Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
clicking
U
فشار دادن دکمه بالای دستگاه ماوس paste and cut
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clicks
U
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
clicked
U
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
click
U
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
mouse button
U
دکمه ماوس
pushbutton
U
آنچه با فشار دادن یک دکمه کار کند
to make a typo
[American E]
U
اشتباه روی دکمه ای فشار دادن
[کلید یا تلفن]
to hit the wrong key
[on the PC/phone/calculator]
U
اشتباه روی دکمه ای فشار دادن
[کلید یا تلفن]
to make a typing error
[mistake]
U
اشتباه روی دکمه ای فشار دادن
[کلید یا تلفن]
to press the button
U
دکمه را فشار دادن در راه انداختن چیزی یا کاری پیش قدم شدن
shift click
U
ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید
pull down menu
U
فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
rubber banding
U
قابلیتی از CAD که به یک مولفه اجازه میدهد تا درطول صفحه نمایش بوسیله قلم الکترونیکی یا دستگاه ماوس به مکان مورد نظرکشیده شود
pressure breathing
U
تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
pressure above the atmosphere
U
فشار بالای جو
double click
U
احضار یک فرمان توسط دکمه دستگاه OUSE
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
cabin altitude
U
فشار کابین برحسب فشارمعادل ارتفاع بالای سطح زمین
trapoze
U
سیم وصل به بالای دکل وکمربند سرنشین قایق برای فشار به سمت باد
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
press
U
دستگاه فشار
low potential system
U
دستگاه کم فشار
presses
U
دستگاه فشار
energy absorber
U
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high tension apparatus
U
دستگاه فشار قوی
high tension bridge equipment
U
دستگاه ازمایش فشار قوی
barometer
U
دستگاه اندازه گیری فشار هوا
barometers
U
دستگاه اندازه گیری فشار هوا
oil pressure
U
دستگاه اندازه گیری فشار روغن
tonometer
U
دستگاه اندازه گیری فشار وکشش
pressure cabin
U
هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
single breasted
U
دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
single-breasted
U
دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
follow shot
U
ضربه با دادن پیچ به بالای گوی بیلیارد
superimposing
U
قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
superimpose
U
قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
superimposes
U
قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
sight window
U
بریدگی بالای کمان برای جاگرفتن تیر و دادن دید بهتر
mouse
U
ماوس
mouses
U
ماوس
overhead clearance
U
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
bus mouse
U
ماوس گذری
bus mouse
U
ماوس خطی
serial mouse
U
ماوس ترتیبی
yerk
U
فشار دادن
forcing
U
فشار دادن
presses
U
فشار دادن
pushed
U
فشار دادن
push
U
فشار دادن
pushing
U
فشار دادن
pushes
U
فشار دادن
forces
U
فشار دادن
force
U
فشار دادن
pinch
U
فشار دادن
hustles
U
فشار دادن
press
U
فشار دادن
hustled
U
فشار دادن
pinches
U
فشار دادن
hustle
U
فشار دادن
hustling
U
فشار دادن
cordless mouse
U
ماوس بی سیم
[کامپیوتر]
clamp
U
بندزدن فشار دادن
pushes
U
نشاندن فشار دادن
squeezes
U
چلاندن فشار دادن
clamped
U
بندزدن فشار دادن
pushed
U
نشاندن فشار دادن
clamping
U
بندزدن فشار دادن
push
U
نشاندن فشار دادن
squeezing
U
چلاندن فشار دادن
clamps
U
بندزدن فشار دادن
trigger squeeze
U
فشار دادن ماشه
squeezed
U
چلاندن فشار دادن
presses
U
فشار دادن با انگشتان
squeeze
U
چلاندن فشار دادن
press
U
فشار دادن با انگشتان
overhead cover
U
پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pops
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
tensions
U
بحران تحت فشار قرار دادن
tension
U
بحران تحت فشار قرار دادن
to prod somebody
U
کسی را با نوک انگشت فشار دادن
to poke somebody
U
کسی را با نوک انگشت فشار دادن
choke bore
U
روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
suppresses
U
مانع شدن تحت فشار قرار دادن
suppress
U
مانع شدن تحت فشار قرار دادن
suppressing
U
مانع شدن تحت فشار قرار دادن
crest clearing
U
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
attack
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
To try to strangle someone .
