Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
illiquid
U
غیر مایع غیر قابل تبدیل به پول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
liquefiable
U
قابل تبدیل به مایع
Other Matches
liquefaction
U
تبدیل به مایع
fluidization
U
تبدیل به مایع شدن
fluidize
U
تبدیل به مایع کردن
eutectic change
U
تبدیل مایع به جسم جامدزودگداز
liquefying
U
گداختن تبدیل به مایع کردن
liquify
U
گداختن تبدیل به مایع کردن
liquefy
U
گداختن تبدیل به مایع کردن
liquefied
U
گداختن تبدیل به مایع کردن
liquefies
U
گداختن تبدیل به مایع کردن
hypergol
U
مایع قابل اشتعال
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
toluene
U
مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
fluidify
U
تبدیل به جسم سیال کردن مایع کردن
nitro
U
مایع قابل اشتعال مورداستفاده در اتومبیل بصورت خالص یا مخلوط برای نیروی بیشتر
convertibles
U
قابل تبدیل
transmutative
U
قابل تبدیل
transmutable
U
قابل تبدیل
convertible
U
قابل تبدیل
interconvertible
U
قابل تبدیل
interchangeable
U
قابل تبدیل
ne varirtur
U
غیر قابل تبدیل
vitrifiable
U
قابل تبدیل به شیشه
convertible currency
U
ارز قابل تبدیل
convertible money
U
پول قابل تبدیل
convertibles
U
قابل تسعیر و تبدیل
saponifiable
U
قابل تبدیل بصابون
pulverable
U
قابل تبدیل به پودر
convertible
U
قابل تسعیر و تبدیل
pulverizable
U
قابل تبدیل به پودر
catch penny
U
قابل تبدیل به پول
convertibles
U
آنچه قابل تبدیل است
transformative
U
قابل تبدیل دگرگون شونده
negotiable
U
قابل تبدیل به پول نقد
couchette
U
نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
commutable
U
دگرگونی پذیر قابل تبدیل
couchettes
U
نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
luminous energy
U
نیروی قابل تبدیل بنور
inconvertible currency
U
ارز غیر قابل تبدیل
convertible
U
آنچه قابل تبدیل است
vitrifiable
U
قابل تبدیل بحالت زجاجی
incommutable
U
تبدیل ناپذیر غیر قابل تعویض
insolvable
U
غیر قابل تبدیل به پول نقد
binders
U
را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند
packet
U
شبکه قابل ارسال باشد تبدیل میکند
packets
U
شبکه قابل ارسال باشد تبدیل میکند
bondable
U
قابل تبدیل به اوراق قرضه وثیقه پذیر
binder
U
را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند
convertible
U
پولی که با نرخ معین قابل تبدیل به طلا باشد
convertibles
U
پولی که با نرخ معین قابل تبدیل به طلا باشد
omr
U
و به صورتی که قابل پردازش در کامپیوتر باشد تبدیل میکند
pascal's law
U
هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
atom
U
مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
atoms
U
مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
sounded
U
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
sounds
U
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
sound
U
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
soundest
U
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
digitize
U
تبدیل سیگنالهای آنالوگ به دیجیتال که قابل پردازش با کامپیوتر باشد
reduce
U
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
signal
U
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
visualization
U
تبدیل اعداد یا داده به صورت گرافیکی که راحت تر قابل فهم باشد
reducing
U
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
signaled
U
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signalled
U
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
reduces
U
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
decompression
U
تبدیل یک تصویر یا فایل داده فشرده به حالتی که قابل دیدن شود
l.l.c
U
liquid-liquidchromatography کروماتوگرافی مایع- مایع
normalize
U
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalised
U
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalising
U
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalises
U
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalizes
U
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
convertor
U
وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
converter
U
وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
quantizer
U
وسیله تبدیل سیگنال ورودی آنالوگ به عددی که توسط کامپیوتر قابل پردازش است
analog
U
وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
cards
U
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
image
[وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند.]
