English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (41 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
thrust U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusting U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusts U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
attack U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacks U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
click U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicks U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicked U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
toe walley U پرش از لبه عقبی یک پا وچرخش کامل در هوا وبرگشت روی همان پا بکمک فشار نوک اسکیت
glided U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glides U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glide U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
to rough a horse's shoes U میخ مخصوص بنعل اسب زدن برای اینکه از سرخوردن ان جلوگیری شود
change up U جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
change of pace U جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pressure breathing U تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
fin U جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
fins U جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
patches U محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
patch U محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
mazurka U پرش از عقب یک اسکیت با نیم چرخش و برگشت بجلو همان اسکیت و سر خوردن روی پای دیگر
printwheel U چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود
swing bar U اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
swing bell U اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
one heel spin U چرخش با اسکیت قرقره دارروی یک اسکیت
toe rake U تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
toe pick U تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
poke check U فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
To try to strangle someone . U گلوی کسی را فشار دادن ( بقصد خفه کردن )
loop step U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
euler U پرش از لبه عقبی اسکیت و یک چرخش در هوا و فرود روی لبه داخلی اسکیت دیگر
boeckl U پرش از لبه داخلی اسکیت با5/1 چرخش و بازگشت روی لبه خارجی همان اسکیت
conferencing U اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
toe point U پوشش لاستیکی سفت روی لبه جلویی اسکیت قرقره دار برای کمک به پرش
c clamp U گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
superinduce U تخحت فشار قرار گرفتن کشیدن یا گذاشتن یا جا دادن تجدید فراش کردن
skimming U محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
right justify U هم تراز کردن از راست تنظیم کردن از راست
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
washout U باقی گذاشتن میلههای 1 و 2و01 برای راست دست و 1 و3 و 7 برای چپ دست
washouts U باقی گذاشتن میلههای 1 و 2و01 برای راست دست و 1 و3 و 7 برای چپ دست
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
position U مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
positioned U مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
skates U اسکیت بازی کردن
skated U اسکیت بازی کردن
skate U اسکیت بازی کردن
right hand rule for electron flow U قاعده راست گرد برای جریان الکترون
to fall in U شکم دادن راست امدن
dexiotropous U واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
dexiotropic U واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
nothing to the right U دستور به سکانی برای نگهداشتن سکان به سمت راست
shift U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
shifts U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
shifted U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
to jink right [left] U ناگهان مسیر را به راست [چپ] تغییر دادن
christmass tree U ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
roller-skate U کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller skate U کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skating U کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skated U کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skates U کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
extend U کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
lunges U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
extending U کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
lunge U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
extends U کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
lunged U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
hustles U فشار دادن
press U فشار دادن
push U فشار دادن
hustling U فشار دادن
presses U فشار دادن
pushing U فشار دادن
hustled U فشار دادن
pinches U فشار دادن
hustle U فشار دادن
forces U فشار دادن
forcing U فشار دادن
yerk U فشار دادن
force U فشار دادن
pushes U فشار دادن
pinch U فشار دادن
pushed U فشار دادن
cross stroke U فشار روی پا برای ازدیادسرعت یا چرخش
to try hard to do something U تقلا کردن برای انجام دادن کاری
to make an effort to do something U تلاش کردن برای انجام دادن کاری
trigger squeeze U فشار دادن ماشه
squeeze U چلاندن فشار دادن
squeezes U چلاندن فشار دادن
squeezing U چلاندن فشار دادن
squeezed U چلاندن فشار دادن
push U نشاندن فشار دادن
pushes U نشاندن فشار دادن
press U فشار دادن با انگشتان
presses U فشار دادن با انگشتان
clamped U بندزدن فشار دادن
clamping U بندزدن فشار دادن
clamps U بندزدن فشار دادن
clamp U بندزدن فشار دادن
pushed U نشاندن فشار دادن
boost control U سیستم کنترلی برای نگهداشتن فشار بوستر
to push for an answer [in reference to something] U برای پاسخ فشار آوردن [در رابطه با چیزی]
ignition over voltage U فشار قوی برای سیستم جرقه زنی
cabin supercharger U کوپروسوری برای حفظ فشارکابین بالاتر از فشار محیط
webbing U نوارهای داخل کلاهخود برای کاستن فشار ضربه
ski U اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
skied U اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
skis U اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
attention to port U احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
intestable U وصیت کردن ناشایسته برای گواه بودن یاگواهی دادن
hyphen U علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
To do something prefunctorily. U برای رفع تکلیف ( از سر باز کردن ) کاری راانجام دادن
hyphens U علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
steel wool U براده فولاد برای صیقل دادن یاپاک کردن فروف
The main road bears to the right. U این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد.
