Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
precepts of god
U
فرایض دینی احکام دینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mosaic d.
U
وضع احکام دینی درزمان موسی
dispensations
U
وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
dispensation
U
وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
statues of god
U
احکام یا فرایض خدا
heathenishness
U
بی دینی
godlessness
U
بی دینی
religious
U
دینی
chos in action
U
حق دینی
impiety
U
بی دینی
ungodliness
U
بی دینی
indevotion
U
بی دینی
impiousness
U
بی دینی
perfidy
U
بی دینی
irreligion
U
بی دینی
martyry
U
بشهادت دینی
irreligiously
U
ازروی بی دینی
ghazi
U
مجاهد دینی
orthodoxies
U
راست دینی
orthodoxy
U
راست دینی
impiously
U
از روی بی دینی
mufti
U
پیشوای دینی
dogmas
U
عقیده دینی
sacraments
U
ایین دینی
sacrament
U
رسم دینی
sacrament
U
ایین دینی
sacraments
U
رسم دینی
cult
U
ایین دینی
proselytism
U
تبلیغ دینی
cults
U
ایین دینی
religious rites
U
اداب دینی
religious matters
U
امور دینی
religious instruction
U
اموزش دینی
religious delusion
U
هذیان دینی
dogma
U
عقیده دینی
things in action
U
اموال دینی
to discharge of an obligation
U
از دینی مبرا کردن
theologue
U
طلبه علوم دینی
mystagogy
U
تفسیر رموز دینی
theological school
U
مدرسه علوم دینی
ritualization
U
انجام شعائر دینی
persuasion
U
اطمینان عقیده دینی
declaration of indulgence
U
اعلام ازادی دینی
karma
U
سرنوشت مراسم دینی
seminary
U
مدرسه علوم دینی
catechesis
U
کتاب تعلیمات دینی
seminaries
U
مدرسه علوم دینی
adultery
U
بی دینی ازدواج غیرشرعی
chaplain
U
افسر امور دینی
persuasions
U
اطمینان عقیده دینی
chaplains
U
افسر امور دینی
catechisms
U
کتاب سوال وجواب دینی
hardshell
U
سخت در رعایت ایین دینی
catechism
U
کتاب سوال وجواب دینی
irreligionist
U
کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
ritualistic
U
مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
theolog
U
دانشمند علم دین طلبه علوم دینی
sacramentalism
U
اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
methodize
U
در اصول وعقاید دینی سخت گیری کردن
free thinkers
U
افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
simony
U
خرید وفروش مناصب روحانی وموقوفات وعواید دینی
Salvation Army
U
تشکیلات مسیحیان که هدفش تبلیغ دینی وکمک بفقرا است
ultraist
U
کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
ritualize
U
رسمی و تشریفاتی کردن شعائر دینی رابجا اوردن قائل به تشریفات شدن
indifferentist
U
کسیکه بموضوع عای دینی لاقید است و بشناختن حق ازباطل اهمیتی نمیدهد
three-day retreat
U
گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی
[برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
postulating
U
هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulates
U
هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulate
U
هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulated
U
هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
commansments
U
احکام
orders
U
احکام
judgement
U
احکام
judgments
U
احکام
judgements
U
احکام
rebuttable presumptions
U
احکام قابل رد
final awards judgements
U
احکام قطعی
contradictory judgements
U
احکام مغایر
declaratory judgments
U
احکام اعلامی
execution of judgments
U
اجرای احکام
statutes
U
احکام قانونی
ten commandments
U
احکام عشره
statute
U
احکام قانونی
astrology
U
احکام نجوم
precepts of god
U
احکام الهی
astrology
U
علم احکام نجوم
enforcement of judgement
U
اجرای احکام قضایی
law of moses
U
احکام دهگانه موسی
prontonotary
U
متصدی امضاء احکام
prothonotary
U
متصدی امضاء احکام
decalogue
U
احکام دهگانه موسی
data formatting statements
U
احکام قالب بندی داده ها
rebus sic stautibus
U
به این مفهوم که احکام در ازمنه مختلف دچارتغییر شکل می شوند
mesne process
U
مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
disaffirm
U
دعوی سابق را به صلح ختم کردن نقض احکام صادره از دادگاهها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com