card
U
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
images
U
وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند
optical
U
وسیلهای که تصویر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که قابل ذخیره سازی و نمایش روی کامپیوتر هستند
reader
U
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
analogues
U
ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
analogue
U
ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
readers
U
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
scanners
U
وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
scanner
U
وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
pooler
U
وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد
critical raynold's number
U
عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
mouse
U
برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
mouses
U
برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
preparation
U
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
compiles
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiling
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiled
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
preparations
U
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
compile
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
hand-held
U
وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
magnetic tapes
U
ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
magnetic tape
U
ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
printer
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
document
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documented
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documenting
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
liquid liquid chromatography
U
کروماتوگرافی مایع- مایع
input
U
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
inputted
U
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
digitizer
U
مبدل آنالوگ به دیجیتال یاوسیلهای که سیگنالهای آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
scanner
U
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners
U
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
coupler
U
وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
novatio non presumiter
U
تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
optical
U
وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
ocr
U
وسیلهای که حرف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و برای پردازش در کامپیوتر به حالت قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
adapter
U
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
modem
U
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
optical
U
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
transiguration
U
تبدیل صورت تبدیل هیئت
conversion scale
U
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
restitution
U
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
binary to hexadecimal conversion
U
تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
binary to octal conversion
U
تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
steepest
U
مایع
liquid/gas separator
U
مایع
steep
U
مایع
anti icing fluid
U
مایع ضد یخ
water
U
مایع
watered
U
مایع
watering
U
مایع
waters
U
مایع
liquids
U
مایع
fulidal
U
مایع
aneroid
U
بی مایع
liquid
U
مایع
fluidal
U
مایع
conversion
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
fluids
U
مایع متحرک
semiliquid
U
مایع غلیظ
deicer
U
مایع ضدیخ
dissolving
<adj.>
U
مایع محلل
water glass
U
شیشه مایع
semifluid
U
نیم مایع
liquid hydrogen
U
هیدروژن مایع
liquid nitrogen
U
نیتروژن مایع
sodium metasilicate
U
شیشه مایع
resolvent
<adj.>
U
مایع محلل
absorption liquid
U
مایع جذب
fluid
U
مایع متحرک
soluble glass
U
شیشه مایع
paraffin oil
U
پارافین مایع
sodium silicate
U
شیشه مایع
vitrous humor
U
مایع زجاجیه
spinal fluid
U
مایع نخاعی
silicate of soda
U
شیشه مایع
liquid hydrates
U
مایع هیدراتها
semiliquid
U
مایع چسبنده
liquefaction
U
مایع شدن
sealing liquid
U
مایع اب بندی
sop
U
غذای مایع
subaqueous
U
زیر مایع
liquid propellant
U
سوخت مایع
cryogenic liquid
U
مایع سرمازا
liquid air
U
هوای مایع
liquescent
U
مایع شونده
liquid soap
U
صابون مایع
liquefied gas
U
گاز مایع
liquid gas
U
گاز مایع
liquescence
U
مایع شدگی
grume
U
مایع چسبناک
cutback bitumen
U
قیر مایع
liquid ammonia
U
امونیاک مایع
liquid propellant
U
خرج مایع
liquid glass
U
شیشه مایع
liquid fuel
U
سوخت مایع
sops
U
غذای مایع
condensation
U
مایع کردن
liquidly
U
بشکل مایع
liquidity index
U
اندیس مایع
liquid exygen
U
اکسیژن مایع
liquid state
U
حالت مایع
liquefacient
U
مایع کننده
liquid oxygen
U
اکسیژن مایع
out back
U
چسب مایع
glueing
U
چسب مایع
glue
U
چسب مایع
liquid foundation
U
کرم مایع
mercury pool tube
U
لامپ مایع
solvents
U
مایع محلل
solvent
<adj.>
U
مایع محلل
furfuraldehyde
U
مایع الدئیدی
liquid crystals
U
کریستال مایع
pool cathode tube
U
لامپ مایع
glues
U
چسب مایع
gluing
U
چسب مایع
pool cathode
U
کاتد مایع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com