U
گلوی کسی را فشار دادن ( بقصد خفه کردن )
attacks
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
embattle
U
حاضر بجنگ شدن تحت فشار شدید قرار دادن
thrusts
U
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
clicks
U
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicked
U
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
thrusting
U
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
click
U
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
thrust
U
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
cls
U
در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ
follow
U
پیچ دادن به بالای گوی بیلیاردکه گوی اصلی به دنبال گوی هدف می رود
followed
U
پیچ دادن به بالای گوی بیلیاردکه گوی اصلی به دنبال گوی هدف می رود
follows
U
پیچ دادن به بالای گوی بیلیاردکه گوی اصلی به دنبال گوی هدف می رود
distortions
U
تق تق صدا دادن وزوز کردن دستگاه
distortion
U
تق تق صدا دادن وزوز کردن دستگاه
superinduce
U
تخحت فشار قرار گرفتن کشیدن یا گذاشتن یا جا دادن تجدید فراش کردن
windage
U
پیچ خوردگی حرکت دادن دستگاه درجه درسمت
stepped motor
U
دستگاه مکانیکی که بهنگام پالس دادن به ان مقدار ثابتی می چرخد
cabin pressure
U
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
glides
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
f key
U
برنامه کمکی مکینتاش که توسط فشار دادن کلیدهای Command و Shift باکلیدهای عددی از صفر تا 9اجرا میشود
glided
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glide
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
pressurized cabin
U
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
U
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
push
U
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pushes
U
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pushed
U
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pitot static system
U
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
U
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve
U
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
U
دارای فشار یکسان خط هم فشار
transom
U
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
pucks
U
یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
puck
U
یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
buttoned
U
دکمه
tuberculum
U
دکمه
stop knob
U
دکمه
buttons
U
دکمه
knobs
U
دکمه
buttoning
U
دکمه
knop
U
دکمه
knob
U
دکمه
reset button
U
دکمه
shutter release button
U
دکمه
shooting adjustment keys
U
دکمه
button hole
U
جا دکمه
button
U
دکمه
botton
U
دکمه
tubers
U
دکمه
tuber
U
دکمه
tubercle
U
دکمه
gemma
U
دکمه
bottle flower
U
گل دکمه
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
buttonhole
U
سوراخ دکمه
snap fastener
U
دکمه قابلمه
alarm push
U
دکمه اژیر
Buttonhole
U
کتی که در دو طرف دکمه دارد
sleeve link
U
دکمه زنجیری
cuff
U
دکمه سردست
unbutton
U
گشودن دکمه
unbuttoned
U
گشودن دکمه
unbuttoning
U
گشودن دکمه
double breasted
U
کت چهار دکمه
unbuttons
U
گشودن دکمه
flue stop
U
دکمه ارگ
buttonhook
U
قلاب دکمه
buttonhook
U
سگک دکمه
push button
U
دکمه فشاری
buttonholing
U
سوراخ دکمه
cuffing
U
دکمه سردست
gemmiparous
U
دکمه اور
gemmule
U
دکمه گیاهک
buttonholes
U
سوراخ دکمه
radio button
U
دکمه رادیو
cuffs
U
دکمه سردست
snap fastener
U
دکمه فشاری
cuffed
U
دکمه سردست
buttonhook
U
دکمه انداز
knobbed
U
دکمه دار
buttonholed
U
سوراخ دکمه
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
fine adjustment knob
دکمه تنظیم دقیق
coarse adjustment knob
دکمه تنظیم زیرین
beater ejector
دکمه تعویض سر همزن
condenser adjustment knob
دکمه تنظیم تراکم
canopy release knob
دکمه برقراری سایبان
push botton
U
دکمه زنگ اخبار
buttoned
U
هرچیزی شبیه دکمه
button
U
هرچیزی شبیه دکمه
buttoning
U
هرچیزی شبیه دکمه
film advance mode
دکمه رد کردن فیلم
olivette
U
دکمه هسته خرمایی
door stop
U
دکمه کله قندی
viewfinder adjustment keys
دکمه یابنده هدف
olivet
U
دکمه هسته خرمایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com