Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
beat frequency
U
فرکانس تداخل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
high frequency interference
U
تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
radio frequency interference
U
تداخل فرکانس رادیویی
Other Matches
wobbulator
U
تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
high frequency
U
دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
resonances
U
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonance
U
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
frequency division multilexing
U
مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
superheterodyne
U
گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
critical frequency
U
فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
baseband
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
beat
U
تداخل
beats
U
تداخل
interference
U
تداخل
interference eliminator
U
صافی تداخل
constructive interference
U
تداخل فزاینده
intercurrent
U
تداخل کننده
anti interference capacitor
U
خازن ضد تداخل
interference
U
تداخل امواج
interference filter
U
صافی تداخل
interfrometry
U
تداخل سنجی
interfrometer
U
تداخل سنج
electronic interfrence
U
تداخل الکترونیکی
electrical interface
U
تداخل الکتریکی
interferometer
U
تداخل سنج
suppressor
U
مقاومت ضد تداخل
anti interference device
U
دستگاه ضد تداخل
cross talk
U
تداخل صدا
cross talk
U
تداخل صحبت
monkey chatter
U
تداخل کانال مجاور
adjacent channel interfernce
U
تداخل کانال مجاور
bleeding
U
باند تداخل امواج
diathermy interference
U
تداخل امواج دیاترمی
interference zone
U
ناحیه ی تداخل امواج
cross talk
U
تداخل صداها در تلفن
interference area
U
ناحیه ی تداخل امواج
impenetrableness
U
خاصیت عدم تداخل
cross talk
U
تداخل صدا در اثرنزدیکی دو فرستنده
inductive interference voltage
U
ولتاژ تداخل امواج القائی
babbled
U
تداخل سیگنالها در تعدادزیادی از کانالهای یک سیستم
babble
U
تداخل سیگنالها در تعدادزیادی از کانالهای یک سیستم
babbles
U
تداخل سیگنالها در تعدادزیادی از کانالهای یک سیستم
cross fire
U
تداخل دومکالمه تلفنی یا تلگرافی باهم
biplane interference
U
تداخل ایرودینایکی بین دو بال که روی یکدیگر قرار گرفته اند
interlock
U
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocked
U
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocking
U
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocks
U
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
instantaneous frequency
U
مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
simulation
U
روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulations
U
روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
crosstalk
U
سیگنالهی ناخواسته درمجموعهای از مدارات ارتباطی یا کامپیوتری که ازوجود ترافیک در کانالهای دیگر یا از تداخل ناشی میشود
overlap
U
تداخل رنگ ها
[خصوصا در لبه طرح ها و موقع تعویض رنگ در نقشه]
background noise
U
در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
inductive interference
U
تداخل امواج القائی انترفرنس القائی
radio interference
U
تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
neoclassical theory of value
U
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
diffraction
U
تجزیه نور در اثر تداخل انحنای نور انکسار نور
frequence
U
فرکانس
frequency
U
فرکانس
low frequency
U
فرکانس کم
frequencies
U
فرکانس
line frequency
U
فرکانس خط
frequency recorder
U
ضباط فرکانس
frequency recorder
U
ثبات فرکانس
frequency plan
U
طرح فرکانس
frequency parameter
U
پارامتر فرکانس
frequency of resonance
U
فرکانس رزونانس
quenching frequency
U
فرکانس نوسان
frequency of oscillations
U
فرکانس نوسان
frequency of infinite attenuation
U
فرکانس قطب
frequency multiplication
U
افزایش فرکانس
frequency region
U
حیطه فرکانس
frequency region
U
ناحیه فرکانس
frequency spectrum
U
طیف فرکانس
frequency spectrum
U
بیناب فرکانس
frequency separation
U
جداسازی فرکانس
frequency stability
U
پایداری فرکانس
frequency stabilizer
U
پایدارکننده فرکانس
frequency respone
U
پاسخ فرکانس
frequency standard
U
استاندارد فرکانس
frequency regulator
U
رگولاتور فرکانس
frequency triplication
U
تریپلاژ فرکانس
frequency modulator
U
مدولاتور فرکانس
frequency modulation
U
تلفیق فرکانس
frequency fluctuation
U
تغییر فرکانس
frequency filter
U
صافی فرکانس
frequency error
U
خطای فرکانس
frequency duplicator
U
دوبلور فرکانس
frequency drift
U
اختلاف فرکانس
frequency doubling
U
دو برابرکردن فرکانس
frequency doubling
U
دوبلاژ فرکانس
frequency doubler
U
دوبلور فرکانس
frequency generator
U
مولد فرکانس
frequency inversion
U
برگردان فرکانس
frequency mark
U
نشانه فرکانس
frequency modulation
U
مدولاسیون فرکانس
frequency modulated
U
مدوله فرکانس
frequency mixture
U
ترکیب فرکانس
frequency mixing
U
ترکیب فرکانس
frequency medulation
U
مدولاسیون فرکانس
frequency measurement
U
سنجش فرکانس
frequency marking
U
مارکاژ فرکانس
frequency mark
U
علامت فرکانس
frequency tuning
U
تنظیم فرکانس
line frequency
U
فرکانس شبکه
input frequency
U
فرکانس ورودی
input frequency
U
فرکانس اولیه
mains frequency
U
فرکانس شبکه
industrial frequency
U
فرکانس صنعتی
maximum frequency
U
فرکانس حداکثر
measuring frequency
U
فرکانس سنجش
medium frequency
U
فرکانس میانه
m.f.
