English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
space U فضای خالی بین حروف یا خط ها
spaces U فضای خالی بین حروف یا خط ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
spacing U فضای خالی قرار دادن بین حروف یا خط های متن چاپ شده
Other Matches
space U فضای خالی
free space U فضای خالی
lacuna U فضای خالی
vacuity U فضای خالی
cavity U فضای خالی
void U فضای خالی
cavities U فضای خالی
spaces U فضای خالی
bad break U فضای خالی
blankest U سفید فضای خالی
blank U سفید فضای خالی
ullage U فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
air-hole U [تهویه فضای خالی سرداب]
bossing U [فضای خالی زیر پنجره]
hyphenated U نوشته شده با فضای خالی
clearance U هوا فضای خالی فاصله
spaces U کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
space U کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
mark U کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
marks U کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
double vault U [دو طاق با فضای خالی بین آنها]
pitch U وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
pitches U وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
margins U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
margin U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
quadding U درج فضای خالی در متن برای پر کردن خط
code U سیستم علامتها و اعداد و حروف که فضای خاصی دارد
cpi U تعداد حروف چاپ شده که در فضای یک اینچ جا می گیرد
dense index U لیستی که فضای خالی برای رکودهای جدید ندارد
free U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
freed U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
freeing U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
frees U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
gutter U فضای خالی یا حاشیه درونی بین در صفحه مقابل
broken stowage U فضای خالی اطراف امادها وبارها در داخل کشتی
empties U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
gutters U فضای خالی یا حاشیه درونی بین در صفحه مقابل
empty U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
ante-choir U [فضای خالی جلوی تریبون دسته همسرایان در کلیسا]
void U فاصله ناخواسته یا فضای خالی در اتصال توسط جوشکاری
emptiest U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptier U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
gap U فضای خالی نوار مغناطیسی بین دو رکورد متمادی
emptied U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
gaps U فضای خالی نوار مغناطیسی بین دو رکورد متمادی
string U فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
linear U لیستی که فضای خالی برای رکورد جدید در ساختارش ندارد
list U لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
fills U پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند
fill U پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند
weaving shed U [فضای خالی بین تارهای ضربی جهت عبور دادن پود.]
proportional spacing U سیستم چاپ که در آن هر حرف نسبت به اندازه اش فضای خالی بعد از خود دارد.
justifies U تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
justifying U تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
justify U تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
space U میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
spaces U میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
Huffman code U کد فشرده سازی داده که حروف ای که اغلب نرخ می دهند فضای بیت کمتری اشغال می کنند
right U مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
righted U مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
righting U مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
kerning U کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها
zones U محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zone U محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
counter shed U پودکشی [عمل رد کردن پود بین تارها که در آن با ضربی کردن تارها، فضای خالی ایجاد می شود.]
softest U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softer U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
soft U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
formed U 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
forms U 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
form U 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
readout U وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند
block letter U حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
self- U سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
Linotype U ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
separated U حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separates U حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separate U حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
blankest U 1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
blank U 1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
inferior figures U حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
shift key U که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift keys U که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
normalising U تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalize U تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalised U تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalises U تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
monotype U ماشین حروف ریزی و حروف چینی
normalizes U تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
graphics U ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
users U حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
user U حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
type U حروف چاپی حروف چاپ
case U حروف بزرگ یا حروف معمولی
cases U حروف بزرگ یا حروف معمولی
typed U حروف چاپی حروف چاپ
types U حروف چاپی حروف چاپ
vacancy U محل خالی جای خالی
vacancies U محل خالی جای خالی
non destructive cursor U صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
spoonerism U اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
manspace U جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی
NDR U سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
italic U حروف یک وری حروف کج
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
syllabary U حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
hollow dam U سد تو خالی
devoid U خالی از
empties U خالی
emptier U خالی
blank cell U سل خالی
emptiest U خالی
vacant U خالی
toom U : خالی
destitute U خالی
unoccupied U خالی
indigent U خالی
tenantless U خالی
empty U خالی
emptied U خالی
forspent U خالی
light-weight U سر خالی
void U خالی
devoid U خالی
bare U خالی
blank U خالی
inane U خالی
sunken U خالی
barren U خالی
vacuous U خالی
windy U خالی
frothy <adj.> U تو خالی
underweight U سر خالی
phantom <adj.> U تو خالی
vacuous U خالی
stilted <adj.> U تو خالی
arid U خالی
mask U پوشاندن فضای
phase space U فضای فازی
hollow space U فضای توخالی
vacuum U فضای تهی
psychological space U فضای روانی
covered space U فضای پوشیده
airspace U فضای هوایی
gross space U فضای کلی
masks U پوشاندن فضای
eucleadian space U فضای اقلیدسی
out of doors U فضای ازاد
reflector space U فضای بازتابی
vacuumed U فضای تهی
vacuuming U فضای تهی
phase space U فضای فاز
cellarage U فضای زیرزمین
coordination sphere U فضای کوئوردیناسیون
opens U فضای باز
out of door U فضای ازاد
open area U فضای ازاد
expanses U فضای زیاد
expanse U فضای زیاد
subspace U فضای فرعی
open U فضای باز
biosphere U فضای زیست
vacuums U فضای تهی
image space U فضای تصویر
campus U فضای باز
cavity U فضای مجوف
acceleration space U فضای شتاب
aerospace U فضای ماوراء جو
aerospace U فضای هوایی
floorage U فضای صحن
floor space U فضای اشکوب
cavities U فضای مجوف
boot U فضای ترانک
danger space U فضای خطرناک
dead space U فضای راکد
work space U فضای دایر
dead space U فضای مرده
fornix U فضای مجوف
deep space U فضای سه بعدی
opened U فضای باز
campuses U فضای باز
free space U فضای ازاد
cylinder capacity U فضای سیلندر
workspace U فضای کاری
covered space U فضای سر پوشیده
lebensraum U فضای حیاتی
atmospheric environement U فضای جوی
clearance U فضای بازی
life space U فضای زیست
clearance U فضای بیکار
letter shift U مبدله حروف
liquid consonants U حروف نرم
dead type U حروف پخشی
letters shift ltrs U مبدله حروف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com