English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
end product U فراورده نهایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
telic U نهایی دارای هدف نهایی
products U فراورده
product U فراورده
supplied U فراورده
supply U فراورده
supplying U فراورده
by-product U فراورده جنبی
by product material U فراورده فرعی
distillate U فراورده تقطیر
distillate U هر فراورده نفتی
by-products U فراورده جنبی
productions U فراورده محصول
production U فراورده محصول
coproduct U فراورده جنبی
volatility product U فراورده فرار
by product U فراورده فرعی
intermediate product U فراورده واسطه
processed U اموده فراورده
program product U فراورده برنامه
product scale U مقیاس فراورده
products U نتیجه کار محصول فراورده
acceptable alter nate product U فراورده مشابه قابل قبول
aliterary production U فراورده یا محصول ادبی تالیف
product U نتیجه کار محصول فراورده
acceptable product U فراورده جانشین قابل قبول
benzole U فراورده قیر زغال سنگ
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
conclusive U نهایی
finals U نهایی
definite <adj.> U نهایی
definitive U نهایی
ultimate U نهایی
peremptory U نهایی
privy U نهایی
closing U نهایی
ultimatum U نهایی
terminal U نهایی
ultimata U نهایی
final U نهایی
high limit U حد نهایی
terminals U نهایی
ultimatums U نهایی
ultimate stress limit U حد تنش نهایی
armageddon U مبارزهء نهایی
net result U نتیجه نهایی
incremental cost U هزینه نهایی
home stretch U مرحله نهایی
limiting value U ارزش نهایی
margin utility U مطلوبیت نهایی
ultimate strength U مقاومت نهایی
top speed U سرعت نهایی
semifinal U نیمه نهایی
second check U بررسی نهایی
ultimate analysis U تجزیه نهایی
quarterfinal U یک چهارم نهایی
ultimate load U بار نهایی
extreme range U برد نهایی
grail U هدف نهایی
semi-final U نیمه نهایی
last word <idiom> U نظر نهایی
differential cost U هزینه نهایی
differential cost U ارزش نهایی
final assembly U نصب نهایی
final assembly U مونتاژ نهایی
elevation stop U حد نهایی درجه
try-outs U تمرین نهایی
end user U کاربر نهایی
try-out U تمرین نهایی
final act U سند نهایی
final report U گزارش نهایی
final cut U برش نهایی
final destination U مقصد نهایی
ultimate speed U سرعت نهایی
final velocity U سرعت نهایی
final value U ارزش نهایی
final term U جمله نهایی
final result U نتیجه نهایی
final position U وضعیت نهایی
final payment U پرداخت نهایی
final judgement U حکم نهایی
final drive U گرداننده نهایی
final diameter U قطر نهایی
extreme position U وضعیت نهایی
ultimate stress U تنش نهایی
draft U نیمه نهایی
incremental cost U هزینه نهایی
terminus U ایستگاه نهایی
terminuses U ایستگاه نهایی
additional costs [expenses] U هزینه نهایی
extra expenses U هزینه نهایی
ultimatums U هدف نهایی
drafted U نیمه نهایی
drafts U نیمه نهایی
ultimatum U هدف نهایی
ultimata U هدف نهایی
quarter-final U یک چهارم نهایی
quarter-finals U یک چهارم نهایی
semi finals U نیمه نهایی
semi-finals U نیمه نهایی
end product U محصول نهایی
end strength U استعداد نهایی
quarter final U یک چهارم نهایی
final U مسابقه نهایی
finals U مسابقه نهایی
terminal ballistics U بالیستیک نهایی گلوله
no wind position U محل نهایی هواپیما
finale U اهنگ نهایی اخر
tail end U قسمت نهایی انتها
final temperature U درجه حرارت نهایی
finales U اهنگ نهایی اخر
front end U نرم افزار نهایی
terminal repeater U تقویت کننده نهایی
marginal costing U هزینه یابی نهایی
mechanicals U نتیجه نهایی تجسمی
ultimate tensile stress U تنش کشش نهایی
ultimacy U حالت نهایی غائیت
margine efficiency of capital U بازده نهایی سرمایه
finalizing U بمرحله نهایی رساندن
margin land U حد نهایی بازده زمین
ultimate strength U مقاومت یا استحکام نهایی
finishing strokes U دست کاری نهایی
aircraft rigging U تنظیم نهایی هواپیما
final approach U مسیر نهایی فرود
finalizes U بمرحله نهایی رساندن
face formwork U قالب بندی نهایی
World Series U مسابقات نهایی بیسبال
end user U استفاده کننده نهایی
draft report U گزارش نیمه نهایی
diminishing marginal utility U فایده نهایی نزولی
decreasing marginal cost U هزینه نهایی نزولی
finalized U بمرحله نهایی رساندن
finalize U بمرحله نهایی رساندن
ending U بخش نهایی چیزی
final invoice U صورت حساب نهایی
final heading U مسیر پرواز نهایی
endings U بخش نهایی چیزی
final measurement U اندازه گیری نهایی
finalised U بمرحله نهایی رساندن
backdoor U وسیله نهایی یا زیرجلی
finalises U بمرحله نهایی رساندن
final decision U رای قطعی و نهایی
finalising U بمرحله نهایی رساندن
local procurement U تدارک محلی فراورده محلی
diminishing marginal product U منحنی نزولی محصول نهایی
end product U قطعات حاصله دستگاه نهایی
reserve price U قیمت نهایی بهای قطعی
printouts U نسخه چاپی نتیجه نهایی
final heading U سمت پرواز یا حرکت نهایی
returning U گزارش نهایی هیات تحقیق
diminishing marginal utility U نزولی بودن مطلوبیت نهایی
printout U نسخه چاپی نتیجه نهایی
return U گزارش نهایی هیات تحقیق
returns U گزارش نهایی هیات تحقیق
final acceptance آزمایش قبولی نهایی ناو
final protocol U مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
returned U گزارش نهایی هیات تحقیق
scope U نقطه توجه طرح نهایی
final drive U چرخ گرداننده نهایی شنی
pay off U جزای کیفر نتیجه نهایی
margin efficiency of investment U بازده نهایی سرمایه گذاری
semi-finalist U شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
semi-finalists U شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
final shaving U پرداخت [کوتاه کردن نهایی پرزها]
cupholder U برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
imprisonment U محبوس کردن پس ازصدور حکم نهایی
integrated revision U بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
quarterfinal U دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
finality U اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
showdown U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
showdowns U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
surf off U دور نهایی مسابقه موج سواری
finallist U کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
thresholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
tag line U جمله نهایی نمایش وغیره نقطه حساس
ultimate tensile strength U حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
armageddon U مبارزهء نهایی میان نیکی وبدی در قیامت
threshold U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
greats U امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه
semifinalist U کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
quarterfinalist U کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
great go U امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
all the way U اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
threshholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
sprocket U دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
interrupts U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupting U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
decision altitude U ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
interrupt U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
maieutics U فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ
glide U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glided U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glides U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
goal U 1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
goals U 1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
check plot U یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
offset U حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
offsetting U حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
actual address U دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
trailer U بایت نهایی فایل که حاوی خصوصیات فایل وکنترل است
trailers U بایت نهایی فایل که حاوی خصوصیات فایل وکنترل است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com