Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
remelting process
U
فرایند ذوب مجدد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
charges
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charge
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
re endorsement
U
پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
regenerates
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
lins donawitz process
U
فرایند ال دی
processes
U
فرایند
process
U
فرایند
historical process
U
فرایند تاریخی
nuclear reaction
U
فرایند هستهای
production process
U
فرایند تولید
dissipative process
U
فرایند اتلافی
discriminal process
U
فرایند افتراقی
direct process
U
فرایند مستقیم
decision process
U
فرایند تصمیم
cyclic process
U
فرایند چرخهای
mond process
U
فرایند موند
iterative process
U
فرایند تکراری
isentropic process
U
فرایند هم انتروپی
manufacture process
U
فرایند ساخت
manufacturing process
U
فرایند ساخت
interative process
U
فرایند تکراری
hot dipping process
U
فرایند اندودکاری
gosseneck process
U
فرایند دوخمی
fusion process
U
فرایند ذوب
markov process
U
فرایند مارکف
refining process
U
فرایند پالایش
fixation process
U
فرایند تثبیت
mental process
U
فرایند ذهنی
duplexing process
U
فرایند دوپلکس
converting process
U
فرایند بیرنه
salpeter process
U
فرایند سالپیتر
process control
U
کنترل فرایند
cleaning process
U
فرایند شستشو
sequential process
U
فرایند ترتیبی
selective process
U
فرایند گزینشی
solidifying process
U
فرایند انجماد
process control
U
بررسی فرایند
steelmaking process
U
فرایند فولادسازی
stochastic process
U
فرایند اتفاقی
output process
U
فرایند خروجی
unionmelt process
U
فرایند الیرا
ziegler process
U
فرایند زیگلر
oxidizing process
U
فرایند اکسیداسیون
roll piercing process
U
فرایند نوردمایل
bench scale process
U
فرایند کارگاهی
batch process
U
فرایند پیمانهای
bessemer process
U
فرایند بسمر
budget process
U
فرایند بودجه
associative process
U
فرایند تجمعی
annealing process
U
فرایند تابکاری
cladding process
U
فرایند پوشش
process conversion
U
تبدیل فرایند
adiabatic process
U
فرایند بی دررو
acid process
U
فرایند اسیدی
continuous process
U
فرایند پیوسته
process control computer
U
کامپیوتر کنترل فرایند
lost wax process
U
فرایند مدلهای مومی
primary process thinking
U
اندیشیدن در فرایند نخستین
pultrusion process
U
فرایند کشش رانی
process of industrialization
U
فرایند صنعتی شدن
master file maintenance
U
فرایند بروز دراوردن
metal spraying process
U
فرایند پاشش فلز
oxygen steelmaking process
U
فرایند فولادسازی اکسیژنی
lead chamber process
U
فرایند اتاق سربی
direct absorption process
U
فرایند جذب مستقیم
refinery process
U
فرایند کوره پالایش
basic bessemer process
U
فرایند مقدماتی بسمر
air refining process
U
فرایند تصفیه با هوا
scrubbing process
U
فرایند شستشو و تصفیه
spark cutting process
U
فرایند برشکاری شعلهای
starting procese
U
فرایند راه اندازی
tunneling process
U
فرایند تونل زنی
deceleration
U
فرایند برگشت پذیر
procedure
U
رویه طریقه فرایند
ecological process
U
فرایند بوم شناختی
electro erosion process
U
فرایند فرسایش الکتریکی
fortran translation process
U
فرایند ترجمه فرترن
irreversible process
U
فرایند برگشت ناپذیر
extrusion process
U
فرایند چکش کاری
electrolytic oxidation process
U
فرایند اکسیداسیون الکترولیتی
electro spark process
U
فرایند قوس الکتریکی
investment castings process
U
فرایند ریخته گی بسته
addressing
U
فرایند دستیابی به یک محل در حافظه
low voltage operation
U
فرایند کار فشار ضعیف
pig iron ore process
U
فرایند سنگ اهن خام
pig iron scrap process
U
فرایند قراضه اهن خام
die casting process
U
فرایند ریخته گری حدیدهای
acetate rayon process
U
فرایند تهیه الیاف استاتی
edges
U
فرایند یا مداری که با تغییر سطح
croning molding process
U
فرایند قالب گیری کرونینگ
edge
U
فرایند یا مداری که با تغییر سطح
predefined process
U
فرایند از پیش تعریف شده
shell molding process
U
فرایند قالب گیری پوستهای
reciprocating rolling process
U
فرایند نوردکاری رفت و امدی
hot mold centrifugal casting process
U
فرایند ریخته گی گریز از مرکزگرم
press cast process
U
فرایند ریخته گری فشاری
predefined process symbol
U
نماد فرایند از پیش تعریف شده
data chaining
U
فرایند اتصال اقلام داده به یکدیگر
