English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stationer U فروشنده لوازم التحریر
stationers U فروشنده لوازم التحریر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stationery U لوازم التحریر
dropping U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drops U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropped U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
outfitter U فروشنده لوازم شکار
outfitters U فروشنده لوازم شکار
vendors U فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendor U فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
accessory U لوازم یدکی لوازم اضافی
notary fees U حق التحریر
procuration fee U حق دلالی در معاملات استقراضی و رهن حق التحریر اسناد رسمی
tackles U لوازم
tackle U لوازم
tackling U لوازم
equipments U لوازم
estovers U لوازم
fixings U لوازم
needments U لوازم
accessories U لوازم
fitment U لوازم
fitments U لوازم
tackled U لوازم
fixing U لوازم
furnishings U لوازم
fitting U لوازم
equipment U لوازم
serviced U لوازم
service U لوازم
fittings U لوازم
dixings U لوازم
apparatus U لوازم
gears U اسباب لوازم
tackling U لوازم کار
geared U اسباب لوازم
photography U لوازم عکاسی
utensils U لوازم اشپزخانه
rigs U لوازم لباس
utensil U لوازم اشپزخانه
gear U اسباب لوازم
rigged U لوازم لباس
rig U لوازم لباس
kit U بسته لوازم
illuminating fixture U لوازم روشنایی
kitchen stuff U لوازم اشپزخانه
maintenance materials U لوازم تعمیرات
kits U بسته لوازم
bedding U لوازم تختواب
accessory U لوازم کمکی
accessory U لوازم فرعی
accessories U لوازم یدکی
tackles U لوازم کار
accessory U لوازم یدکی
outfits U لوازم فنی
plumbing tools U لوازم لولهکشیخانه
throwing apparatus U لوازم پرتاب
fittings U لوازم قایق
tool tether U لوازم مورداحتیاج
paraphernalia U اسباب لوازم
fittings U لوازم ثابت
fire-irons U لوازم بخاری
personal effects U لوازم شخصی
outfit U لوازم فنی
Home appliances U لوازم خانگی
photographic accessories U لوازم عکاسی
hairstyling accessories U لوازم آرایشمو
firing accessories U لوازم احتراق
camping equipment U لوازم مخصوصاردو
sanitary ware U لوازم بهداشتی
tackle U لوازم کار
tackled U لوازم کار
travelling outfit U لوازم سفر
vender U فروشنده
sales man U فروشنده
salesman U فروشنده
frontsman U فروشنده
shopman U فروشنده
saleswomen U زن فروشنده
saleswoman U زن فروشنده
sales woman U فروشنده زن
sales clerk U فروشنده
supplier U فروشنده
salespersons U فروشنده
salesperson U فروشنده
sales clerks U فروشنده
salespeople U فروشنده
salesgirls U فروشنده
salesgirl U فروشنده
monger U فروشنده
bargainer U فروشنده
alienator U فروشنده
suppliers U فروشنده
salesmen U فروشنده
vendor U فروشنده
vendors U فروشنده
dealer U فروشنده
dealers U فروشنده
sellers U فروشنده
seller U فروشنده
muniment U وسیله دفاع لوازم
accessory pouch کیسه کوچک لوازم
motorcar accessories U لوازم اضافی اتومبیل
accessory box جعبه لوازم یدکی
drawing materials U لوازم نقشه کشی
dressing case U جعبه لوازم ارایش
drilling fixture U لوازم مته کاری
duffle bag U کیسه لوازم شخصی
equipage U اسباب و لوازم جنگی
table ware U لوازم میز یا سفره
tableware U لوازم میز یا سفره
spares stock U موجودی لوازم یدکی
spare parts list U فهرست لوازم یدکی
fire irons U لوازم پای بخاری
upholstery U اثاثه یا لوازم داخلی
bathing clothes U لوازم شنا [حمام]
bathing gear U لوازم شنا [حمام]
bathing things U لوازم شنا [حمام]
fixture U لوازم نصب کردنی
