Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
systemoless
U
فاقد سیستم صحیح
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
time
U
انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و..
timed
U
انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و..
times
U
انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و..
single track
U
فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
unqulified
U
فاقد شرایط لازم فاقد صلاحیت غیرصالح
uptime
U
پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
crash conversion
U
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
handshakes
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshaking
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
acentrous
U
فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
Hear hear!
U
صحیح است ! صحیح است ! درمقام تأیید وتصدیق )
query
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
market socialism
U
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run
U
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs
U
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen
U
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder
U
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral
U
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
rational number
U
عدد صحیح و یا خارج قسمت دو عدد صحیح
QBE
U
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
integrated
U
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
rollover
U
صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
freeing
U
فاقد
anurous
U
فاقد دم
frees
U
فاقد
bankrupt of
U
فاقد
freed
U
فاقد
free
U
فاقد
sans
U
فاقد
scentless
U
فاقد بو
ex
U
فاقد
ex-
U
فاقد
dis qualified
U
فاقد قابلیت
ametabolic
U
فاقد دگردیسی
acholous
U
فاقد صفرا
homely
U
فاقد جمال
dis qualified
U
فاقد شرایط
shorthanded
U
فاقد کارگرکافی
inexpert
U
فاقد خبرگی
toom
U
فاقد لاغر
unmeet
U
فاقد صلاحیت
unobtrusive
U
فاقد جسارت
unmannered
U
فاقد رفتارشایسته
abulic
U
فاقد اراده
acholic
U
فاقد صفرا
unobtrusively
U
فاقد جسارت
indiscreet
U
فاقد حس تشخیص
stolidly
U
فاقد احساس
exhaust bin level
U
فاقد موجودی
burdened
U
فاقد حق تقدم
astomatal
U
فاقد دهان
impassible
U
فاقد احساس
acolous
U
فاقد اعضاء
dishonest
U
فاقد امانت
intestable
U
فاقد صلاحیت
incoordinate
U
فاقد حس همکاری
without
U
انطرف فاقد
without engagement
U
فاقد تعهد
inertialess
U
فاقد اینرسی
landless
U
فاقد زمین
impersonal
U
فاقد شخصیت
stolid
U
فاقد احساس
antipathetic
U
فاقد تمایل
ad hoc
U
فاقد عمومیت
visionless
U
فاقد دید
ametabolous
U
فاقد دگردیسی
lacks
U
فاقد بودن
unmennerly
U
فاقد رفتارشایسته
lacked
U
فاقد بودن
lack
U
فاقد بودن
incompetent
U
فاقد صلاحیت
undocumented
U
فاقد ویزا
landlessness
U
فاقد زمین
paratactic
U
فاقد روابط
inertialess
U
فاقد لختی
standbys
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
untune
U
فاقد هم اهنگی کردن
aplacental
U
فاقد جفت جنین
unnerve
U
فاقد عصب کردن
unnerved
U
فاقد عصب کردن
deaf
U
فاقد قوه شنوایی
agamous
U
فاقد الت جنسی
unnerving
U
فاقد عصب کردن
deafer
U
فاقد قوه شنوایی
deafest
U
فاقد قوه شنوایی
one track
U
فاقد قوه ارتجاعی
azoic
U
فاقد نشان زندگی
undocumented
U
فاقد مدارک قانونی
denitrify
U
فاقد نیترات کردن
imperscriptible
U
فاقد اجازه نوشته
shapeless
U
فاقد شکل معین
fatherless
U
فاقد مولف معلوم
unqualified
U
فاقد شرایط لازم
depersonalize
U
فاقد شخصیت کردن
asexual
U
فاقد خاصیت جنسی
duty free
U
فاقد حقوق گمرکی
intestate
U
فاقد وصیت نامه
unfeeling
U
بیحس فاقد احساسات
moneyless economy
U
اقتصاد فاقد پول
ineligible
U
فاقد شرایط لازم
incapacitation
U
فاقد صلاحیت کردن
nonage
U
فاقد اهلیت قانونی
unthinking
U
فاقد قوهی تفکر
irretractile
U
فاقد قوه قبض
unman
U
فاقد مردانگی کردن
unmans
U
فاقد مردانگی کردن
inerrancy
U
فاقد غلط و اشتباه
inexpessive
U
فاقد قوه فهماندن
acheiria
U
فاقد قوهء لامسه
stereotyped
U
فاقد نبوغ وابتکار
irretentive
U
فاقد قوه ضیط
unnerves
U
فاقد عصب کردن
unmanning
U
فاقد مردانگی کردن
desk accessory
U
در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
coupling
U
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
bifuel propulsion
U
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
policonic projection
U
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
design phase
U
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
download
U
فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
natives
U
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
native
U
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
chcp
U
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
demanded
U
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
ES IS
U
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
tar
U
سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
diabatic process
U
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
demand
U
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demands
U
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
system diagnostics
U
امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
standby
U
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standbys
U
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
building block principle
U
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
automatic levelling
U
سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
three phase four wire system
U
سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
bridges
U
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged
U
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge
U
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf
U
متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
disqualifies
U
فاقد شرایط لازم دانستن
cleaned
U
هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
cleanest
U
هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
clean
U
هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
disqualify
U
فاقد شرایط لازم دانستن
cleans
U
هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
insolvent
U
فاقد توانایی پرداختن دیون
indign
U
فاقد شایستگی خشمگین کردن
desexualize
U
فاقد قوه جنسی کردن
desex
U
فاقد قوه جنسی کردن
color blind
U
فاقد حساسیت نسبت برنگ
disqualified
U
فاقد شرایط لازم دانستن
inartistic
U
فاقد اصول هنری بی هنر
visionless
U
فاقد حس بینش ومال اندیشی
non cohesive soil
U
خاکی که فاقد چسبندگی باشد
inert
U
فاقد نیروی جنبش بیروح
coreless induction furnace
U
کوره القائی فاقد هسته
disqualifying
U
فاقد شرایط لازم دانستن
straw boss
U
[سرپرست فاقد اختیارات کافی]
abranchiate
U
فاقد برانشی یادستگاه تنفس
moron
U
فرد فاقد رشد فکری
unaccounted
U
حساب نشده فاقد توضیح
morons
U
فرد فاقد رشد فکری
achordata
U
جانوران فاقد ستون فقرات
off load
U
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
failure
U
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failures
U
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
desktop
U
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
lambert projection
U
سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
warm boot
U
شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
expansion card
U
کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
albinos
U
شخص فاقد مواد رنگ دانه
tone-deaf
U
فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
tone deaf
U
فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
undemonstrative
U
فاقد ضمیر اشاره غیر مدلل
apteral
U
ایوان ستوندار فاقد ستونهای کناری
despiritualize
U
فاقد خاصیت یا جنبه روحانی کردن
He is only half a man .
U
مردانگی ندارد (فاقد قدرت وشجاعت )
albino
U
شخص فاقد مواد رنگ دانه
link encryption
U
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
slice
U
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices
U
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
disbud
U
غنچههای درخت را چیدن فاقد غنچه کردن
opened
U
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opens
U
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
teleran system
U
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
open
U
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
designation system
U
سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
system flowchart
U
نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
masters
U
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered
U
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master
U
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
zooflagellate
U
اغازیان شبه گیاه فاقد خاصیت جذب نور
He has no influence . He cuts no ice. He carries no weight
U
دیگر کلاهش پشم ندارد ( فاقد نفوذ است )
to leave yourself open to the charge of lacking seriousness
U
خود را در معرض اتهام فاقد جدیت بودن گذاشتن
good
U
صحیح
proper
<adj.>
U
صحیح
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com