English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
envoy extraordiinary U فرستاده فوق العاده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
field allowance U فوق العاده ماموریت رزمی فوق العاده جنگی
apostles U فرستاده
envoys U فرستاده
emissaries U فرستاده
emissary U فرستاده
envoy U فرستاده
apostle U فرستاده
envoi U فرستاده
sent U فرستاده
missionaries U فرستاده
missionary U فرستاده
messengers U فرستاده رسول
messenger U فرستاده رسول
legates U فرستاده پاپ
legate U فرستاده پاپ
envoys U فرستاده مامور
envoys U فرستاده سیاسی
envoy U فرستاده سیاسی
nunico U فرستاده پاپ
opostolic delegate U فرستاده پاپ
envoy U فرستاده مامور
consigned <adj.> <past-p.> U فرستاده شده
god's messenger U فرستاده خدا
delivered <adj.> <past-p.> U فرستاده شده
parlementaire U فرستاده جنگی
forwarded <adj.> <past-p.> U فرستاده شده
committed <adj.> <past-p.> U فرستاده شده
sent via e-mail U بوسیله ایمیل فرستاده شد
advance ازپیش فرستاده شده
advances U : ازپیش فرستاده شده
advancing ازپیش فرستاده شده
remittee U گیرنده وجه فرستاده شده
invisible exports U فرستاده هایا صادرات نامحسوس
to be moved to another school U به آموزشگاه دیگری فرستاده شدن
wirephoto U عکسی که بوسیله بی سیم فرستاده میشود
shop drawing U نقشه یا تفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
work drawing U نقشه یاتفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
spot pass U پاسی که بجای فرستادن به بازیگر به نقطه معینی فرستاده میشود
inviolability U مصون بودن فرستاده دیپلماتیک ازهر نوع تعدی و اهانت
embassies U سفارت کبری نماینده ویژهای که نزد دولت خارجی فرستاده شود
embassy U سفارت کبری نماینده ویژهای که نزد دولت خارجی فرستاده شود
answer U سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answered U سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answering U سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answers U سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
headers U بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
header U بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
letters patent U نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
fantastic U خارق العاده
fantastical U خارق العاده
phenomenally U خارق العاده
phenomenally U فوق العاده
phenomenal U خارق العاده
out of the ordinary U فوق العاده
phenomenal U فوق العاده
rewardable U فوق العاده
ripsnorting U فوق العاده
extraordinary U فوق العاده
transnormal U فوق العاده
remarkably U فوق العاده
nonpar <adj.> U فوق العاده
metaphsical U خارق العاده
nonpar <adj.> U خارق العاده
extra special U فوق العاده
terrific U فوق العاده
wondrous <adj.> U فوق العاده
wonderful <adj.> U فوق العاده
stupendous <adj.> U فوق العاده
allowance U فوق العاده
startling <adj.> U فوق العاده
prodigious <adj.> U فوق العاده
allowances U فوق العاده
startling <adj.> U خارق العاده
marvelous [American] <adj.> U فوق العاده
marvellous [British] <adj.> U فوق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.> U فوق العاده
astounding <adj.> U فوق العاده
inestimable U فوق العاده
astonishing <adj.> U فوق العاده
amazing <adj.> U فوق العاده
precious U فوق العاده
marvellous [British] <adj.> U خارق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.> U خارق العاده
supernatural U فوق العاده
astounding <adj.> U خارق العاده
astonishing <adj.> U خارق العاده
amazing <adj.> U خارق العاده
admirable <adj.> U خارق العاده
singular U فوق العاده
singular U خارق العاده
reward U فوق العاده
rewarded U فوق العاده
rewards U فوق العاده
marvelous [American] <adj.> U خارق العاده
weird U خارق العاده
wondrous <adj.> U خارق العاده
stupendous <adj.> U خارق العاده
wonderful <adj.> U خارق العاده
prodigious <adj.> U خارق العاده
weirdest U خارق العاده
weirder U خارق العاده
admirable <adj.> U فوق العاده
strenuous U فوق العاده
a terrific time U مدت فوق العاده
wonderfully well U فوق العاده خوب
whizzbang U ممتاز خارق العاده
whizbang U ممتاز خارق العاده
thaumaturgy U کار خارق العاده
freezing U فوق العاده سرد
an outstanding time U مدت فوق العاده
special session U نشست فوق العاده
extraordinary meeting U نشست فوق العاده
thaumaturgic U خارق العاده سحر
