Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
declination
U
فاصله زاویهای تا جسمی روی کره سماوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
angular distance
U
فاصله زاویهای
elongation
U
فاصله زاویهای
angular parallax
U
تقرب زاویهای دید شکست زاویهای نور
following distance
U
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space
U
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
point blank range
U
فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval
U
فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
heavenly
U
سماوی
celestial
U
سماوی
act of God
U
افات سماوی
spherical coordinates
U
مختصات سماوی
ethereal
U
اثیری سماوی
celestial equator
U
استوای سماوی
heavenly body
U
جرم سماوی
falling stars
U
حجر سماوی
acts of God
U
افات سماوی
falling star
U
حجر سماوی
celestial horizon
U
افق سماوی
aerolite
U
شهاب سماوی
celestial body
U
جسم سماوی
celestial machine
U
مکانیک سماوی
celestial sphere
U
کره سماوی
celectial equator
U
استوای سماوی
celestrial bodies
U
اجرام سماوی
celestrial body
U
جرم سماوی
space
U
فاصله دادن فاصله داشتن
spaces
U
فاصله دادن فاصله داشتن
bodily pain
U
جسمی
corporal
U
جسمی
substantial
U
جسمی
somatic
U
جسمی
corporeal
U
جسمی
corporals
U
جسمی
carnal
U
جسمی
collision parameter
U
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
small circle
U
دایره صغیره سماوی
uranometry
U
نقشه اجرام سماوی
celestial meridian
U
نصف النهار سماوی
celestial meridian
U
دایره نیمروز سماوی
great circle
U
دایره عظیمه سماوی
astrophysics
U
مبحث اجرام سماوی
so matic
U
طبیعی جسمی
superphysical
U
ابر جسمی
material
U
کلی جسمی
materials
U
کلی جسمی
physical psychological
U
جسمی- روانی
physically handicapped
U
معلول جسمی
alley
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
uranological
U
وابسته به هیئت و اجرام سماوی
great circle route
U
مسیرقوس دایره عظیمه سماوی
celestrial body
U
جسم سماوی جرم اسمانی
heavenly body
U
جرم اسمانی جسم سماوی
body
U
اطاق ماشین جرم سماوی
bodies
U
اطاق ماشین جرم سماوی
meteoroid
U
شهاب ثاقب احجار سماوی
celestial equator system of coordinates
U
دستگاه مختصات استوای سماوی
corporeity
U
خاصیت جسمی یامادی
hard chine
U
خن زاویهای
triangulate
U
سه زاویهای
angular
U
زاویهای
trigonous
U
سه زاویهای
uranometry
U
اندازه گیری اجرام سماوی اسمانسنجی
meteoritics
U
مبحث سنگهای سماوی شهاب شناسی
the colouring p of a substance
U
ماده رنگ دهنده جسمی
transubstantiation
U
تبدیل جسمی بجسم دیگر
embolic
U
مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
somatotype
U
نوع جسم ساختمان جسمی
somatotypic
U
نوع جسم ساختمان جسمی
whaleback
U
هر جسمی شبیه پشت بالن
distortion
U
کرنش زاویهای
radian frequency
U
فرکانس زاویهای
distortions
U
کرنش زاویهای
angle milling cutter
U
فرزکننده زاویهای
cover an angle
U
زاویهای را بستن
angular acceleratin
U
شتاب زاویهای
angle strain
U
کشیدگی زاویهای
angular speed
U
سرعت زاویهای
angular diameter
U
قطر زاویهای
angular acceleration
U
شتاب زاویهای
angular parallax
U
پارالاکس زاویهای
angular correlation
U
همبستگی زاویهای
angular momentum
U
تکانه زاویهای
angular momentum
U
مقدارحرکت زاویهای
angular travel
U
حرکت زاویهای
angular displacement
U
اختلاف زاویهای
angular distribution
U
توزیع زاویهای
angular frequency
U
بسامد زاویهای
angular displacement
U
جابجایی زاویهای
angle strain
U
کرنش زاویهای
angular velocity
U
تندی زاویهای
angular frequency
U
فرکانس زاویهای
angular velocity
U
سرعت زاویهای
uranology
U
مبحث اجرام سماوی و سیارات ستاره شناسی
electrolysis
U
تجزیه جسمی بوسیله جریان برق
heredity
U
رسیدن خصوصیات جسمی وروحی بارث
hole
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
angle grinder
U
پرداخت کننده زاویهای
decagon
U
شکل ده ضلعی و ده زاویهای
angular probability distribution
U
توزیع زاویهای احتمال
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای
angular kinematics
U
حرکت شناسی زاویهای
angular deformation
U
تغییر شکل زاویهای
pelorus
U
دستگاه سمت یاب چشمی نسبت به اجرام سماوی
hemihydrate
U
هیدرات جسمی که دارای نیم ملکول اب است
gyrostat
U
التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
dispersoid
U
پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
radioactivity
U
