Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 194 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
supplier at arm's length
U
فروشنده آزاد
[اقتصاد]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vendor
U
فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendors
U
فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
freelance
U
آزاد
free-standing
U
آزاد
freelancer
U
پیشه ور آزاد
knotless
U
بافت شل و آزاد
freewheeling
U
آزاد چرخ
dial tone
U
بوق آزاد
In the open air.
U
در هوای آزاد.
out in the world
U
در دنیای آزاد
let loose
<idiom>
U
آزاد گذاشتن
off duty
<idiom>
U
دروقت آزاد
GIVE WAY
U
سبقت آزاد
On the free market .
U
دربازار آزاد
freer
U
آزاد کننده
freewheeling
U
آزاد چرخی
dial tones
U
بوق آزاد
absolute
آزاد از قیود فکری
drawing tools
U
خط و رسم آزاد است
algebraic language
U
زبان با مفاد آزاد
advisory control
کنترل آزاد هواپیما
vacancy
U
موقعیت شغلی آزاد
freewheeling
U
دارای چرخک آزاد
To emancipate a slave.
U
برده ای را آزاد کردن
To release someone. To set someone free
U
کسی را آزاد کردن .
outdoorsy
<adj.>
U
عاشق هوای آزاد
fixie bicycle
[fixie , one-gear bike without brakes]
U
دوچرخه تک دنده
[با چرخ آزاد]
to retain a freelancer
U
استخدام کردن پیشه ور آزاد
Free pree (trade,port).
U
مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
freewheel
[overrunning clutch ]
U
چرخ آزاد
[فناوری مکانیک]
Open to the publice.
U
ورود برای عموم آزاد است
glasnost
U
سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل
independent
U
آزاد یا کنترل شده توسط کسی
sellers
U
فروشنده
dealer
U
فروشنده
vender
U
فروشنده
sales clerk
U
فروشنده
sales clerks
U
فروشنده
salesgirl
U
فروشنده
salesgirls
U
فروشنده
monger
U
فروشنده
sales man
U
فروشنده
frontsman
U
فروشنده
sales woman
U
فروشنده زن
seller
U
فروشنده
shopman
U
فروشنده
salespeople
U
فروشنده
salesperson
U
فروشنده
supplier
U
فروشنده
salesmen
U
فروشنده
salesman
U
فروشنده
saleswomen
U
زن فروشنده
dealers
U
فروشنده
saleswoman
U
زن فروشنده
suppliers
U
فروشنده
salespersons
U
فروشنده
vendor
U
فروشنده
bargainer
U
فروشنده
alienator
U
فروشنده
vendors
U
فروشنده
To stand at attention(ease).
U
بحالت آماده باش ( آزاد ) ایستادن ( ؟ رآمدن )
fixed-gear bicycle
U
دوچرخه دنده ثابت
[بدون چرخ آزاد]
admission is free to all
ورود برای همه یا همگان آزاد است
Freemason
U
[استاد کار بنای آزاد در اتحادیه معماران]
seller's option
U
اختیار فروشنده
seller's option
U
انتخاب فروشنده
sellers surplus
U
مازاد فروشنده
duopoly
U
در انحصار دو فروشنده
dealers
U
فروشنده معاملات چی
supplier evaluation
U
ارزیابی فروشنده
runners
U
فروشنده سیار
tallyman
U
فروشنده اقساطی
traveling man
U
فروشنده سیار
traveling salesman
U
فروشنده سیار
computer salesman
U
فروشنده کامپیوتر
computer vendor
U
فروشنده کامپیوتر
seller's market
U
بازار فروشنده
caveat venditor
U
اخطار به فروشنده
saleswomen
U
بانوی فروشنده
counter jumper
U
فروشنده دکان
dealer
U
فروشنده معاملات چی
saleswoman
U
بانوی فروشنده
sales man
U
فروشنده سیار
runner
U
فروشنده سیار
salesclerk
U
فروشنده مغازه
marginal seller
U
فروشنده نهائی
freedom
U
آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
freedoms
U
آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
ironmongers
U
فروشنده اهن الات
tout
U
فروشنده اطلاعات شرطبندی
ironmonger
U
فروشنده اهن الات
caveat venditor
U
ملتفت بودن فروشنده
touts
U
فروشنده اطلاعات شرطبندی
tipster
U
فروشنده اطلاعات در شرطبندی
tipsters
U
فروشنده اطلاعات در شرطبندی
bottlegger
U
فروشنده مشروب قاچاق
aytomobile dealer
U
فروشنده یا دلال اتومبیل
touting
U
فروشنده اطلاعات شرطبندی
touted
U
فروشنده اطلاعات شرطبندی
cutler
U
فروشنده الات برنده
herbalist
U
فروشنده گیاهان طبی
haberdasher
U
فروشنده لباس مردانه
haberdashers
U
فروشنده لباس مردانه
stationers
U
فروشنده لوازم التحریر
herbalists
U
فروشنده گیاهان طبی
hardwareman
U
فروشنده افزارواسباب فلزی
herbist
U
فروشنده گیاهان طبی
plumassier
U
فروشنده پرهای ارایشی
outfitters
U
فروشنده لوازم شکار
offeror
U
فروشنده عرضه کننده
ex warehouse
U
تحویل در انبار فروشنده
stationer
U
فروشنده لوازم التحریر
herborist
U
فروشنده گیاهان طبی
counterbid
U
جواب خریداربه فروشنده
outfitter
U
فروشنده لوازم شکار
trinketer
U
فروشنده جواهر بدلی
third party vendor
U
فروشنده دسته سوم
click
U
نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
clicked
U
نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
clicks
U
نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
clearest
U
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clears
U
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clearer
U
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clear
U
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clerk
U
کارمند دفتری فروشنده مغازه
staplers
U
فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
hawker
U
فروشنده دوره گرد وجار زن
hawkers
U
فروشنده دوره گرد وجار زن
corsetiere
U
فروشنده شکم بند زنانه
tipster
U
فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
clerks
U
