English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
multiple stores U فروشگاههای بزرگ فروشگاههای زنجیرهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pos systems U فروشگاههای زنجیرهای وسوپرمارکتها که اخیرا " ازسیستمهای POS استفاده می کنند
chain stores U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain store U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
serials U زنجیرهای
chaining U زنجیرهای
chained U زنجیرهای
serial U زنجیرهای
sequential U زنجیرهای
chained U زنجیرهای کردن
serial reproduction U بازافرینی زنجیرهای
chain reactions U واکنش زنجیرهای
chain reaction U واکنش زنجیرهای
serial learning U یادگیری زنجیرهای
chained reinforcement U تقویت زنجیرهای
chained printing U چاپ زنجیرهای
stitch welding U جوش زنجیرهای
chained list U لیست زنجیرهای
cascade control U کنترل زنجیرهای
chain work U کار زنجیرهای
chain reflex U بازتاب زنجیرهای
chaining U زنجیرهای کردن
chaining search U جستجوی زنجیرهای
serial anticipation U پیش بینی زنجیرهای
exchange buffering U زنجیرهای کردن داده
backward chaining U زنجیرهای کردن وارونه
ideokinetic apraxia U کنش پریشی زنجیرهای
catenary suspension U اویز انداری زنجیرهای
chain hob U دستگاه فرز غلطکی زنجیرهای
board clamps U بست زنجیرهای عرشه ناو
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
conurbations U شهرهای زنجیرهای شهرهای پیوسته
conurbation U شهرهای زنجیرهای شهرهای پیوسته
double row spot welding U جوشکاری نقطهای زنجیرهای جوشکاری نقطهای دوردیفه
massively U بزرگ
extensive U بزرگ
graves U بزرگ
spanking U بزرگ
gravest U بزرگ
spankings U بزرگ
propylon U در بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
majestic U بزرگ
greatest U بزرگ
extra U بزرگ
extra- U بزرگ
extras U بزرگ
great- U بزرگ
macro U بزرگ
great U بزرگ
dignified U بزرگ
of a large size U بزرگ
grave U بزرگ
gates U در بزرگ
bulkier U بزرگ
bulkiest U بزرگ
stour U بزرگ
bulky U بزرگ
mighty U بزرگ
mightiest U بزرگ
eminent U بزرگ
large sized a U بزرگ
large sized U بزرگ
swith U بزرگ
adult U بزرگ
adults U بزرگ
immane U بزرگ
hugeous U بزرگ
small U بزرگ نه
gate U در بزرگ
smaller U بزرگ نه
paternal grandmother U نه نه بزرگ
long ton U تن بزرگ
massive U بزرگ
mightier U بزرگ
vasty U بزرگ
smallest U بزرگ نه
headman U بزرگ
headmen U بزرگ
king size U بزرگ
vast U بزرگ
decuman U بزرگ
bigger U بزرگ
majuscular U بزرگ
megapod U بزرگ پا
majuscule U بزرگ
major U بزرگ
larger U بزرگ
considerably large U بس بزرگ
canis major U سگ بزرگ
voluminous U بزرگ
enormous U بزرگ
majored U بزرگ
big U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
walloping U بزرگ
wallopings U بزرگ
swingeing U بزرگ
full bottomed U بزرگ
majoring U بزرگ
large U بزرگ
egregious U بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
largest U بزرگ
jumbos U بزرگ
grosses U بزرگ
jumbo U بزرگ
nonus U بزرگ
grossest U بزرگ
grossing U بزرگ
gross U بزرگ
grosser U بزرگ
magacephalic U بزرگ سر
grossed U بزرگ
doyenne U زن بزرگ
highs U بزرگ
biggest U بزرگ
highest U بزرگ
doyennes U زن بزرگ
high U بزرگ
lives of great men U مردمان بزرگ
largen vi U بزرگ کردن
leading nations U ملتهای بزرگ
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , U بزرگ دارد
main frame U کامپیوتر بزرگ
amplifies U بزرگ شدن
magnifier U بزرگ ساز
amplified U بزرگ شدن
largen vi U بزرگ شدن
largen U بزرگ کردن
major cycle U بزرگ چرخه
large ship U ناو بزرگ
large ship U کشتی بزرگ
large intestine U روده بزرگ
abbot U راهب بزرگ
mandola U ماندولین بزرگ
mandore U ماندولین بزرگ
large detail U جزء بزرگ
large aircraft U هواپیمای بزرگ
larged sized U اندازه بزرگ
abbots U راهب بزرگ
largen U بزرگ شدن
whacking U خیلی بزرگ
major cycle U چرخه بزرگ
galactic U بی نهایت بزرگ
major epilepsy U صرع بزرگ
main U بزرگ تمام
whackings U خیلی بزرگ
major planets U سیارات بزرگ
master mind U فکر بزرگ
magnifier U بزرگ کننده
magnified U بزرگ کردن
dilates U بزرگ کردن
enlarges U بزرگ کردن
dilating U بزرگ کردن
maximised U بزرگ کردن
maximises U بزرگ کردن
maximising U بزرگ کردن
maximize U بزرگ کردن
maximized U بزرگ کردن
dilate U بزرگ کردن
grandmothers U مادر بزرگ
magnifies U بزرگ کردن
magnify U بزرگ کردن
macrocyte U هاگدان بزرگ
magnifying U بزرگ کردن
grandmother U مادر بزرگ
enlarging U بزرگ کردن
macrocephaly U بزرگ سری
maximizes U بزرگ کردن
maximizing U بزرگ کردن
swell U بزرگ شدن
billowed U موج بزرگ اب
billowing U موج بزرگ اب
billows U موج بزرگ اب
bulldog U نوعی سگ بزرگ
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
long boat U کرجی بزرگ
amplifying U بزرگ شدن
magnifcation U بزرگ سازی
billow U موج بزرگ اب
distends U بزرگ کردن
distending U بزرگ کردن
swelled U بزرگ شدن
swells U بزرگ شدن
distend U بزرگ کردن
enlarged U بزرگ کردن
enlarge U بزرگ کردن
macrography U بزرگ نگاری
amplify U بزرگ شدن
grandurncle U دایی بزرگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com