Perdic | فضای خارج از منضومه شمسی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	deep space U	فضای خارج از منضومه شمسی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	outer space U	فضای خارج از هوا یا جوزمین
	buffer U	فضای ذخیره سازی موقت برای اینکه داده وارد یا خارج شود
	extension U	فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
	extensions U	فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
	heliacal U	شمسی
	heliac U	شمسی
	planetary system U	شمسی
	solar U	شمسی
	solar year U	سال شمسی
	apparent solar year U	سال شمسی
	solar system U	منظومه شمسی
	months U	ماه شمسی
	month U	ماه شمسی
	lunisolar U	شمسی وقمری
	solar time U	ساعت شمسی
	solar time U	زمان شمسی
	mean solar time U	زمان متوسط شمسی
	ultramundane U	ماورا منظومه شمسی
	mean solar day U	روز متوسط شمسی
	inner space U	داخل منظومه شمسی
	Solar ( lunar ) month . U	ماه شمسی ( قمری )
	apparent solar year U	سال فاهری شمسی
	apparent solar U	روز شمسی فاهری روزشمسی
	helical U	ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
	out of bounds U	خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
	ullage U	فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
	bin storage space U	فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
	hooked medallion U	ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
	aerospace projection operations U	عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
	salor U	سالور [از قدیمی ترین ایل های ترکمن که به قرن چهارم هجری شمسی باز می گردند. عده ای هم در افغانستان زندگی می کنند. نگاره خاص فرش های آنها گل های هشت ضلعی است.]
	sundials U	ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
	sundial U	ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
	cellarage U	فضای زیرزمین
	covered space U	فضای سر پوشیده
	atmospheric environement U	فضای جوی
	masks U	پوشاندن فضای
	covered space U	فضای پوشیده
	lebensraum U	فضای حیاتی
	bad break U	فضای خالی
	open area U	فضای ازاد
	vacuums U	فضای تهی
	vacuuming U	فضای تهی
	vacuumed U	فضای تهی
	life space U	فضای زیست
	clearance U	فضای بیکار
	vacuum U	فضای تهی
	clearance U	فضای بازی
	acceleration space U	فضای شتاب
	lacuna U	فضای خالی
	image space U	فضای تصویر
	hollow space U	فضای توخالی
	deep space U	فضای سه بعدی
	coordination sphere U	فضای کوئوردیناسیون
	eucleadian space U	فضای اقلیدسی
	airspace U	فضای هوایی
	expanses U	فضای زیاد
	fornix U	فضای مجوف
	space U	فضای خالی
	expanse U	فضای زیاد
	floor space U	فضای اشکوب
	spaces U	فضای خالی
	free space U	فضای ازاد
	free space U	فضای خالی
	aerospace U	فضای هوایی
	cylinder capacity U	فضای سیلندر
	danger space U	فضای خطرناک
	dead space U	فضای مرده
	dead space U	فضای راکد
	void U	فضای خالی
	gross space U	فضای کلی
	mask U	پوشاندن فضای
	aerospace U	فضای ماوراء جو
	floorage U	فضای صحن
	boot U	فضای ترانک
	subspace U	فضای فرعی
	opened U	فضای باز
	vacuity U	فضای خالی
	work space U	فضای دایر
	workspace U	فضای کاری
	open U	فضای باز
	campus U	فضای باز
	campuses U	فضای باز
	cavity U	فضای مجوف
	cavity U	فضای خالی
	cavities U	فضای مجوف
	out of doors U	فضای ازاد
	cavities U	فضای خالی
	biosphere U	فضای زیست
	opens U	فضای باز
	out of door U	فضای ازاد
	phase space U	فضای فاز
	psychological space U	فضای روانی
	phase space U	فضای فازی
	reflector space U	فضای بازتابی
	danger space U	فضای هوایی خطرناک
	fanfare U	نمایش در فضای باز
	margin U	زمان یا فضای اضافی
	hittorf dark space U	فضای تاریک هیتورف
	airspace [over a country] U	فضای هوایی [در کشوری]
	memory address space U	فضای نشانی حافظه
	payload space U	فضای بار مفید
	perspective space U	نمایش فضای سه بعدی
	drift space U	فضای تبدیل تحمیل
	landscape garden U	طراحی فضای سبز
	faraday dark space U	فضای تاریک فارادی
	glade U	فضای میان جنگل
	crookes dark space U	فضای تاریک هیتورف
	hittorf dark space U	فضای تاریک کاتد
	crookes dark space U	فضای تاریک کاتد
	linear space U	فضای خطی [ریاضی]
	vector space U	فضای خطی [ریاضی]
	linear space U	فضای برداری [ریاضی]