supersubtlety U فرافت فوق العاده
emolument U حق الزحمه فوق العاده
aviation pay U فوق العاده پرواز
ice-cold U فوق العاده سرد
combat pay U فوق العاده جنگی
emergency loading U بارگذاری فوق العاده
emergency ration U جیره فوق العاده
envoy extraordiinary U نماینده فوق العاده
extra charge U هزینه فوق العاده
extreme values U ارزشهای فوق العاده
extremely high U فوق العاده زیاد
fitting allowance U فوق العاده مناسب
flight pay U فوق العاده پرواز
monstrous cruelly U بیرحمی فوق العاده
combat pay U فوق العاده رزمی
ambasador extraordinary U سفیر فوق العاده
rarely U بطور فوق العاده
wonderfully U عجیبانه فوق العاده
emoluments U حق الزحمه فوق العاده
invaluable U فوق العاده گرانبها
emergencies U فوق العاده اضطراری
emergency U فوق العاده اضطراری
ice cold U فوق العاده سرد
breakneck U فوق العاده خطرناک
jitters U عصبانیت فوق العاده
enormously U فوق العاده زیاد
extra U فوق العاده اضافی
extra- U فوق العاده اضافی
extras U فوق العاده اضافی
extraordinarily U بطور فوق العاده
unusually U بطور فوق العاده
overhelming U زیاد فوق العاده
overrider U حق دلالی فوق العاده
supernaturally U بطور خارق العاده
special session U جلسه فوق العاده
ripsnorter U چیز فوق العاده
rarely beautiful U استثنائی یافوق العاده
supersensitive U فوق العاده حساس
supersubtle U فوق العاده فریف
overactive U فوق العاده فعال
priority U ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
priorities U ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
undercool U فوق العاده سرد کردن
allowance U فوق العاده و هزینهء سفر
She eats extraordinary quantities. U او [زن] مقدار فوق العاده ای را می خورد.
allowances U فوق العاده و هزینهء سفر
ultrahigh frequency U فرکانس فوق العاده زیاد
thaumaturgic U مربوط به معجزه یا کارخارق العاده
unco U غیر عادی خارق العاده
extraordinary general meeting U مجمع عمومی فوق العاده
he is no grat shakes U انقدرهاخوب یافوق العاده نیست
forcemajeure U حادثه فوق العاده یا غیرمترقبه
it is unusually large U فوق العاده بزرگ است
costs an arm and a leg <idiom> U [فوق العاده پرخرج یا گران]
safe-conducts U سمدی که فرستاده دولتی که در حال جنگ با دولت مرسل الیه است قبل از ورود به خاک ان کشور باید تحصیل کند
safe conducts U سمدی که فرستاده دولتی که در حال جنگ با دولت مرسل الیه است قبل از ورود به خاک ان کشور باید تحصیل کند
safe conduct U سمدی که فرستاده دولتی که در حال جنگ با دولت مرسل الیه است قبل از ورود به خاک ان کشور باید تحصیل کند
supersensitive U ماسوره یا مین فوق العاده حساس
monstrously U بطور شگفت انگیز یا خارق العاده
wonder worker U ادم خارق العاده و صاحب کرامت
hyperirritability U حساسیت واستعداد تحریک فوق العاده
emergence U امر فوق العاده و غیره منتظره
set the world on fire <idiom> کاری فوق العاده انجام دادن
emergencies U امر فوق العاده و غیره منتظره
emergency U امر فوق العاده و غیره منتظره
averaging U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
analogues U ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
analogue U ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
good riddance to bad rubbish <idiom> U وقتی تو خوشحالی از اینکه چیزی یا کسی به جای دیگری برده بشه یا فرستاده بشه
queueing U 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queued U 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queue U 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queues U 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
hypersensitive U دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
hyperphysical U خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
base pay U حقوق ثابت بدون مزایا وفوق العاده
green thumb U استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
fdm U انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
internunico U فرستاده پاپ قائم مقام نماینده پاپ
daemon U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
worthy of remark U قابل ملاحظه برجسته مشهور فوق العاده استثنائی
tear jerking U نمایش یاداستان فوق العاده هیجان انگیز واحساساتی
daimon U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
superfluid U جسم یامایع دارای قدرت هدایت فوق العاده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com