English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
runner U فروشنده سیار
runners U فروشنده سیار
sales man U فروشنده سیار
traveling man U فروشنده سیار
traveling salesman U فروشنده سیار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vendor U فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendors U فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
ambulatory U سیار
visitant U سیار
in eyre U سیار
wanderer U سیار
ambulant U سیار
circulating U سیار
strolling U سیار
itinerant U سیار
rover U سیار
mobiles U سیار
mobile U سیار
travelling wave U موج سیار
visitig nurse U پرستار سیار
walking delegate U نماینده سیار
minstrelsy U نوازندگی سیار
minstrels U نوازنده سیار
wanigan U خانه سیار
dumb waiters U رستوران سیار
minstrel U نوازنده سیار
wander wave U امواج سیار
rambling U سیار نامربوط
petty session U دادگاه سیار
on the wing U سیار متحرک
mobile repair shop U تعمیرگاه سیار
knight errantry U سلحشوری سیار
knight errant U شوالیه سیار
eyre U دادگاه سیار
itineratly U بطور سیار
itinerant justices U قضات سیار
roving gun U توپ سیار
chapman U واسطه سیار
wander wave U موج سیار
transient wave U امواج سیار
transient wave U موج سیار
dumb waiter U رستوران سیار
an itinerant preacher U واعظ سیار
sojourner U ادم سیار
bookmobile U کتابخانه سیار
scouter U پیشاهنگ سیار
bagman U تاجر سیار
ambulances U بیمارستان سیار
portable lamp U چراغ سیار
ambulance U بیمارستان سیار
assize court U محاکم سیار جنایی
troubadour U نغمه سرای سیار
troubadours U نغمه سرای سیار
knight errant U دلاورحادثه جوی سیار
mobile training team U تیم اموزشی سیار
migrant U سیار جانور مهاجر
migrants U سیار جانور مهاجر
organ-grinder U نوازنده سیار ارگ دستی
organ grinder U نوازنده سیار ارگ دستی
organ-grinders U نوازنده سیار ارگ دستی
rapparee U سرباز اجیر و سیار ایرلندی
bandwagon U عرابهء دستهء موزیک سیار
sweep jamming U امواج سیار پارازیت رادیویی
itinerate U سیار بودن مسافرت تبلیغاتی کردن
jump fishing U ماهیگیری سیار برای کشف محل ماهیها
thin U بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thinned U بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thins U بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thinners U بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thinnest U بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
dealers U فروشنده
alienator U فروشنده
dealer U فروشنده
bargainer U فروشنده
frontsman U فروشنده
shopman U فروشنده
vendor U فروشنده
vendors U فروشنده
sales man U فروشنده
monger U فروشنده
sales woman U فروشنده زن
salesgirls U فروشنده
vender U فروشنده
salesperson U فروشنده
salespeople U فروشنده
sales clerk U فروشنده
salesgirl U فروشنده
sellers U فروشنده
sales clerks U فروشنده
seller U فروشنده
salesmen U فروشنده
salesman U فروشنده
saleswomen U زن فروشنده
supplier U فروشنده
suppliers U فروشنده
salespersons U فروشنده
saleswoman U زن فروشنده
wanigan U خانههای نصب شده روی تریلر سیار خانه پیش ساخته
supplier evaluation U ارزیابی فروشنده
seller's option U اختیار فروشنده
salesclerk U فروشنده مغازه
sellers surplus U مازاد فروشنده
tallyman U فروشنده اقساطی
seller's option U انتخاب فروشنده
seller's market U بازار فروشنده
marginal seller U فروشنده نهائی
computer salesman U فروشنده کامپیوتر
duopoly U در انحصار دو فروشنده
dealers U فروشنده معاملات چی
saleswoman U بانوی فروشنده
saleswomen U بانوی فروشنده
counter jumper U فروشنده دکان
computer vendor U فروشنده کامپیوتر
caveat venditor U اخطار به فروشنده
dealer U فروشنده معاملات چی
touts U فروشنده اطلاعات شرطبندی
tipster U فروشنده اطلاعات در شرطبندی
trinketer U فروشنده جواهر بدلی
tipsters U فروشنده اطلاعات در شرطبندی
bottlegger U فروشنده مشروب قاچاق
caveat venditor U ملتفت بودن فروشنده
third party vendor U فروشنده دسته سوم
outfitters U فروشنده لوازم شکار
aytomobile dealer U فروشنده یا دلال اتومبیل
touting U فروشنده اطلاعات شرطبندی
touted U فروشنده اطلاعات شرطبندی
supplier at arm's length U فروشنده آزاد [اقتصاد]
haberdasher U فروشنده لباس مردانه
haberdashers U فروشنده لباس مردانه
herbalist U فروشنده گیاهان طبی
herbalists U فروشنده گیاهان طبی
outfitter U فروشنده لوازم شکار
stationer U فروشنده لوازم التحریر
