English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
master file maintenance U فرایند بروز دراوردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shut off mechanism U وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
screen update U بروز دراوردن صفحه
accession U بروز
outbreaks U بروز
outbreak U بروز
incidence U میزان بروز
d. by d. U روز بروز
accessing U بروز مرض حمله
She went to the bad. U بروز سیاه نشست
accesses U بروز مرض حمله
accessed U بروز مرض حمله
access U بروز مرض حمله
flashes U بروز ناگهانی جلوه
prophylactic U مانع بروز مرض
flash U بروز ناگهانی جلوه
flashed U بروز ناگهانی جلوه
What a mes I made of my life . U دیدی چه بروز خودم آوردم
adjourn U موکول بروز دیگر شدن
adjourned U موکول بروز دیگر شدن
adjourning U موکول بروز دیگر شدن
adjourns U موکول بروز دیگر شدن
auxiliary U پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
auxiliaries U پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
runs U اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا
run U اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا
redundancies U تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
redundancy U تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
maintainability U توانایی ترمیم سریع و کارا در صورت بروز خرابی
retrofit U بروز در اوردن یا اضافه نمودن به یک سیستم موجودبه منظور بهبود ان
to effuse U از خود بیرون [بروز] دادن [مانند مایع نور بو یا کیفیت]
circuits U وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
circuit U وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
LSD U لیسرجیک اسید دی اتیل آمید [دارویی توهم زا که در برخی باعث بروز حال عرفانی میشود]
lins donawitz process U فرایند ال دی
processes U فرایند
process U فرایند
declaratory statute U هدف ازتصویب این نوع قانون برطرف کردن شک و تردیدی است که در مورد بعضی قوانین بروز میکند
auto U توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
autos U توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
hot dipping process U فرایند اندودکاری
interative process U فرایند تکراری
isentropic process U فرایند هم انتروپی
mental process U فرایند ذهنی
iterative process U فرایند تکراری
markov process U فرایند مارکف
manufacturing process U فرایند ساخت
manufacture process U فرایند ساخت
dissipative process U فرایند اتلافی
historical process U فرایند تاریخی
gosseneck process U فرایند دوخمی
acid process U فرایند اسیدی
batch process U فرایند پیمانهای
annealing process U فرایند تابکاری
bench scale process U فرایند کارگاهی
bessemer process U فرایند بسمر
budget process U فرایند بودجه
cladding process U فرایند پوشش
cleaning process U فرایند شستشو
continuous process U فرایند پیوسته
converting process U فرایند بیرنه
cyclic process U فرایند چرخهای
decision process U فرایند تصمیم
direct process U فرایند مستقیم
duplexing process U فرایند دوپلکس
fixation process U فرایند تثبیت
fusion process U فرایند ذوب
adiabatic process U فرایند بی دررو
mond process U فرایند موند
associative process U فرایند تجمعی
stochastic process U فرایند اتفاقی
steelmaking process U فرایند فولادسازی
solidifying process U فرایند انجماد
sequential process U فرایند ترتیبی
selective process U فرایند گزینشی
salpeter process U فرایند سالپیتر
process control U بررسی فرایند
process conversion U تبدیل فرایند
process control U کنترل فرایند
roll piercing process U فرایند نوردمایل
refining process U فرایند پالایش
production process U فرایند تولید
ziegler process U فرایند زیگلر
nuclear reaction U فرایند هستهای
oxidizing process U فرایند اکسیداسیون
discriminal process U فرایند افتراقی
unionmelt process U فرایند الیرا
output process U فرایند خروجی
process of industrialization U فرایند صنعتی شدن
extrusion process U فرایند چکش کاری
remelting process U فرایند ذوب مجدد
metal spraying process U فرایند پاشش فلز
fortran translation process U فرایند ترجمه فرترن
lead chamber process U فرایند اتاق سربی
electro spark process U فرایند قوس الکتریکی
electro erosion process U فرایند فرسایش الکتریکی
direct absorption process U فرایند جذب مستقیم
ecological process U فرایند بوم شناختی
primary process thinking U اندیشیدن در فرایند نخستین
scrubbing process U فرایند شستشو و تصفیه
procedure U رویه طریقه فرایند
process control computer U کامپیوتر کنترل فرایند
air refining process U فرایند تصفیه با هوا
tunneling process U فرایند تونل زنی
starting procese U فرایند راه اندازی
electrolytic oxidation process U فرایند اکسیداسیون الکترولیتی
irreversible process U فرایند برگشت ناپذیر
investment castings process U فرایند ریخته گی بسته
pultrusion process U فرایند کشش رانی
oxygen steelmaking process U فرایند فولادسازی اکسیژنی
basic bessemer process U فرایند مقدماتی بسمر
deceleration U فرایند برگشت پذیر
refinery process U فرایند کوره پالایش
