Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bibliopolism
U
فروش کتابهای کهنه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bibliopoly
U
فروش کتابهای کهنه یاعتیق
Other Matches
fripperer
U
کهنه فروش
fripper
U
کهنه فروش
boneman
U
کهنه فروش
ragman
U
کهنه فروش
woollen draper
U
پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
our books
U
کتابهای ما
many books
U
کتابهای بسیار
sacred books
U
کتابهای مقدس
my other books
U
کتابهای دیگر من
inspired books
U
کتابهای الهام شده
the books hereof
U
کتابهای این کتابخانه
very many book
U
کتابهای خیلی زیاد
sapiential
U
کتابهای حکمتی عتیق
various books
U
کتابهای گوناگون یا مختلف
prohibitory index
U
صورت کتابهای نخواندنی
octateuch
U
کتابهای هشت گانه
the fire books of moses
U
اشعاریا کتابهای پنجگانه توراه
bibiliography
U
کتابهای وابسته بیک مبحث
numerary
U
داخل کتابهای رسمی شریعتی
on licence
U
پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
pearlies
U
جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
clouted
U
پارچه کهنه کهنه
clouting
U
پارچه کهنه کهنه
clouts
U
پارچه کهنه کهنه
clout
U
پارچه کهنه کهنه
i had many books he had none
U
من کتابهای بسیار داشتم اوهیچ نداشت
scissors and paste
U
تالیف کتابی با برشهای کتابهای دیگر
wine seller
U
میفروش باده فروش شراب فروش خمار
i owe for all my books
U
پول همه کتابهای خود راقرض کردم
scrap book
U
مجموعه عکس هاوقطعاتی که از کتابهای دیگر بریده باشند
sale maximization
U
به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
hard sell
U
سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
sales force
U
نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
sibilline books
U
کتابهای فالگیر رومیان باستان که میگفتندزنهای غیبگو نوشته اند
uncial letters
U
حروفی که در کتابهای خطی سدههای 8 میلادی بکارمیبردند....بحروف درشت
law calf
U
پوست گوساله رنگ نشده که برای جلد کتابهای قانون بکار می برند
new century schoolbook
U
نوعی طرح حروف خوانا که جهت مجلات و کتابهای درسی مدارس طراحی شده است
optional claiming race
U
مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
furriers
U
خز فروش پوست فروش
furrier
U
خز فروش پوست فروش
sales promotion
U
افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
tacky
U
کهنه
obsolescent
U
کهنه
wadding
U
کهنه
olden
U
کهنه
weatherworn
U
کهنه
antiques
U
کهنه
antique
U
کهنه
weatherbeaten
U
کهنه
age-old
U
کهنه
out of d.
U
کهنه
age old
U
کهنه
worm eaten
U
کهنه
trity
U
کهنه
antiquated
U
کهنه
fustier
U
کهنه
pokiest
U
کهنه
pokier
U
کهنه
crusted
U
کهنه
rungs
U
کهنه
run-down
U
کهنه
run down
U
کهنه
ragged
U
کهنه
pokey
U
کهنه
obsolescence
U
کهنه گی
lint
U
کهنه
ragman
U
کهنه خر
dowdy
U
کهنه
poky
U
کهنه
worn out
U
کهنه
worn-out
U
کهنه
fustiest
U
کهنه
fusty
U
کهنه
rag
U
کهنه
rags
U
کهنه
obsolete
U
کهنه
shabbly
U
کهنه
trite
U
کهنه
behindhand
U
کهنه
old-fashioned
U
کهنه
tatters
U
کهنه
musty
U
کهنه
outworn
U
کهنه
timeworn
U
کهنه
behind the times
U
کهنه