to poke somebody U کسی را با نوک انگشت فشار دادن
tension U بحران تحت فشار قرار دادن
tensions U بحران تحت فشار قرار دادن
to prod somebody U کسی را با نوک انگشت فشار دادن
pull the pace U جلوافتادن و در نتیجه کاستن از فشار هوا برای نفرات عقب
oxygen bottle U محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
cabin blower U در بعضی هواپیماهاکوپروسوری برای حفظ فشارکابین بالاتر از فشار محیط
indents U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
indenting U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
indent U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
graceful degradation U اجازه دادن به بخشهایی از سیستم برای کار کردن پس از خرابی یک بخش
pushbutton U آنچه با فشار دادن یک دکمه کار کند
suppresses U مانع شدن تحت فشار قرار دادن
suppressing U مانع شدن تحت فشار قرار دادن
suppress U مانع شدن تحت فشار قرار دادن
bi directional U چاپگری که میتواند حروف را از چپ به راست و از راست به چپ با توجه به حرکت نوک به جلو و عقب روی صفحه چاپ کند.
fanned U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fanning U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fans U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
winds U سمت وزش باد فرصت دادن به اسب برای تازه کردن نفس
privacy U حق یک شخص برای کسترش دادن یا محدود کردن دستیابی به داده مربوط به خودش
fan U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
crunching U متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک
wind U سمت وزش باد فرصت دادن به اسب برای تازه کردن نفس
feedback U اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
to make a typo [American E] U اشتباه روی دکمه ای فشار دادن [کلید یا تلفن]
to make a typing error [mistake] U اشتباه روی دکمه ای فشار دادن [کلید یا تلفن]
to hit the wrong key [on the PC/phone/calculator] U اشتباه روی دکمه ای فشار دادن [کلید یا تلفن]
invitations U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitation U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
auto U توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
autos U توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
To lead an idle life. U راست راست راه رفتن ( ول بیکار )
one two U ضربههای چپ و راست ضربه چپ با هوک راست
plain dealing U معامله راست حسینی راست باز
orthotropous U دارای تخمک راست راست اسه
clicking U فشار دادن دکمه بالای دستگاه ماوس paste and cut
embattle U حاضر بجنگ شدن تحت فشار شدید قرار دادن
to sue for damages U عرضحال خسارت دادن دادخواست برای جبران زیان دادن
cartridge actuated device U وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
trapoze U سیم وصل به بالای دکل وکمربند سرنشین قایق برای فشار به سمت باد
bloop U عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
skidding U سرخوردن
glides U سرخوردن
glide U سرخوردن
sideslip U سرخوردن
glided U سرخوردن
slip-ups U سرخوردن
to be disillusioned U سرخوردن
slip-up U سرخوردن
slip up U سرخوردن
skidded U سرخوردن
skids U سرخوردن
skid U سرخوردن
glissade U سرخوردن
wheel sucker U دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
scoots U ناگهان سرخوردن
scooting U ناگهان سرخوردن
scoot U ناگهان سرخوردن
glissade U سرخوردن در بالت
scooted U ناگهان سرخوردن
to press the button U دکمه را فشار دادن در راه انداختن چیزی یا کاری پیش قدم شدن
skates U کفش یخ بازی سرخوردن
skated U کفش یخ بازی سرخوردن
skate U کفش یخ بازی سرخوردن
He knows the score . U سرخوردن ( واخوردگی ویأس )
off U خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
wobble pump U پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
half face U نیم به راست راست یانیم به چپ چپ
columnleft U فرمان ستون به چپ چپ یا به راست راست
slipped U سرخوردن منحرف شدن از مسیر
slips U سرخوردن منحرف شدن از مسیر
glide path U مسیر پرواز در حال سرخوردن
slip U سرخوردن منحرف شدن از مسیر
glissade U سرخوردن روی شیب برفی
shed stick U چوب هاف [چوبی است نازک تر از کوجی که برای جدا کردن تارها در موقع عبور دادن پود بکار می رود.]
choke bore U روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
c U استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com