English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rain wash U فرسایش ناشی از ریزش باران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reventment U روکش کردن سطح زمین به منظور جلوگیری از فرسایش ناشی از باد و باران
rainfall U ریزش باران بارنغگی
attrition rate U میزان کاهش توان رزمی نواخت فرسایش سرعت فرسایش
fallout prediction U محاسبه میزان ریزش اتمی پیش بینی ریزش
low cycle fatigue U خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
tortious liability U ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
rainsquall U باد و باران باران شدید
rainstorm U باد و باران باران شدید
rainstorms U باد و باران باران شدید
splash proof enclosure U حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
arid erosion U فرسایش مناطق خشک فرسایش مناطق کم اب
look ahead U جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
attrition U فرسایش
wear U فرسایش
erosion U فرسایش
fraying U فرسایش
depletion U فرسایش
abrasions U فرسایش
abrasion U فرسایش
wears U فرسایش
selective erosion U فرسایش انتخابی
sever erosion U فرسایش نابهنجار
rill erosion U فرسایش شیاری
concrete erosion U فرسایش بتن
wind erosion U فرسایش بادی
weathring test U ازمایش فرسایش
erosion U فرسایش وسایل
sheet washing U فرسایش سطحی
sheet washing U فرسایش رویی
surface erosion U فرسایش سطحی
precession U فرسایش لوله
soil erosion U فرسایش خاک
bioerosion U فرسایش زیستی
electro erosion U فرسایش الکتریکی
erosion control U جلوگیری از فرسایش
erosive U فرسایش دهنده
internal erosion U فرسایش داخلی
nuclear corrosion U فرسایش هستهای
natural erosion U فرسایش طبیعی
natural erosion U فرسایش نابهنجار
accelerated erosion U فرسایش تشدیدی
gully erosion U فرسایش خندقی
scuffs U خراش فرسایش
scuffing U خراش فرسایش
erodible U قابل فرسایش
erodibility U قابلیت فرسایش
beach erosion U فرسایش ساحلی
spark erossion U فرسایش الکتریکی
weathering U فرسایش در اثرهوا
pot hole U دیگ فرسایش
attrition U فرسایش نیروها
shore erosion U فرسایش ساحلی
scuffed U خراش فرسایش
scuff U خراش فرسایش
electroerosive U فرسایش قوس الکتریکی
electro erosion process U فرایند فرسایش الکتریکی
geologic erosion U فرسایش زمین شناسی
abrasion of surface U فرسایش سطح فرش
elutriation U شستشو با اب فرسایش انتخابی
attenuation U فرسایش انرژی موج
restraint U نیروی خستگی یا فرسایش بار
restraints U نیروی خستگی یا فرسایش بار
weatherability U قابلیت عدم فرسایش در هوا
corrosion U زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
wear U فرسایش خوردگی جنگ افزارها
wears U فرسایش خوردگی جنگ افزارها
planation U مسطح شدن زمین در اثر فرسایش
soliflucation U فرسایش خاک یا زمین به وسیله یخ زدن و اب شدن یخ
detritus U ذراتی که در نتیجه عمل فرسایش از زمین جدامیشوند
fastness of color U عدم تغییر رنگ [در برابر نور، آب و فرسایش]
anti wear U مواد افزودنی جهت کاهش سایندگی و فرسایش پشم
bed plate U صفحه فلزی که در کف ابگیرنصب میشود تا از فرسایش جلوگیری کند
jetty U سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
natural erosion U فرسایش طبیعی که گاهی با پدیده خاک زائی در حالت تعادل است
jetties U سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
bolstered U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
rill erosion U این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود
polygonal soil U زمین چند دامنهای که شیبهای ان در اثر فرسایش یخ یا برف تولید شده باشد
special degration U نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
bolster U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolsters U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
perfusion U ریزش
pours U ریزش
inset U : ریزش
overflows U ریزش
outflow U ریزش
sprayed U ریزش
outflows U ریزش
drencher U اب ریزش
catarrh U ریزش
log chute U ریزش
sprinkle U ریزش نم نم
overflow U ریزش
overflowed U ریزش
overflown U ریزش
diffusion U ریزش
infusion U ریزش
fox evil U ریزش مو
afflux U ریزش
abscission U ریزش
inpouring U ریزش
swoop [on] U ریزش [سر]
sprinkles U ریزش نم نم
sprinkled U ریزش نم نم
gushed U ریزش
gushes U ریزش
affluxion U ریزش
affusion U ریزش
pouring U ریزش
spray U ریزش
on the fly U ریزش
spraying U ریزش
poured U ریزش
sprays U ریزش
affution U ریزش
infusions U ریزش
pour U ریزش
insets U : ریزش
influxes U ریزش
depilation U ریزش مو
disembogue U ریزش
disemboguement U ریزش
landslides U ریزش
fallout U ریزش
landslide U ریزش
psilosis U ریزش مو
spill U ریزش
spilling U ریزش
spilled U ریزش
spills U ریزش
gush U ریزش
defluxion U ریزش
flux U ریزش
disengorgement U ریزش
chute U ریزش
come down U ریزش
chuct U ریزش
chutes U ریزش
effusions U ریزش
precipitation U ریزش
effusion U ریزش
influx U ریزش
calvities U ریزش مو
rheumatism U ریزش
coryza U ریزش
rains U باران
pluvial U باران زا
fine rain U باران
hydrometeor U باران
rain proof U ضد باران
rain water آب باران
rainy U پر باران
rainless U بی باران
drizzle U نم نم باران
drizzled U نم نم باران
drizzling U نم نم باران
rainwater U اب باران
rain U باران
drizzles U نم نم باران
rained U باران
pluvine U باران زا
pluvian U باران زا
raining U باران
drop manhole U دهانه ریزش
splashing U صدای ریزش
landfalls U ریزش زمین
landfall U ریزش زمین
drop inlet U دریچه ریزش
overflowing U فراوان ریزش
drip loop U حلقه ریزش اب
downcome U انحطاط ریزش
outflows U ریزش جریان
splashes U صدای ریزش
pourability U قابلیت ریزش
gleet U ریزش مخاط
castability U قابلیت ریزش
splash U صدای ریزش
annual preciptation U ریزش سالانه
fail out U ریزش کردن
disemboguement U ریزش گاه
fall of rock U ریزش سنگ
fall U شیبشکن ریزش
outflow U ریزش جریان
dewfall U ریزش شبنم
rock rubble U ریزش سنگ
deplumation U ریزش مژگان
fallout pattern U شکل ریزش
flow side U ریزش در شیب
flush pipe U لوله ریزش
epiphora U اشک ریزش
fallout U ریزش اتمی
ptyalism U ریزش خیو
income U ریزش فهور
pouring spout U ناودان ریزش
outpouring U بیرون ریزش
outpourings U بیرون ریزش
pouring platform U سطح ریزش
landslide U ریزش خاک
pouring nozzle U شیپوره ریزش
landslides U ریزش خاک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com