English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gigahertz U فرکانس یک بیلیون دفعه دریک ثانیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kilomegacycle U یک بیلیون چرخه در ثانیه
kilomega cycle U یک بیلیون سیکل در ثانیه
g flops U یک بیلیون عملیات ممیز شناوردر یک ثانیه
kilos U فرکانس هزار سیکل در ثانیه
kilo U فرکانس هزار سیکل در ثانیه
gigahertz U فرکانس یک هزار میلیون سیکل در ثانیه
mhz U اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
hertz U واحد فرکانس SI که به صورت تعداد سیکل ها در ثانیه نشان داده می شوند
trellis coding U روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
m U مگابیت در ثانیه . تعداد میلیون بیتهای ارسالی در ثانیه
fractional T U روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
mflops U یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
cycle per second U سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
wobbulator U تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
billion U بیلیون
giga U بیلیون
billions U بیلیون
high frequency U دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
resonance U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonances U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
kilomegabit U یک بیلیون بیت
gigabyte U بیلیون بایت
frequency division multilexing U مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
superheterodyne U گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
critical frequency U فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
terabit storage U بیلیون بیت حافظه
thrice U سه دفعه
time [s] <adv.> U دفعه
at once U یک دفعه
as often as U هرچند دفعه که
three fold U سه دفعه سه مرتبه
billionaire U کسی که ثروتش از بیلیون تجاوز میکند
billionaires U کسی که ثروتش از بیلیون تجاوز میکند
one-offs U فقط برای یک دفعه
one-off U فقط برای یک دفعه
baseband U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
femto U پیشوندی که بیان کننده یک کوادریلیوم یا یک میلیونیم یک بیلیون میباشد
times U دفعه وقت چیزی رامعین کردن
time U دفعه وقت چیزی رامعین کردن
timed U دفعه وقت چیزی رامعین کردن
fibre distributed data interface II U استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
atto U معنای پیشوندی با معنای یک تریلیونم یا بیلیونیوم یک بیلیون
derricks U دریک
in an instant U دریک ان
derrick U دریک
in an instant U دریک لحظه
on a par U دریک تراز
en bloc U دریک بلوک
on one occasion U دریک موقع
sedentary U مقیم دریک جا
swinging derrick U دریک گردان
standing derrick U دریک ثابت
instantaneous frequency U مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
rub elbows/shoulders <idiom> U دریک سطح بودن
out of step <idiom> U دریک گام نبودن
somewhere U یک جایی دریک محلی
beside U دریک طرف بعلاوه
pitcherful U انچه دریک سبوجابگیرد
run in the family/blood <idiom> U دریک سطح بودن
partly U نسبتا دریک جزء
somewheres U یک جایی دریک محلی
aline U دریک رشته قراردادن
batch U مقدار نان دریک پخت
batches U مقدار نان دریک پخت
chorus girl U زن جوانی که دریک دسته کرمیخواند
pent up U دریک جا نگاه داشته شده
chorus girls U زن جوانی که دریک دسته کرمیخواند
fascia plate U تابلوی مقابل دریک وسیله
ledger bait U که دریک جا روی نگاه دارند
capful U انچه دریک کلاه جابگیرد
coincident U واقع شونده دریک وقت
collinear U دریک خط مستقیم واقع شونده
colocate U دریک مکان قرار دادن
textbook U کتاب اصلی دریک موضوع
textbooks U کتاب اصلی دریک موضوع
coinciding U دریک زمان اتفاق افتادن
coincides U دریک زمان اتفاق افتادن
coincided U دریک زمان اتفاق افتادن
coincide U دریک زمان اتفاق افتادن
in a crack U دریک چشم بهم زدن
cartful U انچه دریک گاری جا بگیرد
polynia U منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
align U دریک ردیف قرار گرفتن
aligned U دریک ردیف قرار گرفتن
text book U کتاب اصلی دریک موضوع
aligning U دریک ردیف قرار گرفتن
polynya U منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
aligns U دریک ردیف قرار گرفتن
easy does it <idiom> U دریک چشم بهم زدن
have one's ass in a sling <idiom> U دریک وضع نا مساعد بودن
seconds U ثانیه ها
seconded U ثانیه
seconds U ثانیه
seconding U ثانیه
second U ثانیه
second U ثانیه
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
eight times <adv.> U هشت بار [هشت دفعه]
hinge joint U مفصلی که دریک سطح حرکت کند
concurrent U دریک وقت واقع شونده موافق
palmful U انقدرکه دریک کف دست جای گیرد
