English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
industrial wastewater U فاضلاب صنعتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
storm water U فاضلاب ناشی از بارندگی فاضلاب سطحی
sewer U فاضلاب رو مجرای فاضلاب
sewers U فاضلاب رو مجرای فاضلاب
drainage trench U فاضلاب رو
sewerage U فاضلاب
waste water U فاضلاب
water disposal U فاضلاب
sewage U فاضلاب
sewer pipe U لوله فاضلاب
sewer tunnel U مجری فاضلاب
scuppering U دهانه فاضلاب رو
sewerage system U شبکه فاضلاب
scuppers U دهانه فاضلاب رو
cesspool U انباره فاضلاب
cesspool U چاه فاضلاب
sewage system U شبکه فاضلاب
sewage purification U تصفیه فاضلاب
sewage irrigation U ابیاری فاضلاب
odour of wastewater U بوی فاضلاب
scupper U دهانه فاضلاب رو
scuppered U دهانه فاضلاب رو
drainage trench U معبر فاضلاب
collecting system U شبکه فاضلاب
colour of waste water U رنگ فاضلاب
domestic waste water U فاضلاب خانگی
leaching pit U چاه فاضلاب
sewers U مجرای فاضلاب
durham U اتصال فاضلاب
sewers U مجاری فاضلاب
sewer U مجاری فاضلاب
sewer U مجرای فاضلاب
sewers U مجرای فاضلاب ساختن
drainage U خشک اندازی فاضلاب
waste water purification plant U تصفیه خانه فاضلاب
sewer U مجرای فاضلاب ساختن
acicity of wastewater U درجه اسیدی فاضلاب
sewage works {sg} U تصفیه خانه فاضلاب
main sewer U مجرای اصلی فاضلاب
sewerage U مجموع مجرای فاضلاب
storm sewer U لوله فاضلاب اب باران
sewer ventilation U تهویه شبکه فاضلاب
acidity of wastewater U درجه اسیدی فاضلاب
sewage factor U ضریب تبدیل اب به فاضلاب
secondary sewers U لولههای فرعی فاضلاب
sewerage U شبکه جمع اوری فاضلاب
street inlet U دریچه ورود فاضلاب سطحی
gathering pit U گودال جمع اوری فاضلاب
sewarage U زهکشی مجموع مجاری فاضلاب
sewerage requipment U تاسیسات شبکه جمع اوری فاضلاب
high wrought U صنعتی
technical U صنعتی
industrial water U اب صنعتی
manufacturing U صنعتی
industrial U صنعتی
industrial unions U اتحادیههای صنعتی
industrial unit U واحد صنعتی
industrial workers U کارگران صنعتی
industrializing U صنعتی کردن
polytechnical U دانشکده صنعتی
industrialization U صنعتی کردن
mechnical U ماشینی صنعتی
industrial union U اتحادیه صنعتی
industrial fluctuations U نوسانهای صنعتی
industrial frequency U فرکانس صنعتی
industrial insurance U بیمه صنعتی
industrial management U مدیریت صنعتی
industrial nations U کشورهای صنعتی
industrial psychology U روانشناسی صنعتی
industrial revolution U انقلاب صنعتی
industrial switch U کلید صنعتی
producer buyer U خریدار صنعتی
industrialization U صنعتی شدن
industrialises U صنعتی کردن
plants U واحد صنعتی
plant U واحد صنعتی
industrial building U بنای صنعتی
industrial relations U روابط صنعتی
valve U شیر صنعتی
vertical union U اتحادیه صنعتی
trade effluent U فضولات صنعتی
technical grade U خلوص صنعتی
industrialization U صنعتی سازی
industrializes U صنعتی کردن
industrialize U صنعتی کردن
industrialising U صنعتی کردن
industrial espionage U جاسوسی صنعتی
industrialism U سیستم صنعتی
art bronze U برنز صنعتی
industrial building U ساختمان صنعتی
industrial area U منطقه صنعتی
artificial magnet U مغناطیس صنعتی
artistical U هنرامیز صنعتی
artful U ماهرانه صنعتی
polytechnics U دانشکده صنعتی
commercial efficiency U بازده صنعتی
polytechnic U دانشکده صنعتی
technological U حرفهای صنعتی
technologically U حرفهای صنعتی
engineering workshop U کارگاه صنعتی
industrial chemistry U شیمی صنعتی
applied economics U اقتصاد صنعتی
industrial economics U اقتصاد صنعتی
industrial consumption U مصرف صنعتی
industrial concern U بنگاه صنعتی
artless U غیر صنعتی
industrial electronic U الکترونیک صنعتی
industrial disputes U اختلافات صنعتی
valve U ولو [شیر صنعتی]
decreasing cost industry U هزینه نزولی صنعتی
an artistic production U عمل یا کار صنعتی
the industrial quarter of the U محله صنعتی شهر
bric-a-brac U خرده ریز صنعتی