fogram
U
کهنه
by gone
U
کهنه
gray
U
کهنه
kettle holder
U
کهنه
archaic
U
کهنه
knacker
U
کهنه خر
wad
U
کهنه
dossil
U
کهنه
stale
U
کهنه
wads
U
کهنه
mucid
U
کهنه
green meat
U
گوشت کهنه
wall rue
U
سداب کهنه
Neanderthal
U
خیلی کهنه
rags
U
کهنه شدن
back numbers
U
شماره کهنه
unworn
U
کهنه نشده
obscurantism
U
کهنه پرستی
the old world
U
جهان کهنه
rag
U
کهنه شدن
lint
U
کهنه فتیله
junk
U
کهنه و کم ارزش
superannuate
U
کهنه شدن
mouldy
U
کهنه وفاسد
ancient
U
کهن کهنه
duddy
U
کهنه پوش
wad
U
کهنه نمد
back number
U
چیز کهنه
dead
U
منسوخ کهنه
rag picker
U
کهنه برچین
duddie
U
کهنه پوش
veterans
U
کهنه سرباز
veterans
U
کهنه کار
aging
U
کهنه کردن
aging
U
کهنه شدن
veteran
U
کهنه سرباز
veteran
U
کهنه کار
wads
U
کهنه نمد
pseudo archaic
U
کهنه نما
dabs
U
کهنه را نم زدن
hunkerism
U
کهنه پرستی
codex
U
دستخط کهنه
back number
U
شماره کهنه
superannuated
U
زیاد کهنه
sour dough
U
کهنه کار
age
U
کهنه کردن
ages
U
کهنه کردن
fogyism
U
کهنه پرستی
fogyish
U
کهنه پرست
dab
U
کهنه را نم زدن
dabbed
U
کهنه را نم زدن
back numbers
U
چیز کهنه
wash linen
U
کهنه فرفشویی
A pair of old pants ( trousers ) .
U
یک شلوار کهنه
older
U
پیرانه کهنه
antiquate
U
کهنه کردن
old-timers
U
کهنه کار
older
U
کهنه کار
dodo
U
کهنه پسند
dodoes
U
کهنه پسند
dodos
U
کهنه پسند
fuddy-duddies
U
کهنه اندیش
old
U
پیرانه کهنه
old
U
کهنه کار
stale joke
U
جوک کهنه
thread bare
U
فرش کهنه
unreconstructed
U
کهنه پرست
uptight
U
کهنه پرست
old wool
U
پشم کهنه
oldest
U
کهنه کار
old-timer
U
کهنه کار
obsolesce
U
کهنه شدن
shabbiest
U
کهنه ژنده
shabby
U
کهنه ژنده
fuddy-duddy
U
کهنه اندیش
duds
U
رخت کهنه
old timer
U
کهنه کار
shabbier
U
کهنه ژنده
ogygian
U
بسیار کهنه
oldest
U
پیرانه کهنه
oligopoly
U
انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
trade something in
<idiom>
U
تعویض وسایل کهنه
dishcloths
U
کهنه فرف شویی
antediluvian
U
ادم کهنه پرست
sea dog
U
ملوان کهنه کار
glass cloth
U
کهنه شیشه پاک کن
wear out
U
کهنه و فرسوده شدن
outwear
U
کهنه شدن گذراندن
ragpicker
U
کهنه و ژنده جمع کن
dishcloth
U
کهنه فرف شویی
he has seen sevice
U
کهنه کار است
Antiguated
U
آنتیک ،کهنه،قدیمی
hach
U
زیاداستعمال کردن کهنه
tampon
U
پنبه یا کهنه قاعدگی
passe
U
کهنه مسلک گذشته
stager
U
ادم کهنه کار
to pick rags
U
کهنه برچینی کردن
paleology
U
دانش چیزهای کهنه
one nails drives another
U
غم جدید غم کهنه را بر از یاد
back out
U
کهنه و فرسوده شدن
tampons
U
پنبه یا کهنه قاعدگی
bric a brac
U
اشیاء کهنه وعتیقه
knackery
U
جنس بنجل و کهنه
vendable
U
قابل فروش جنس قابل فروش
vendible
U
قابل فروش جنس قابل فروش
articlcs of virtu
U
کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
veteran skill
U
مهارت و کهنه کاری کارازمودگی
vets
U
بیطاری کردن کهنه سرباز
vetted
U
بیطاری کردن کهنه سرباز
demode
U
ازمد افتاده کهنه شده
old fashioned
U
کهنه پرست محافظه کار
snot rag
U
کهنه بینی پاک کنی
vet
U
بیطاری کردن کهنه سرباز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com