swimming things U لوازم شنا [حمام]
desk accessory U لوازم رومیزی یا روزمره
seller's option U اختیار فروشنده
seller's option U انتخاب فروشنده
seller's market U بازار فروشنده
salesclerk U فروشنده مغازه
computer vendor U فروشنده کامپیوتر
saleswomen U بانوی فروشنده
saleswoman U بانوی فروشنده
marginal seller U فروشنده نهائی
sales man U فروشنده سیار
sellers surplus U مازاد فروشنده
counter jumper U فروشنده دکان
computer salesman U فروشنده کامپیوتر
dealer U فروشنده معاملات چی
traveling salesman U فروشنده سیار
runner U فروشنده سیار
traveling man U فروشنده سیار
caveat venditor U اخطار به فروشنده
dealers U فروشنده معاملات چی
runners U فروشنده سیار
tallyman U فروشنده اقساطی
duopoly U در انحصار دو فروشنده
supplier evaluation U ارزیابی فروشنده
toiletry U لوازم ارایش اسباب توالت
duffle U لوازم واثاثه قابل حمل
sanitate U دارای لوازم بهداشتی کردن
dinner set U لوازم و فرف شام یا ناهار
duffel U لوازم واثاثه قابل حمل
fixtures U لوازم برقی و لوله کشی
deadlined equipment U لوازم و تجهیزات از کار افتاده
pantries U شربت خانه مخصوص لوازم سفره
mountings U لوازم نصب شده روی وسیله
manifest destiny U لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
pantry U شربت خانه مخصوص لوازم سفره
stock in trade U لوازم وابزار کار فوت وفن
cutler U فروشنده الات برنده
haberdashers U فروشنده لباس مردانه
plumassier U فروشنده پرهای ارایشی
ex warehouse U تحویل در انبار فروشنده
caveat venditor U ملتفت بودن فروشنده
third party vendor U فروشنده دسته سوم
haberdasher U فروشنده لباس مردانه
tout U فروشنده اطلاعات شرطبندی
trinketer U فروشنده جواهر بدلی
herbalists U فروشنده گیاهان طبی
herbalist U فروشنده گیاهان طبی
counterbid U جواب خریداربه فروشنده
supplier at arm's length U فروشنده آزاد [اقتصاد]
bottlegger U فروشنده مشروب قاچاق
herbist U فروشنده گیاهان طبی
touts U فروشنده اطلاعات شرطبندی
tipster U فروشنده اطلاعات در شرطبندی
hardwareman U فروشنده افزارواسباب فلزی
tipsters U فروشنده اطلاعات در شرطبندی
touting U فروشنده اطلاعات شرطبندی
herborist U فروشنده گیاهان طبی
ironmongers U فروشنده اهن الات
aytomobile dealer U فروشنده یا دلال اتومبیل
ironmonger U فروشنده اهن الات
touted U فروشنده اطلاعات شرطبندی
offeror U فروشنده عرضه کننده
bedclothes U لوازم رختخواب مثل ملافه ولحاف و پتو
I expended all my capital on equipment. U تمام سرمایه ام راصرف خرید لوازم کردم
tote road U جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
Personal effects are duty-free. لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
stapler U فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
clerks U کارمند دفتری فروشنده مغازه
staplers U فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
clerk U کارمند دفتری فروشنده مغازه
suppliers rating U درجه بندی نمودن فروشنده ها
hawker U فروشنده دوره گرد وجار زن
gold import point U طلای خالص به فروشنده میدهد
hawkers U فروشنده دوره گرد وجار زن
tipster U فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
value added reseller U فروشنده تکمیلی دسته دوم
tipsters U فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
asking price U قیمت مورد مطالبهی فروشنده
corsetiere U فروشنده شکم بند زنانه
price taker U خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
drysalter U فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
private treaty U معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com