U
فرکانس متوسط
k band
U
باند فرکانس
j band
U
باند فرکانس
intermediate frequency tank circuit
U
فرکانس میانی
intermediate frequency
U
فرکانس میانی
intermediate frequency
U
فرکانس میانه
low frequency
U
فرکانس پایین
radio frequency
U
فرکانس رادیویی
p band
U
باند فرکانس
modulation frequency
U
فرکانس مدولاسیون
natural frequency
U
فرکانس طبیعی
telegraphic frequency
U
فرکانس تلگرافی
telephone frequency
U
فرکانس صحبت
image frequency
U
فرکانس تصویر
idle frequency
U
فرکانس بی باری
i.f.
U
فرکانس میانی
video frequency
U
فرکانس ویدئو
high frequency
U
فرکانس بالا
x band
U
باند فرکانس
impluse frequency
U
فرکانس پالس
reed frequency meter
U
فرکانس مترانبری
impluse frequency
U
فرکانس پولز
nominal frequency
U
فرکانس نامی
picture frequency
U
فرکانس تصویر
q band
U
بند فرکانس
induction frequency converter
U
مبدل فرکانس
radio frequency
U
فرکانس بالا
radian frequency
U
فرکانس زاویهای
impluse frequency
U
فرکانس ضربان
h.f.
U
فرکانس بالا
carrier frequency
U
فرکانس حامل
frequencies
U
فرکانس تناوب
frequency blocking
U
بلوکاژ فرکانس
frequency allocation
U
تعیین فرکانس
frequency changer
U
مبدل فرکانس
frequency assignment
U
تعیین فرکانس
frequency changing
U
تعویض فرکانس
frequency determination
U
تعیین فرکانس
frequency changing
U
تبدیل فرکانس
frequency characteristic
U
منحنی فرکانس
frequency check
U
کنترل فرکانس
frequency control
U
کنترل فرکانس
frequency analizer
U
انالیزور فرکانس
frequency comparison
U
مقایسه فرکانس
frequency component
U
اجزای فرکانس
frequency constancy
U
ثبات فرکانس
frequency
U
فرکانس تناوب
beat frequency
U
فرکانس ضربان
frequency division
U
تقسیم فرکانس
critical frequency
U
فرکانس مرزی
frequency domulipliction
U
تقسیم فرکانس
back up frequency
U
فرکانس کمکی
audio frequency
U
فرکانس صوتی
audible frequency
U
فرکانس شنوایی
angular frequency
U
فرکانس زاویهای
critical frequency
U
فرکانس بحرانی
bandwidth
U
محدودهای از فرکانس ها
double frequency
U
فرکانس دوبل
frequency band
U
باند فرکانس
frequency accuracy
U
دقت فرکانس
modulation
U
نوسان فرکانس
frequency constant
U
ثابت فرکانس
frequency counter
U
شمارنده فرکانس
frequency departure
U
مسیر فرکانس
frequency designation
U
تعیین فرکانس
frequency departure
U
انحراف فرکانس
frequency divider
U
مقسم فرکانس
frequency distribution
U
تقسیم فرکانس
frequency dependant
U
تابع فرکانس
frequency deviation
U
انحراف فرکانس
frequency spacing
U
فاصله فرکانس
frequency swing
U
انحراف فرکانس
frequency distance
U
فاصله فرکانس
frequency discrimination
U
تشخیص فرکانس
frequency alloment
U
تقسیم فرکانس
frequency demodulator
U
اشکارساز فرکانس
frequency analysis
U
تجزیه فرکانس
frequency translation
U
تبدیل فرکانس
frequency convertor
U
مبدل فرکانس
frequency correction
U
تصحیح فرکانس
frequency transformation
U
تبدیل فرکانس
frequency conversion
U
تبدیل فرکانس
frequency coverage
U
حیطه فرکانس
line divider
U
مقسم فرکانس
infrasonic frequency
U
فرکانس مادون صوت
high frequency responce
U
پاسخ فرکانس بالا
high frequency resistance
U
مقاومت فرکانس بالا
high frequency performance
U
رفتار فرکانس بالا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com