spark cutting process U فرایند برشکاری شعلهای
lost wax process U فرایند مدلهای مومی
estrogen U هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
croning molding process U فرایند قالب گیری کرونینگ
die casting process U فرایند ریخته گری حدیدهای
reciprocating rolling process U فرایند نوردکاری رفت و امدی
press cast process U فرایند ریخته گری فشاری
pig iron scrap process U فرایند قراضه اهن خام
pig iron ore process U فرایند سنگ اهن خام
low voltage operation U فرایند کار فشار ضعیف
hot mold centrifugal casting process U فرایند ریخته گی گریز از مرکزگرم
acetate rayon process U فرایند تهیه الیاف استاتی
shell molding process U فرایند قالب گیری پوستهای
edges U فرایند یا مداری که با تغییر سطح
edge U فرایند یا مداری که با تغییر سطح
predefined process U فرایند از پیش تعریف شده
addressing U فرایند دستیابی به یک محل در حافظه
dual U سیستم مرتب کردن قط عات RAM روی دو طرف کابلها به طوری که در صورت بروز خطا دو مسیر جداگانه بین سرور ها باشد
backspace tape U فرایند برگرداندن نوارمغناطیسی به ابتدای رکوردقبلی
minimax U روشی برای کم کردن خطاهای یک فرایند
centrifugal casting process U فرایند ریخته گری گریز ازمرکز
recovery U برگرداندن فرایند یا برنامه پس ازوقوع خطاوتصحیح ان
predefined process symbol U نماد فرایند از پیش تعریف شده
data chaining U فرایند اتصال اقلام داده به یکدیگر
pressure die casting process U فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
predefined process symbol U علامت فرایند از پیش تعریف شده
recoveries U برگرداندن فرایند یا برنامه پس ازوقوع خطاوتصحیح ان
hands-on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
dopant U مادهای که در فرایند تغلیظ اضافه میشود doping
hands on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
desk checking U فرایند بررسی بوسیله دست مقابله رومیزی
duplex U دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplexes U دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
clicked U تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
inquiry processing U فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
photoresist U فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
clicks U تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
click U تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
signing on U فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده
absolute address U تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
machine address U تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
page in U فرایند رفت و برگشت نامه یاداده از دیسک به حافظه اصلی کامپیوتر
fetch ahead U فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
instructional computing U فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
page out U فرایند رفت و برگشت نامه هایا داده از حافظه اصلی کامپیوتر به دیسک
reset U برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
ecom U Oriented ElectronicComputer فرایند ارسال ودریافت پیامها به صورت دیجیتالی در تسهیلات مخابراتی ail
SOS U Sapphire On Silicon فرایند ساخت تراشههای مجتمع روی لایههای سیلیکان و یاقوت کبود
pre- U اجرای یک فرایند که وقتی شروع میشود که حافظه و رسانههای جانبی آماده استفاده هستند
pre U اجرای یک فرایند که وقتی شروع میشود که حافظه و رسانههای جانبی آماده استفاده هستند
cadam U فرایند بکارگیری سیستمهای کامپیوتری به عنوان وسائلی در کاربردهای طراحی وساخت Computer anufacturing
resets U برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
transparently U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
kinematics U فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
harrod domar equation U دیگری دومار از امریکا که درزمینه تحلیلهای فرایند رشدکار کرده اند گرفته شده است .
job to job transition U فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
warm boot U فرایند فریب دادن کامپیوتر بااین تفکر که برق ان با وجودروشن بودن خاموش شده است راه اندازی گرم
design phase U فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
download U فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
customizing U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizes U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customises U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customised U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
statitizing U فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
exsect U دراوردن
to push out U دراوردن
scauper U دراوردن
render U دراوردن
gouging U دراوردن
gouges U دراوردن
gouged U دراوردن
gouge U دراوردن
sickles U دراوردن
sickle U دراوردن
redact U دراوردن
to take out U دراوردن
wash out U از پا دراوردن
to work out U دراوردن
to take off U دراوردن
intromit U دراوردن
to hew up U دراوردن
to tread out U دراوردن
to fish up U دراوردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com