centrifugal casting process
U
فرایند ریخته گری گریز ازمرکز
minimax
U
روشی برای کم کردن خطاهای یک فرایند
backspace tape
U
فرایند برگرداندن نوارمغناطیسی به ابتدای رکوردقبلی
recovery
U
برگرداندن فرایند یا برنامه پس ازوقوع خطاوتصحیح ان
pressure die casting process
U
فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
predefined process symbol
U
علامت فرایند از پیش تعریف شده
recoveries
U
برگرداندن فرایند یا برنامه پس ازوقوع خطاوتصحیح ان
dopant
U
مادهای که در فرایند تغلیظ اضافه میشود doping
desk checking
U
فرایند بررسی بوسیله دست مقابله رومیزی
hands on
U
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
hands-on
U
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
clicks
U
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
shut off mechanism
U
وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
click
U
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
signing on
U
فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده
clicked
U
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
photoresist
U
فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
inquiry processing
U
فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
absolute address
U
تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
machine address
U
تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
fetch ahead
U
فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
page in
U
فرایند رفت و برگشت نامه یاداده از دیسک به حافظه اصلی کامپیوتر
page out
U
فرایند رفت و برگشت نامه هایا داده از حافظه اصلی کامپیوتر به دیسک
instructional computing
U
فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
pre-
U
اجرای یک فرایند که وقتی شروع میشود که حافظه و رسانههای جانبی آماده استفاده هستند
pre
U
اجرای یک فرایند که وقتی شروع میشود که حافظه و رسانههای جانبی آماده استفاده هستند
reset
U
برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
ecom
U
Oriented ElectronicComputer فرایند ارسال ودریافت پیامها به صورت دیجیتالی در تسهیلات مخابراتی ail
resets
U
برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
cadam
U
فرایند بکارگیری سیستمهای کامپیوتری به عنوان وسائلی در کاربردهای طراحی وساخت Computer anufacturing
SOS
U
Sapphire On Silicon فرایند ساخت تراشههای مجتمع روی لایههای سیلیکان و یاقوت کبود
job to job transition
U
فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
harrod domar equation
U
دیگری دومار از امریکا که درزمینه تحلیلهای فرایند رشدکار کرده اند گرفته شده است .
kinematics
U
فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
furthers
U
مجدد
seconded
U
مجدد
furthering
U
مجدد
seconding
U
مجدد
furthered
U
مجدد
second
U
مجدد
further
U
مجدد
renewed
U
مجدد
furthermore
U
مجدد
seconds
U
مجدد
reflorescence
U
مجدد
further on
U
مجدد
reconditioning
U
تعمیر مجدد
replenishing
U
تدارک مجدد
recreation
U
خلق مجدد
retread process
U
تعمیر مجدد
retransmission
U
ارسال مجدد
after shrinkage
U
انقباض مجدد
retake
U
گرفتن مجدد
retakes
U
گرفتن مجدد
reproductions
U
تولید مجدد
reproduction
U
تولید مجدد
reinforcement
U
وضع مجدد
retaken
U
گرفتن مجدد
re-runs
U
نمایش مجدد
re-running
U
نمایش مجدد
re-run
U
نمایش مجدد
recurrences
U
رویدادن مجدد
re-ran
U
نمایش مجدد
comebacks
U
دستیابی مجدد
recurrence
U
رویدادن مجدد
comeback
U
دستیابی مجدد
restatements
U
بیان مجدد
restatement
U
بیان مجدد
reassurances
U
اطمینان مجدد
reassurance
U
اطمینان مجدد
recreations
U
خلق مجدد
retaking
U
گرفتن مجدد
re attachment
U
توقیف مجدد
rededication
U
تقدیم مجدد
redirection
U
راهنمایی مجدد
reebtry
U
ورود مجدد
reebtry
U
دخول مجدد
reapparition
U
فهور مجدد
reebtry
U
تملک مجدد
reeducation
U
تربیت مجدد
reenlistment
U
سربازگیری مجدد
reentrance
U
دخول مجدد
rededication
U
اهدا مجدد
recrystallization
U
تبلور مجدد
recoupment
U
کسب مجدد
re claim
U
تقاضای مجدد
re establishment
U
تاسیس مجدد
reactivation
U
فعالیت مجدد
reallocation
U
تخصیص مجدد
recaption
U
توقیف مجدد
recompile
U
کامپایل مجدد
reconversion
U
گرایش مجدد
reconveyance
U
اعاده مجدد
reconviction
U
محکومیت مجدد
reexport
U
صادرات مجدد
reformat
U
فرمت مجدد
regelation
U
انجماد مجدد
resale
U
حراج مجدد
reshipment
U
حمل مجدد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com