کارمند دفتری فروشنده مغازه
tipsters
U
فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
gold import point
U
طلای خالص به فروشنده میدهد
stapler
U
فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
asking price
U
قیمت مورد مطالبهی فروشنده
suppliers rating
U
درجه بندی نمودن فروشنده ها
value added reseller
U
فروشنده تکمیلی دسته دوم
price taker
U
خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
private treaty
U
معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
drysalter
U
فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
blasts
U
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
blast
U
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
represents
U
عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represented
U
عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represent
U
عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
vendor
U
کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
vendors
U
کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
deallocate
U
آزاد کردن منبعی که به یک کار یا فرآیند یا رسانه جانبی اختصاص داده شده است
click
U
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
contentions
U
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود
contention
U
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود
clicks
U
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicked
U
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
del credere
U
ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
right of stoppage in transitu
U
حق امتناع از تسلیم مال التجاره در حال حمل برای فروشنده
seller's market
U
بازاری که در ان اختیار معامله وتصمیم گیری در دست فروشنده است
tie in sales
U
حالتی که دران فروشنده چند کالا رابصورت مجموعه میفروشد
caveat venditor
U
یعنی فروشنده مسئول معایب کالای فروخته شده میباشد
lazy lines
U
سفیدک
[رشته تارهای نخ پود که در پشت فرش آزاد بوده و جزء گره قرار نگرفته اند.]
ex works
U
یک از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را در محل خود به خریدار تحویل میدهد
free on quay
U
قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
discount register
U
دفتر ثبت تخفیفها و امتیازاتی که از طرف فروشنده به خریدار داده شده است
ex quay
U
یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
ex ship
U
یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد و درکشتی به خریدارتحویل میدهد
free carrier
U
یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
free on rail
U
قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
particular lien
U
حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
It will be interesting to see how the first free elections play themselves out.
U
خیلی جالب خواهد بود تا ببینید که نتیجه اولین انتخابات آزاد چه خواهد شد .
delivered at frontier
U
یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالای موردمعامله را در مرز تعیین شده تحویل میدهد
set loose
<idiom>
U
رها کردن چیزی که تو گفته بودی ،آزاد کردن
c.i.f.
U
یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را به هزینه خود و باپرداخت حق بیمه لازم در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
independently
U
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
to release
U
آزاد کردن
[رها کردن ]
[از زندان]
S HTTP
U
سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
building material dealer
U
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
secure encryption payment protocol
U
سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
fragmentation
U
حافظه اختصاص یافته به چندین فایل که به بخشهای آزاد و کوچکتری تقسیم میشود و آن قدر کوچک هستند که قابل استفاده نیستند ولی کلا فضای زیادی اشغال می کنند
disclaimer
U
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
delivered duty paid
U
یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
disclaimers
U
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
STT
U
نشانه تامین اتصال امن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت برای اینترنت میدهد
SEPP
U
سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
pile
U
گوشت فرش
[قسمت آزاد نخ در بالای گره است و ارتفاع آن بسته به نوع و محل بافت فرش از چند میلیمتر تا چند سانتیمتر می رسد.]
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
secure transaction technology
U
سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
kinked demand curve
U
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
compensation trading
U
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
root of title
U
منشاء سمت در CL فروشنده اراضی بایدترتیب ایادی را ضمن 03سال گذشته در موقع معامله روشن و منشاء سمت مالکیت خود را مشخص کند
colporteur
U
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
public
U
آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
plaiting
U
[نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
vendors
U
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendor
U
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com