English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
value added reseller U فروشنده تکمیلی دسته دوم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
third party vendor U فروشنده دسته سوم
vendor U فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendors U فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
advanced unit training U اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
complemental U تکمیلی
supplementary U تکمیلی
complementary U تکمیلی
supplement U تکمیلی
supplementing U تکمیلی
supplements U تکمیلی
supplemantary U تکمیلی
supplemental U تکمیلی
supplemented U تکمیلی
supplemental U موضع تکمیلی
supplementary position U موضع تکمیلی
supplementary punishment U مجازات تکمیلی
writ in aid U حکم تکمیلی
subsidiary foods U غذاهای تکمیلی
inset U نقشه تکمیلی
filler depot U انبار تکمیلی
feeder report U گزارشات تکمیلی
insets U نقشه تکمیلی
adjuvent therapy U درمان تکمیلی
supplementary maintenance U نگهداشت تکمیلی
supplementary charge U خرج تکمیلی
supplementary U تکمیلی پس اورده
completion test U ازمون تکمیلی
complementary demand U تقاضای تکمیلی
supplementary income U درامد تکمیلی
superelevation U تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
complementary angle of site U تصحیح تکمیلی تراز
finish U دست کاری تکمیلی
sustainer U خرج تکمیلی موشک
finishes U دست کاری تکمیلی
finishing touch U دست کاری تکمیلی
finshing school U مدرسه تکمیلی دختران
advance individual training آموزش تکمیلی انفرادی
advanced individual training U اموزش تکمیلی انفرادی
supplementary U موضع تکمیلی اضافی
complementary metal oxide semiconductor U نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
augmentation support set U دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
complementary range U برد مربوط به زاویه تصحیح تکمیلی تراز
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
dealer U فروشنده
saleswoman U زن فروشنده
suppliers U فروشنده
supplier U فروشنده
vender U فروشنده
salesmen U فروشنده
salesman U فروشنده
alienator U فروشنده
bargainer U فروشنده
salespeople U فروشنده
sales woman U فروشنده زن
salesgirl U فروشنده
sales man U فروشنده
frontsman U فروشنده
salesgirls U فروشنده
salespersons U فروشنده
salesperson U فروشنده
sellers U فروشنده
monger U فروشنده
seller U فروشنده
saleswomen U زن فروشنده
sales clerks U فروشنده
sales clerk U فروشنده
shopman U فروشنده
vendor U فروشنده
dealers U فروشنده
vendors U فروشنده
dealer U فروشنده معاملات چی
computer salesman U فروشنده کامپیوتر
duopoly U در انحصار دو فروشنده
dealers U فروشنده معاملات چی
caveat venditor U اخطار به فروشنده
computer vendor U فروشنده کامپیوتر
counter jumper U فروشنده دکان
traveling salesman U فروشنده سیار
seller's market U بازار فروشنده
seller's option U انتخاب فروشنده
supplier evaluation U ارزیابی فروشنده
sellers surplus U مازاد فروشنده
saleswomen U بانوی فروشنده
seller's option U اختیار فروشنده
tallyman U فروشنده اقساطی
salesclerk U فروشنده مغازه
runners U فروشنده سیار
sales man U فروشنده سیار
saleswoman U بانوی فروشنده
traveling man U فروشنده سیار
runner U فروشنده سیار
marginal seller U فروشنده نهائی
herborist U فروشنده گیاهان طبی
haberdasher U فروشنده لباس مردانه
ironmonger U فروشنده اهن الات
ironmongers U فروشنده اهن الات
herbist U فروشنده گیاهان طبی
hardwareman U فروشنده افزارواسباب فلزی
outfitter U فروشنده لوازم شکار
outfitters U فروشنده لوازم شکار
herbalists U فروشنده گیاهان طبی
caveat venditor U ملتفت بودن فروشنده
tipster U فروشنده اطلاعات در شرطبندی
herbalist U فروشنده گیاهان طبی
haberdashers U فروشنده لباس مردانه
offeror U فروشنده عرضه کننده
supplier at arm's length U فروشنده آزاد [اقتصاد]
bottlegger U فروشنده مشروب قاچاق
trinketer U فروشنده جواهر بدلی
plumassier U فروشنده پرهای ارایشی
tipsters U فروشنده اطلاعات در شرطبندی
touts U فروشنده اطلاعات شرطبندی
tout U فروشنده اطلاعات شرطبندی
aytomobile dealer U فروشنده یا دلال اتومبیل
touted U فروشنده اطلاعات شرطبندی
stationers U فروشنده لوازم التحریر
touting U فروشنده اطلاعات شرطبندی
ex warehouse U تحویل در انبار فروشنده
stationer U فروشنده لوازم التحریر
cutler U فروشنده الات برنده
counterbid U جواب خریداربه فروشنده
hawker U فروشنده دوره گرد وجار زن
clerk U کارمند دفتری فروشنده مغازه
clerks U کارمند دفتری فروشنده مغازه
tipsters U فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
suppliers rating U درجه بندی نمودن فروشنده ها
gold import point U طلای خالص به فروشنده میدهد
hawkers U فروشنده دوره گرد وجار زن
asking price U قیمت مورد مطالبهی فروشنده
corsetiere U فروشنده شکم بند زنانه
stapler U فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
staplers U فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
tipster U فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
trooping U دسته دسته شدن
group U دسته دسته کردن
sort U دسته دسته کردن
in detail U مفصلا دسته دسته
sorted U دسته دسته کردن
sorts U دسته دسته کردن
groups U دسته دسته کردن
shoals of people U دسته دسته مردم
they came in bands U دسته دسته امدند
streams of people U دسته دسته مردم
windrow U دسته دسته کردن
troop U دسته دسته شدن
scores of people U دسته دسته مردم
regiments U دسته دسته کردن
sect U دسته دسته مذهبی
assort U دسته دسته کردن
assort U دسته دسته شدن
classify U دسته دسته کردن
distribute U دسته دسته کردن
sects U دسته دسته مذهبی
regiment U دسته دسته کردن
trooped U دسته دسته شدن
private treaty U معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
drysalter U فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
price taker U خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
represents U عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
vendors U کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
vendor U کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
represent U عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represented U عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
tie in sales U حالتی که دران فروشنده چند کالا رابصورت مجموعه میفروشد
right of stoppage in transitu U حق امتناع از تسلیم مال التجاره در حال حمل برای فروشنده
seller's market U بازاری که در ان اختیار معامله وتصمیم گیری در دست فروشنده است
del credere U ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
caveat venditor U یعنی فروشنده مسئول معایب کالای فروخته شده میباشد
cmos U روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
free on quay U قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
ex works U یک از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را در محل خود به خریدار تحویل میدهد
ex ship U یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد و درکشتی به خریدارتحویل میدهد
discount register U دفتر ثبت تخفیفها و امتیازاتی که از طرف فروشنده به خریدار داده شده است
ex quay U یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
free on rail U قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
free carrier U یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
particular lien U حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
amplifying report U گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
delivered at frontier U یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالای موردمعامله را در مرز تعیین شده تحویل میدهد
bundle U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles U متمرکز کردن دسته کردن دسته
c.i.f. U یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را به هزینه خود و باپرداخت حق بیمه لازم در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
S HTTP U سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
secure encryption payment protocol U سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
disclaimers U عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
disclaimer U عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
delivered duty paid U یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
SEPP U سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
STT U نشانه تامین اتصال امن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت برای اینترنت میدهد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com