art casting U ریخته گری صنعتی
applied economics engineer U مهندس اقتصاد صنعتی
producer advertising U تبلیغ محصولات صنعتی
process of industrialization U فرایند صنعتی شدن
industrial electric locomotive U لکوموتیو الکتریکی صنعتی
industrial investment U سرمایه گذاری صنعتی
inartistically U بطور غیر صنعتی
industrial classifications U طبقه بندی صنعتی
interphase transformer loss U تلفات پیچک صنعتی
index of industrial production U شاخص تولید صنعتی
industrial alternating current U جریان متناوب صنعتی
industrial workers of the world U کارگران صنعتی جهان
industrial reserve army U ارتش ذخیره صنعتی
industrial robot U دستگاه خودکار صنعتی
industrial capitalism U سرمایه داری صنعتی
manufactoring tape milling machine U دستگاه نورد صنعتی
pilot plant U واحد ازمایش صنعتی
industrialize U بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
pastiches U تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
pastiche U تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
articlcs of virtu U کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
industrial school U اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
Midlands U ناحیهی صنعتی در مرکز انگلستان
artlessly U بطور ساده یاغیر صنعتی
industrialises U بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
Industrial Architecture U معماری خانه های صنعتی
industrializes U بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
trade fixtures U الات صنعتی نصب شده
industrializing U بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrial instrument U دستگاه اندازه گیری صنعتی
industrial electronic computer U ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
metonymical U دارای صنعتی که انراmetonym گویند
industrialising U بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
technological U تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
technology U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technologically U تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
technologies U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
industrial data collection device U دستگاه صنعتی جمع اوری داده
Industrial Aesthetic U [سیستم زیبایی شناختی ساختمان های صنعتی]
labour intensive industry U صنعتی که به نیروی انسانی زیادی احتیاج دارد
Industrialized building U [تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
Industrial Park U [طراحی املاک برای استفاده صنعتی در قرن نوزدهم در منچستر]
pot-boilers U کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boiler U کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot boiler U کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
high Sierra specification U روش استاندارد صنعتی برای ذخیره سازی داده روی ROM-CD
din U سازمان استاندارد صنعتی آلمان معمولاگ مربوط به مشخصات ورودی ها و سوکت ها
pantechnicons U نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
pantechnicon U نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
an iconic statue U مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
value added U اضافه قیمتی که در مواد خام در نتیجه عملیات صنعتی و تولیدی ایجاد میشود
leaching pit U چاه جذب کننده چاه فاضلاب
soakaway U چاه فاضلاب چاه جذب کننده
maintenance U جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
Luddites U هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
Luddite U هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
linear programming U برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
composite demand U تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
cost accounting U حسابداری قیمت تمام شده حسابداری صنعتی
cost accounting U حسابداری قیمت تمام شده حسابداری هزینه حسابداری صنعتی
rs c U استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com