English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tactical command U فرماندهی تاکتیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
reference position U محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
tactical air command center U مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
Other Matches
supreme commander U فرماندهی عالی ارتش فرماندهی کل قوا فرماندهی کل
tactical formation U یکان تاکتیکی صورت بندی تاکتیکی
tactical air U نیروی هوایی تاکتیکی هواپیمایی تاکتیکی
command axis U محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
assume U در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
assumes U در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
resume command U به دست گرفتن فرماندهی شروع فرماندهی
island U پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
islands U پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
second in command U معاون فرماندهی جانشین فرماندهی
direct command U فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
specified command U فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
tactical U تاکتیکی
tactically U تاکتیکی
tactical movement U حرکات تاکتیکی
tactical intelligence U اطلاعات تاکتیکی
tactical formation U ارایش تاکتیکی
tactical diameter U قطر تاکتیکی
tactical control U کنترل تاکتیکی
tactical complication U بغرنجی تاکتیکی
tactical complication U پیچیدگی تاکتیکی
tactical command U یکان تاکتیکی
action information center U مرکزاطلاعات تاکتیکی
Canberra U هواپیمای تاکتیکی ب- 75
tactical range recorder U رادارصوتی تاکتیکی
tactical reserve U احتیاط تاکتیکی
deceptions U فریب تاکتیکی
officer in tactical command U فرمانده تاکتیکی
tactical troops U یکانهای تاکتیکی
interval U فاصله تاکتیکی
tactical troops U عدههای تاکتیکی
tactical element U عنصر تاکتیکی
deception U فریب تاکتیکی
basic tactical unit U یکان مبنای تاکتیکی
tactical concept U تدبیر عملیات تاکتیکی
tactical air force U نیروی هوایی تاکتیکی
action information center U مرکز اخبار تاکتیکی
tactical call sign U معرف رادیویی تاکتیکی
tactical airlift U ترابری تاکتیکی هوایی
tactical air operation U عملیات تاکتیکی هوایی
tactical air observer U دیدبان تاکتیکی هوایی
tactical control U کنترل و هدایت تاکتیکی
tactical plan U طرح عملیات تاکتیکی
terrain corridor U دالان تاکتیکی زمین
tactical operation center U مرکز عملیات تاکتیکی
tactical minning U مین گذاری تاکتیکی
tactical reserve U نیروهای احتیاط تاکتیکی
tactical range recorder U سونار تاکتیکی ناو
tactical airlift U حمل و نقل تاکتیکی هوایی
tactical air commander U فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
tactical air navigation U رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
air tropping U ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
super sabre U نوعی هواپیمای تک موتوره جت سوپرسونیک تاکتیکی
troop test U ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
vigilantes U نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
voodoo U نوعی هواپیمای سوپرسونیک دو موتوره تاکتیکی معروف به اف 101
tactical diversions U تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
vigilante U نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
air frieghting U بار غیر تاکتیکی هوایی عملیات مشترک زمینی وهوایی
spoofer U در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند
command U فرماندهی
commandantship U فرماندهی
centre castle U پل فرماندهی
bridges U پل فرماندهی
pilot house U پل فرماندهی
bridged U پل فرماندهی
conning tower U پل فرماندهی
bridge U پل فرماندهی
commandership U فرماندهی
executive branch U فرماندهی
leadership U فرماندهی
wheelhouses U پل فرماندهی
wheelhouse U پل فرماندهی
strategies U فن فرماندهی
commands U فرماندهی
commanded U فرماندهی
strategy U فن فرماندهی
emergency conning position U پل فرماندهی اضطراری
enclosed bridge U پل فرماندهی سر پوشیده
commander's estimate U براورد فرماندهی
continuity of command U مداومت فرماندهی
commodity command U فرماندهی اماد
commandery U مقام فرماندهی
commandery U محل فرماندهی
flag ship U ناو سر فرماندهی
head quarters U مرکز فرماندهی
unified command U فرماندهی متحد
scheme of command U طرح فرماندهی
oldman U مقام فرماندهی
master's certificate U گواهینامه فرماندهی
