فضای فازی
psychological space
U
فضای روانی
subspace
U
فضای فرعی
opens
U
فضای باز
work space
U
فضای دایر
vacuity
U
فضای خالی
lacuna
U
فضای خالی
free space
U
فضای خالی
free space
U
فضای ازاد
gross space
U
فضای کلی
fornix
U
فضای مجوف
hollow space
U
فضای توخالی
image space
U
فضای تصویر
Euclidean space
U
فضای اقلیدسی
[ریاضی]
vector space
U
فضای خطی
[ریاضی]
glade
U
فضای میان جنگل
linear space
U
فضای خطی
[ریاضی]
inane
U
چرند فضای نامحدود
vector space
U
فضای برداری
[ریاضی]
perimeter
U
فضای احاطه کننده
glades
U
فضای میان جنگل
to close airspace
U
محصورکردن فضای هوایی
airspace control
U
کنترل فضای هوایی
airspace
[over a country]
U
فضای هوایی
[در کشوری]
margins
U
زمان یا فضای اضافی
landscape garden
U
طراحی فضای سبز
topological space
U
فضای توپولوژیک
[ریاضی]
metric space
U
فضای متریک
[ریاضی]
linear space
U
فضای برداری
[ریاضی]
metric space
U
فضای متری
[ریاضی]
margin
U
زمان یا فضای اضافی
perimeters
U
فضای احاطه کننده
memory address space
U
فضای نشانی حافظه
loading space
U
فضای قابل بارگیری
crookes dark space
U
فضای تاریک کاتد
crookes dark space
U
فضای تاریک هیتورف
hittorf dark space
U
فضای تاریک کاتد
hittorf dark space
U
فضای تاریک هیتورف
danger space
U
فضای هوایی خطرناک
interstaller space
U
فضای بین- ستارهای
hair space
U
فضای باریکی درچاپ
furnace room
U
فضای داخل کوره
drift space
U
فضای تبدیل تحمیل
faraday dark space
U
فضای تاریک فارادی
floor space occupied
U
فضای مورد نیاز
open cut
U
حفاری در فضای باز
payload space
U
فضای بار مفید
address apace
فضای آدرس دهی
anode dark space
U
فضای تاریک اند
aston dark space
U
فضای تاریک استن
trough of the sea
U
فضای میان دو موج
buncher space
U
فضای تحمیل سرعتی
catcher space
U
فضای اوسیلاسیون زای
cathode dark space
U
فضای تاریک کاتد
the infinite space
U
فضای بیکران لاینتاهی
cathode glow
U
فضای روشن کاتد
runout
U
فضای عمل یک سیستم
phase space cell
U
پیل فضای فاز
perspective space
U
نمایش فضای سه بعدی
foresheets
U
فضای جلوی قایق
fanfares
U
نمایش در فضای باز
blank
U
سفید فضای خالی
atmosphere
U
فضای اطراف هرجسمی
fanfare
U
نمایش در فضای باز
blankest
U
سفید فضای خالی
atmospheres
U
فضای اطراف هرجسمی
dead space
U
زاویه بیروح فضای کور
inner product space
U
فضای ضرب داخلی
[ریاضی]
pre-Hilbert space
U
فضای ضرب داخلی
[ریاضی]
clearance
U
هوا فضای خالی فاصله
compacts
U
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
broadcast
U
توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
broadcasts
U
توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
three-dimensional space
U
فضای سه بعدی
[ریاضی]
[فیزیک]
cod
U
فضای داخل خلیج یادریاچه
user area
U
فضای مخصوص استفاده کننده
low memory
U
فضای حافظه تا چند کیلوبایت
it takes much room
U
فضای زیادی را اشغال میکند
outer space
U
فضای خارج از هوا یا جوزمین
frame
U
و مرز اطراف فضای پنجره
deep space
U
فضای خارج از منضومه شمسی
space above property
U
فضای قسمت بالای ملک
compacting
U
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
space
U
فضای خالی بین حروف یا خط ها
hyphenated
U
نوشته شده با فضای خالی
spaces
U
فضای خالی بین حروف یا خط ها
caret
U
نشانه " ^ " در فضای کلید کنترل
controlled airspace
U
فضای هوایی کنترل شده
bossing
U
[فضای خالی زیر پنجره]
compact
U
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
to close airspace
U
مسدود کردن فضای هوایی
air-hole
U
[تهویه فضای خالی سرداب]
compacted
U
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
airspace control
U
کنترل کردن فضای هوایی
fifo
U
فضای ذخیره سازی موقت
storage
U
چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
capacity
U
فضای فراهم برای ذخیره سازی
capacities
U
فضای فراهم برای ذخیره سازی
operand
U
فضای یک عملوند در دستور برنامه نویسی
inputted
U
بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
marks
U
کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
road space
U
فضای اشغالی از جاده به وسیله ستون
input
U
بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
control zone
U
منطقه فضای هوایی تحت کنترل
annulus
U
فضای بین دوایر متحد المرکز
land scaping
U
محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
mark
U
کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
anode glow
U
شعله مثبت فضای روشن اند
gaps
U
فضای بین دادههای ذخیره شده
spaces
U
کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
clipboard
U
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
zaps
U
حذف داده موجود در فضای کاری
zapping
U
حذف داده موجود در فضای کاری
aerospace
U
فضای هوایی بالای منطقه عملیات
zapped
U
حذف داده موجود در فضای کاری
zap
U
حذف داده موجود در فضای کاری
space
U
کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
highest
U
فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
high
U
فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
claustrophobia
U
مرض ترس از فضای تنگ ومحصور
highs
U
فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
gap
U
فضای بین دادههای ذخیره شده
plenum
U
فضای اشغال شده بوسیله ماده
plenums
U
فضای اشغال شده بوسیله ماده
clipboards
U
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
marquee
U
فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
fogging
U
برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
immediate
U
فضای حافظه اصلی و سریع در کامپیوتر
agora
U
[فضای باز عمومی در یونان باستان]
fills
U
رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
fill
U
رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
double vault
U
[دو طاق با فضای خالی بین آنها]
marquees
U
فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
compact
U
کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
pitches
U
وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
breaks
U
ایجاد فضای تنفس با حرکتهای پیاده شطرنج
break
U
ایجاد فضای تنفس با حرکتهای پیاده شطرنج
virtual
U
آدرس مربوط به فضای ذخیره سازی مجازی
storage
U
فضای لازم برای ذخیره سازی داده
gap
U
فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی
region
U
فضای مخصوص حافظه یا برنامه یا صفحه نمایش
gaps
U
فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی
deposits
U
چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com