	buncher space U	فضای تحمیل سرعتی
	margins U	زمان یا فضای اضافی
	catcher space U	فضای اوسیلاسیون زای
	cathode glow U	فضای روشن کاتد
	foresheets U	فضای جلوی قایق
	to close airspace U	محصورکردن فضای هوایی
	aston dark space U	فضای تاریک استن
	open cut U	حفاری در فضای باز
	glades U	فضای میان جنگل
	floor space occupied U	فضای مورد نیاز
	address apace	فضای آدرس دهی
	blankest U	سفید فضای خالی
	blank U	سفید فضای خالی
	inane U	چرند فضای نامحدود
	atmospheres U	فضای اطراف هرجسمی
	furnace room U	فضای داخل کوره
	phase space cell U	پیل فضای فاز
	hair space U	فضای باریکی درچاپ
	perimeters U	فضای احاطه کننده
	trough of the sea U	فضای میان دو موج
	airspace control U	کنترل فضای هوایی
	cathode dark space U	فضای تاریک کاتد
	the infinite space U	فضای بیکران لاینتاهی
	Euclidean space U	فضای اقلیدسی [ریاضی]
	topological space U	فضای توپولوژیک [ریاضی]
	metric space U	فضای متریک [ریاضی]
	anode dark space U	فضای تاریک اند
	perimeter U	فضای احاطه کننده
	loading space U	فضای قابل بارگیری
	runout U	فضای عمل یک سیستم
	metric space U	فضای متری [ریاضی]
	interstaller space U	فضای بین- ستارهای
	vector space U	فضای برداری [ریاضی]
	fanfares U	نمایش در فضای باز
	atmosphere U	فضای اطراف هرجسمی
	hyphenated U	نوشته شده با فضای خالی
	broadcasts U	توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
	airspace control U	کنترل کردن فضای هوایی
	broadcast U	توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
	frame U	و مرز اطراف فضای پنجره
	air-hole U	[تهویه فضای خالی سرداب]
	caret U	نشانه " ^ " در فضای کلید کنترل
	compact U	چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
	compacted U	چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
	compacting U	چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
	space above property U	فضای قسمت بالای ملک
	compacts U	چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
	three-dimensional space U	فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک]
	inner product space U	فضای ضرب داخلی [ریاضی]
	pre-Hilbert space U	فضای ضرب داخلی [ریاضی]
	fifo U	فضای ذخیره سازی موقت
	bossing U	[فضای خالی زیر پنجره]
	cod U	فضای داخل خلیج یادریاچه
	to close airspace U	مسدود کردن فضای هوایی
	user area U	فضای مخصوص استفاده کننده
	space U	فضای خالی بین حروف یا خط ها
	it takes much room U	فضای زیادی را اشغال میکند
	clearance U	هوا فضای خالی فاصله
	low memory U	فضای حافظه تا چند کیلوبایت
	spaces U	فضای خالی بین حروف یا خط ها
	dead space U	زاویه بیروح فضای کور
	controlled airspace U	فضای هوایی کنترل شده
	capacity U	فضای فراهم برای ذخیره سازی
	marks U	کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
	gap U	فضای بین دادههای ذخیره شده
	capacities U	فضای فراهم برای ذخیره سازی
	inputted U	بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
	gaps U	فضای بین دادههای ذخیره شده
	input U	بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
	immediate U	فضای حافظه اصلی و سریع در کامپیوتر
	mark U	کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
	fill U	رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
	zaps U	حذف داده موجود در فضای کاری
	zapping U	حذف داده موجود در فضای کاری
	fills U	رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
	zap U	حذف داده موجود در فضای کاری
	claustrophobia U	مرض ترس از فضای تنگ ومحصور
	zapped U	حذف داده موجود در فضای کاری
	high U	فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
	control zone U	منطقه فضای هوایی تحت کنترل
	road space U	فضای اشغالی از جاده به وسیله ستون
	spaces U	کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
	fogging U	برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
	space U	کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
	aerospace U	فضای هوایی بالای منطقه عملیات
	clipboards U	1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
	clipboard U	1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
	highs U	فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت