Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gap
U
فضای باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی
gaps
U
فضای باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
air gap
U
فاصله باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی
record
U
گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
magnetic tapes
U
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape
U
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
taped
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic media
U
رسانه مغناطیسی
gaps
U
فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی
gap
U
فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی
discs
U
رسانه مغناطیسی دیسک
disc
U
رسانه مغناطیسی دیسک
magnetic ritation
U
چرخش مغناطیسی
storage
U
تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
erases
U
پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erased
U
پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erase
U
پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erasing
U
پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
mfm
U
روش ذخیره داده روی رسانه مغناطیسی
memory
U
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memories
U
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
buffer
U
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت تا وقتی که پردازنده یا رسانه آماده پردازش آن شود
inputted
U
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
modified frequency modulation
U
روش ذخیره سازی داده روی رسانه مغناطیسی
checks
U
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
checked
U
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
check
U
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
saturation
U
خطای ناشی ازاشباع رسانه ذخیره سازی مغناطیسی
writes
U
وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد
write
U
وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد
magnetic
U
و امکان ذخیره سازی آنها را در رسانه مغناطیسی فراهم میکند
encoding
U
ذخیره سازی سیگنالهای داده دودویی روی رسانه مغناطیسی
write
U
وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
writes
U
وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
demount
U
کنار گذاشتن یک رسانه ذخیره مغناطیسی از دستگاهی که روی ان نوشته و از ان می خواند
mediums
U
رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
medium
U
رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
mastered
U
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
master
U
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
masters
U
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
gap
U
فضای خالی نوار مغناطیسی بین دو رکورد متمادی
drum
U
نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
gaps
U
فضای خالی نوار مغناطیسی بین دو رکورد متمادی
drummed
U
نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
bot
U
بخشی که شروع فضای ضبط نوار مغناطیسی را علامت می گذارد
cassette
U
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
cassettes
U
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
write
U
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
writes
U
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
reads
U
گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد
read
U
گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد
combine
U
دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
combining
U
دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
combines
U
دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
cassette
U
کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
cassettes
U
کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
nonaligned
U
نوک خواندن که در همان محل رسانه مغناطیسی نیست که نوک نوشتن بود. تولید کمبود کیفیت سیگنال
reads
U
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
read
U
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
magnetic tape
U
موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
magnetic tapes
U
موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
bubble memory
U
روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
circulating
U
چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
i/o
U
فایلی که محتوای آن از رسانه ذخیره سازی به رسانه جانبی انتقال می یابد
sequential access
U
روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه
optical
U
رسانه ذخیره سازی داده با استفاده از رسانه هایی مثل دیسک نوری و..
magnetic induction
U
چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
waltz three
U
سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
sector
U
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sectors
U
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
swathes
U
ردیف باریک راه باریک
swath
U
ردیف باریک راه باریک
swathe
U
ردیف باریک راه باریک
softest
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
mediums
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
soft
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
ferromagnetic material
U
هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
degauss
U
پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
magnetic ink character recognition
U
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
magnetic skin effect
U
جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
magnetic blowout
U
خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy
U
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
single action
U
یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic reluctance
U
مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic flow
U
فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic deflector
U
یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic ritation
U
گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
ullage
U
فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
magnetic flux density
U
چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
reluctivity
U
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
dispersion
U
پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
magnetic flux
U
فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
magnetic nuclear resonance
U
تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
medium
U
رسانه
vehicle
U
رسانه
channels
U
رسانه
mediums
U
رسانه
media
U
رسانه ها
vehicles
U
رسانه
channeling
U
رسانه
channeled
U
رسانه
channelled
U
رسانه
channel
U
رسانه
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
output media
U
رسانه خروجی
end of medium
U
انتهای رسانه
empty medium
U
رسانه تهی
media
U
رسانه ها واسطه ها
media specialist
U
متخصص رسانه ها
multimedia
U
چند رسانه
virgin medium
U
رسانه بکر
media conversion
U
تبدیل رسانه ها
hypermedia
U
مافوق رسانه
input media
U
رسانه ورودی
transfer medium
U
رسانه انتقال
data medium
U
رسانه داده ها
vehicle
U
حامل رسانه
vehicles
U
حامل رسانه
media eraser
U
رسانه پاک کن
answer/originate
U
رسانه ارتباطی
secondary storage medium
U
رسانه انباره ثانوی
fine drawn
U
باریک
narrow
U
باریک
attenute
U
باریک
tenuous
U
باریک
reedier
U
باریک
reediest
U
باریک
long nose
U
دم باریک
reedy
U
باریک
slat
U
باریک
tender
U
باریک
slats
U
باریک
tendered
U
باریک
thins
U
باریک
tenderest
U
باریک
fine spun
U
باریک
narrowest
U
باریک
narrower
U
باریک
capillaries
U
باریک
capillary
U
باریک
narrow headed
U
سر باریک
leptocephalic
U
سر باریک
lathy
U
باریک
angustate
U
باریک
straits
U
باریک
strait
U
باریک
slices
U
باریک
slice
U
باریک
hairlike
U
باریک
gracile
U
باریک
narrowed
U
باریک
thinnest
U
باریک
thin
U
باریک
slender
U
باریک
thinners
U
باریک
thready
U
باریک
thinned
U
باریک
tendering
U
باریک
needle-nose pliers
دم باریک
trickly
U
باریک
twirled
U
چرخش
spin
U
چرخش
volte face
U
چرخش
volte-face
U
چرخش
gyrations
U
چرخش
head rolling
U
سر چرخش
turns
U
چرخش
spins
U
چرخش
twirling
U
چرخش
twirl
U
چرخش
whirlpool
U
چرخش اب
rotational
U
چرخش
wheel
U
چرخش
wheeling
U
چرخش
twirls
U
چرخش
wrench
U
چرخش
wrenched
U
چرخش
wrenches
U
چرخش
whirls
U
چرخش
whirling
U
چرخش
whirled
U
چرخش
whirlpools
U
چرخش اب
whirl
U
چرخش
wheels
U
چرخش
circulation
U
چرخش
rotation
U
چرخش
swirled
U
چرخش
swirling
U
چرخش
troll
U
چرخش
swirls
U
چرخش
circulations
U
چرخش
revolutions
U
چرخش
gyration
U
چرخش
revolution
U
چرخش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com