stationers U فروشنده لوازم التحریر
ironmonger U فروشنده اهن الات
tout U فروشنده اطلاعات شرطبندی
ironmongers U فروشنده اهن الات
counterbid U جواب خریداربه فروشنده
cutler U فروشنده الات برنده
plumassier U فروشنده پرهای ارایشی
hardwareman U فروشنده افزارواسباب فلزی
herbist U فروشنده گیاهان طبی
offeror U فروشنده عرضه کننده
herborist U فروشنده گیاهان طبی
ex warehouse U تحویل در انبار فروشنده
clerks U کارمند دفتری فروشنده مغازه
clerk U کارمند دفتری فروشنده مغازه
hawker U فروشنده دوره گرد وجار زن
hawkers U فروشنده دوره گرد وجار زن
stapler U فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
tipsters U فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
staplers U فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
asking price U قیمت مورد مطالبهی فروشنده
tipster U فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
gold import point U طلای خالص به فروشنده میدهد
value added reseller U فروشنده تکمیلی دسته دوم
suppliers rating U درجه بندی نمودن فروشنده ها
corsetiere U فروشنده شکم بند زنانه
drysalter U فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
price taker U خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
private treaty U معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
represent U عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represented U عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
vendors U کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
represents U عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
vendor U کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
caveat venditor U یعنی فروشنده مسئول معایب کالای فروخته شده میباشد
tie in sales U حالتی که دران فروشنده چند کالا رابصورت مجموعه میفروشد
seller's market U بازاری که در ان اختیار معامله وتصمیم گیری در دست فروشنده است
right of stoppage in transitu U حق امتناع از تسلیم مال التجاره در حال حمل برای فروشنده
del credere U ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
free on quay U قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
ex works U یک از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را در محل خود به خریدار تحویل میدهد
ex quay U یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
discount register U دفتر ثبت تخفیفها و امتیازاتی که از طرف فروشنده به خریدار داده شده است
ex ship U یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد و درکشتی به خریدارتحویل میدهد
particular lien U حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
free carrier U یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
free on rail U قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
fielo hospital U بیمارستان صحرائی یاموقتی بیمارستان سیار
delivered at frontier U یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالای موردمعامله را در مرز تعیین شده تحویل میدهد
c.i.f. U یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را به هزینه خود و باپرداخت حق بیمه لازم در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
planet U ستاره سیار ستاره بخت
gandey dancer U کارگر فصلی کارگر سیار
planets U ستاره سیار ستاره بخت
S HTTP U سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
secure encryption payment protocol U سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
disclaimer U عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
disclaimers U عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
delivered duty paid U یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
STT U نشانه تامین اتصال امن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت برای اینترنت میدهد
SEPP U سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
secure transaction technology U سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
compensation trading U معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
root of title U منشاء سمت در CL فروشنده اراضی بایدترتیب ایادی را ضمن 03سال گذشته در موقع معامله روشن و منشاء سمت مالکیت خود را مشخص کند
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
vendors U سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendor U سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com