English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
principal types of foot فشرده کننده آب سنگین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phalanx U دسته بهم فشرده پیاده نظام سنگین اسلحه
phalanxes U دسته بهم فشرده پیاده نظام سنگین اسلحه
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
compander U فشرده و نافشرده کننده
pneumatic U پرباد کار کننده باهوای فشرده دارای چرخ یا
fuller U سنگین کننده
self- U فایل فشرده که حاوی برنامهای است که محتوای آن را از حالت فشرده در می آورد
hauliers U حمل کننده محمولههای سنگین برروی جاده
haulier U حمل کننده محمولههای سنگین برروی جاده
congested U فشرده انباشته شده بهم فشرده
adaptive channel allocation U استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
Intel U فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
turbojet U توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
companding U دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
n-key rollover [این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
squeezing U فشرده
compressed U فشرده
compressive U فشرده
squeeze U فشرده
intensive U فشرده
congested U در هم فشرده
squeezes U فشرده
strained U فشرده
squeezed U فشرده
condensed U فشرده
condensed U به هم فشرده
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
lasers U دیسک فشرده
concise U لب گو فشرده ومختصر
seried U بهم فشرده
press part U بخش فشرده
steel aloy U فولاد فشرده
repressed brick U اجر فشرده
laser U دیسک فشرده
massive U گنده فشرده
packs U فشرده سازی
pack U فشرده سازی
incompressible U فشرده نشدنی
ice crete U بتون فشرده
massively U گنده فشرده
fasciated U بهم فشرده
condensive load U بار فشرده
compress U هم فشرده کردن
compresses U هم فشرده کردن
compressing U هم فشرده کردن
dicing U رقابت فشرده
dices U رقابت فشرده
diced U رقابت فشرده
cast up U فشرده کردن
cast iron U فولاد فشرده
dice U رقابت فشرده
mass practice U تمرین فشرده
depressed U فشرده شدن
succinct U مجمل فشرده
packed decimal U دهدهی فشرده
package program U برنامه فشرده
crushed <adj.> <past-p.> U فشرده شده
coarctate U بهم فشرده
alloy steel U فولاد فشرده
condensed type U چاپ فشرده
condensed type U نوع فشرده
press board U مقوای فشرده
compressed file U فایل فشرده
compressed air U هوای فشرده
compactions U فشرده سازی
packing U فشرده سازی
compact disk U دیسک فشرده
compaction U فشرده سازی
compact section U مقطع فشرده
packing density U تراکم فشرده سازی
packed snow U برف فشرده شده
packed decimal U عدد اعشاری فشرده
decompress U ناهم فشرده کردن
prestressed concrete U بتن پیش فشرده
bumped U بار فشرده شده
repressed brick U اجر فشرده شده
laminated plastic material U ماده فشرده متورق
pinch effect U اثر فشرده سازی
CD DA U روی دیسک فشرده
massive U ساختمان فشرده ماسیو
compacting U جمع وجور فشرده
caisson foundation U پی سازی با هوای فشرده
massively U ساختمان فشرده ماسیو
press U تاکتیک دفاعی فشرده
compacted U بهم فشرده خلاصه
presses U تاکتیک دفاعی فشرده
compacted U جمع وجور فشرده
compact U بهم فشرده خلاصه
CD audio U روی دیسک فشرده
forced alternating current U جریان متناوب فشرده
compact U جمع وجور فشرده
compacting U بهم فشرده خلاصه
die pressed part U بخش فشرده حدیدهای
compacts U بهم فشرده خلاصه
condensed structural formula U فرمول ساختاری فشرده
air compressor U هوای فشرده ساز
compacts U جمع وجور فشرده
compacting U روی دیسک فشرده را میدهد
images U فشرده سایز داده یک تصویر
A crash language course . U دوره فشرده آموزش زبان
air lift U دستگاه ابکش با هوای فشرده
modes U قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
mode U قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
fractal U روش فشرده سازی تصاویر
compacted U روی دیسک فشرده را میدهد
compaction U فشرده سازی متراکم کردن
compacts U روی دیسک فشرده را میدهد
compact U روی دیسک فشرده را میدهد
discs U مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
CD U دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
disc U مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
image U فشرده سایز داده یک تصویر
CDs U دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
to mug up [British E] for an exam U فشرده درس خواندن [برای امتحانی]
to swot [British E] for an exam U فشرده درس خواندن [برای امتحانی]
to cram U فشرده درس خواندن [برای امتحانی]
file compression utility U برنامه کمکی فشرده کردن فایل
discrete U الگوریتم کد گذاری و فشرده کردن تصاویر
compressing U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compresses U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compress U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
international file format U استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
heavy lift U حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
IFF U استاندارد برای فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-CD
pneumatic disatch U بردن بستههای امانتی بالوله بوسیله هوای فشرده
photo finish U استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
asymmetric video compression U استفاده از کامپیوتر قوی برای فشرده سازی تصویر
compressor U برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
compressors U برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
CSLIP U گونهای از پتروکل SLIP که داده را پیش از ارسال فشرده میکند
CD I U این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است
picturing U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
blast hole drill U مته دورانی که با هوای فشرده خورده سنگها را ازسوراخ خارج میکند
pic U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیو DVI شرکت Intel
CD quality U چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
CD E U فرصتی که اجازه ضبط و پاک کردن داده را از دیسک فشرده میدهد
reduce U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
CDs U جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
pictures U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
pictured U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
picture U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
CD U جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
decompression U تبدیل یک تصویر یا فایل داده فشرده به حالتی که قابل دیدن شود
reducing U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reduces U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
heftiest U سنگین
hefty U سنگین
weightiest U سنگین
laden U سنگین پر
ponderous U سنگین
massively U سنگین
weight ton U تن سنگین
weighted U سنگین
weighty U سنگین
pressure U سنگین
heftier U سنگین
extensive U سنگین
staid U سنگین
unwieldy U سنگین
pressures U سنگین
pressuring U سنگین
pressured U سنگین
navol U اب سنگین
exacting U سنگین
heavier U سنگین
heavy U سنگین
heavy U دل سنگین
massive U سنگین
heaviest U دل سنگین
heavier U دل سنگین
weightier U سنگین
heavies U دل سنگین
heaviest U سنگین
waterlogged U سنگین
stodgy U سنگین
cloggy U سنگین
high proof U سنگین
cumbersome U سنگین
lumberingly U سنگین
lumpiest U سنگین
lumpy U سنگین
lumpish U سنگین
heft U سنگین
hard water U اب سنگین
logy U سنگین
heavy footed U دل سنگین
hulky U سنگین
burdensome U سنگین
carking U سنگین
heavies U سنگین
largo a U سنگین
heavy water U اب سنگین
lumpier U سنگین
loggy U سنگین
onerous U سنگین
saturnine U سنگین
mim U سنگین
overweight U سنگین تر از حد
compact U قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com