gyle U مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
pointsman U عبور و مرور که دریک نقطه ایستاده
docking U ارتباط مکانیکی دو فضاپیما دریک مدار
twentyfour second violation U خطای 42 ثانیه
backcourt violation U خطای 01 ثانیه
nanoseconde U میلیاردیم ثانیه
cycles per second U چرخه در ثانیه
second-hand U ثانیه شمار
nanosecond U یک میلیاردیوم ثانیه
nanosecond U بیلیونیم ثانیه
split second U قسمتی از ثانیه
cycles per second U دور در ثانیه
LPs U تعدادخطوط در ثانیه
ampere second U امپر- ثانیه
picosecond U تریلیونیم ثانیه
femtosecond U یک کوادریلیوم ثانیه
five second rule U قانون 5 ثانیه
watt second U وات- ثانیه
usec U یک میلیونیم یک ثانیه
ns U یک بیلیونیم ثانیه
us U یک میلیونیم یک ثانیه
millisecond U میلی ثانیه
msec U هزارم ثانیه
revolution per second U دور در ثانیه
characters per second U دخشه بر ثانیه
microsecond U یک میلیونیوم ثانیه
microsecond U یک میلیونیم ثانیه
microsecond U میکرو ثانیه
micro- U یک میلیونیوم ثانیه
microsecond U میلیونیم ثانیه
milisecond U میلی ثانیه
bits per seconds U بیت در ثانیه
medium speed U بیت در ثانیه
character per second U دخشه در ثانیه
inches per second U اینچ بر ثانیه
per second per second U مجذور ثانیه
centisecond U یکصدم ثانیه
in 0 seconds U در فرف ده ثانیه
hertz U یک سیکل در ثانیه
psec U یک تریلیونیم ثانیه
baud U علامت در ثانیه
hertz U چرخه در ثانیه
millisecond U یک هزارم ثانیه
hz U سیکل بر ثانیه
millisecond U هزارم ثانیه
Ms U یک هزارم ثانیه
broadside U توپهایی که دریک سوی کشتی اراسته شده
broadsides U توپهایی که دریک سوی کشتی اراسته شده
bicipital U تقسیم شونده بدو قسمت دریک انتها
play footsie <idiom> U باهمکارخود لاس زدن مخصوصا دریک جو سیاسی
cps U Second Per Characters کاراکتر بر ثانیه
cusec U یک فوت مکعب در ثانیه
cps U دور بر ثانیه هرتز
Ms U یک هزارم ثانیه illiSecond
kilohertz U هزار سیکل در یک ثانیه
kilobaud U هزار بیت در ثانیه
sweep hand U عقربه ثانیه شمار
ten second line U خط قانون 01 ثانیه دربسکتبال
ten second rule U قانون 01 ثانیه در بسکتبال
three second rule U قانون 3 ثانیه در بسکتبال
three second violation U خطای 3 ثانیه در بسکتبال
twentyfour second rule U قانون 42 ثانیه در بسکتبال
million instructions per second U میلیون دستورالعمل در ثانیه
ice time U مجموع مدت بازی بازیگر دریک مسابقه یا در یک فصل
hauls U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
coextensive U باهم دریک زمان ویک مکان بسط یافته
hauling U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
catalysis U اثر مجاورت جسمی دریک فعل وانفعال شیمیایی
hauled U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
haul U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
block stowage loading U بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
retrospective search U جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
mhz U یک میلیون سیکل در ثانیه egaHertz
three U خطای 3 ثانیه یا 3 گام درهندبال
AT Attachment U مگابایت دار ثانیه دارد
foot pound second system U دستگاه فوت پاوند ثانیه
centimeter gram second system U دستگاه سانتیمتر گرم ثانیه
Advanced Technology Attachment U مگابایت دار ثانیه دارد
threes U خطای 3 ثانیه یا 3 گام درهندبال
role indicator U نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
run around U تنظیم متن در اطراف یک شکل دریک صفحه چاپ شده
happy family U دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
ledger blade U تیغه پارچه بری که دریک جاایستاده و پره گردنده دارد
rotate U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
coriolis acceleration U شتاب یک ذره که دریک دستگاه مختصات شتابدار درحرکت است
side tone U انعکاس صوت دریک مداربعلت مجاورت با مدار صوتی دیگر
farrowed U همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
rotated U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
farrows U همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
rotates U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
farrowing U همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
farrow U همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
gigaflop U یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
saddle bronc riding U سواری بر اسب وحشی برای 01 ثانیه
low speed communications U ارسال داده کمتر از بیت در ثانیه
megaflop U یک میلیون عملیات ممیزشناور در ثانیه مگافلاپ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com