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
allotrope
U
جسمی که مستعدتبدیل بچند صورت یا ماده باشد
radio activity
U
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
close march
U
راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
turn
U
تغییر زاویهای مسیر هواپیما
turns
U
تغییر زاویهای مسیر هواپیما
spin angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای اسپینی
spin angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای اسپین
angular velocity
U
سرعت زاویهای رهایی بمب
catalysis
U
اثر مجاورت جسمی دریک فعل وانفعال شیمیایی
penance
U
تحمل عذاب جسمی برای بخشوده شدن گناه
emulsion
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
tags
U
جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
emulsioned
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsioning
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
tag
U
جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
emulsions
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
angular variability
U
تغییرات زاویهای حرکت باد یامسیر ان
luminescence
U
پدیده نورافشانی جسمی پس ازقرار گرفتن درمعرض تابش اشعه
gyro
U
وسیلهای که از اندازه حرکت زاویهای یک جرم دوار
sailed
U
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sail
U
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailings
U
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
metamer
U
جسمی که در ترکیب و سنگینی با جسم دیگر برابرولی درخواص شیمیایی است
go no go
U
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
antimatter
U
جسمی که حاوی مادهء ضد خود نیز باشد مثل ضدالکترون بجای الکترون
variable incidence
U
جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
acetolysis
U
تجزیهء جسمی در اثراضافه شدن جوهر سرکه حالت استیله و هیدرولیز پیداکردن در ان واحد
variable pitch
U
جسمی که بصورت لولایی به ملخ نصب شده که در ان زاویه برخورد گام نامیده میشود
jet propulsion
U
جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
slants
U
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slanted
U
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slant
U
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
deflection of vertical
U
اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
polymers
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymer
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
angle drill
U
ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
coriolis force
U
نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
bow wave
U
موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
tabbed flap
U
فلپی که لبه فرار ان لولا شده و تا زاویهای بزرگتراز زاویه اصلی بطرف پایین منحرف میشود
stair stepping
U
روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
isomer
U
جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
isomerous
U
جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
gyro
U
برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
longitudinal dihedral
U
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
timing disc
U
علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
nucleole
U
جسمی که در درون هسته یاخته ها یافت میشود هسته هسته
flying status
U
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
discontinuance
U
فاصله
blank character
U
فاصله
diastema
U
فاصله
spacing
U
فاصله
equidistant
U
هم فاصله
interregnums
U
فاصله
interregnum
U
فاصله
interregna
U
فاصله
em dash
U
خط فاصله ام
en dash
U
خط فاصله ان
gaps
U
فاصله
gap
U
فاصله
clearance
U
فاصله
range
U
فاصله
ranged
U
فاصله
ranges
U
فاصله
spaces
U
جا فاصله
spaces
U
فاصله
interval
U
فاصله
space
U
فاصله
space
U
جا فاصله
tele
U
فاصله
distances
U
فاصله
blankest
U
فاصله
blank
U
فاصله
lengths
U
فاصله
space bar
U
فاصله زن
length
U
فاصله
hiatus
U
فاصله
single space
U
تک فاصله تو هم
per saltum
U
بی فاصله
head space
U
فاصله سر
intermezzo
U
فاصله
unremittingly
U
بی فاصله
intermittence
U
فاصله
distance
U
فاصله
axle stub
U
اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
interval confidence
U
فاصله اطمینان
signal distance
U
فاصله علامتی
subinterval
U
فاصله فرعی
social distance
U
فاصله اجتماعی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com