logistical command U فرماندهی لجستیکی
lead a unit U فرماندهی کردن
support command U فرماندهی پشتیبانی
joint command U فرماندهی مشترک
tactical command ship U ناو فرماندهی
area command U فرماندهی منطقه
headquarters U مرکز فرماندهی
headquarters U قرارگاه فرماندهی
command channels U ردههای فرماندهی
flagships U ناو فرماندهی
command and control U کنترل و فرماندهی
flagship U ناو فرماندهی
combined command U فرماندهی مرکب
command post U پست فرماندهی
command post U پاسگاه فرماندهی
command posts U پست فرماندهی
command posts U پاسگاه فرماندهی
high command U فرماندهی عالی
administrative command U فرماندهی اداری
base command U فرماندهی پایگاه
air command U فرماندهی هوایی
command net U شبکه فرماندهی
supreme U فرماندهی عالی
command group U گروه فرماندهی
commanded U سرکردگی فرماندهی
bridge U پل فرماندهی کشتی
commands U سرکردگی فرماندهی
command U سرکردگی فرماندهی
command report U گزارش فرماندهی
bridged U پل فرماندهی کشتی
commander's call U در اختیار فرماندهی
bridges U پل فرماندهی کشتی
command language U زبان فرماندهی
command mode U حالت فرماندهی
air defense command U فرماندهی پدافند هوایی
air command U فرماندهی نیروی هوایی
air strategical command U فرماندهی استراتژیکی هوایی
aiming circle U زاویه یاب فرماندهی
advance command post U پاسگاه فرماندهی جلو
cupolas U برجک فرماندهی تانک
cupola U برجک فرماندهی تانک
unified U یکپارچه فرماندهی متحد
islands U پل فرماندهی ناو هواپیمابر
guides U کشتی فرماندهی عملیات
guide U کشتی فرماندهی عملیات
island U پل فرماندهی ناو هواپیمابر
guided U کشتی فرماندهی عملیات
type command U فرماندهی ناو گروه
alternate command authority U مقام جانشین فرماندهی
division support command U فرماندهی پشتیبانی لشگر
establishing authority U فرماندهی نیروهای اب خاکی
command liaison U افسر رابط فرماندهی
forward command post U پست فرماندهی جلو
commander's call U ساعات در اختیار فرماندهی
kommandatura U مرکز فرماندهی نظامی
command post exercise U تمرین پاسگاه فرماندهی
operational command U فرماندهی از نظر عملیاتی
commander in chief U فرمانده کل قوا سر فرماندهی
chain of command U سلسله مراتب فرماندهی
area support command U فرماندهی پشتیبانی منطقه
agc U ناو فرماندهی نیروی اب خاکی
army material command U فرماندهی اماد نیروی زمینی
combat commander's insignia U علامت فرماندهی بر یکان رزمی
sealift command U فرماندهی حمل و نقل دریایی
amphibious command ship U ناو فرماندهی عملیات اب خاکی
deputy chief of naval operation U جانشین فرماندهی نیروی دریایی
flag officer U افسر پرچمدار تیمسار فرماندهی ناو
command and general staff college U دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
general staff college U دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
army airdefense command post U پاسگاه فرماندهی پدافندهوایی نیروی زمینی
commander's guidance U دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
splinter screen U پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
oversea command U یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
sea frontiers U مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
base logistical command U یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
tacan U نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
commanded U یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
command U یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
chief army censor U افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
commands U یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
tactical element U یکان رزمی یکان تاکتیکی
tactics U دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
cross tell U پخش اخبار به طور عرضی توزیع اخبار دریک سطح فرماندهی
unified command U نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
army reserve command U فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
terminal command U فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
officers U افسر معین کردن فرماندهی کردن
major command U فرماندهی عمده قسمت عمده ارتشی
officer U افسر معین کردن فرماندهی کردن
combatcommand U فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
command channels U سلسله مراتب فرماندهی سلسله مراتب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com