Perdic | غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (21 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	creak U	غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
	creaked U	غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
	creaking U	غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
	creaks U	غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	whiz U	غژغژ کردن
	whir U	غژغژ کردن
	undisturbed sample U	نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
	oil U	روغن کاری کردن روغن ساختن
	oiling U	روغن کاری کردن روغن ساختن
	oils U	روغن کاری کردن روغن ساختن
	air cooled oil cooler U	نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
	whizzer U	غژغژ کننده
	chortles U	صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
	chortled U	صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
	chortle U	صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
	chortling U	صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
	desert U	[طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
	oil dent U	شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
	twangs U	صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
	twang U	صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
	twanged U	صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
	twanging U	صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
	fixed pivot U	لولای ثابت
	inside hinge U	لولای داخلی
	camera nadir U	خط لولای دوربین
	piano hinge U	لولای قدی
	joint hinge U	لولای قدی
	wire hinge U	لولای سیمی
	knuckle joint U	لولای مفصلی
	knuckle joint U	لولای بند دار
	turning point U	نقطه لولای چرخش
	butt U	لبه لولای فرنگی
	swivels U	لولای پاشنه گرد
	butted U	لبه لولای فرنگی
	turning points U	نقطه لولای چرخش
	swivelled U	لولای پاشنه گرد
	swivel U	لولای پاشنه گرد
	butts U	لبه لولای فرنگی
	cutting oil U	روغن سردکننده روغن برش
	creosoting U	روغن قیر روغن قطران
	creosotes U	روغن قیر روغن قطران
	oil can U	حلب روغن , روغن دان
	creosoted U	روغن قیر روغن قطران
	creosote U	روغن قیر روغن قطران
	the door swung open U	در روی لولای خودچرخیده است
	pintle center U	مرکز لولای جنگ افزار
	virgin U	دست نخورده
	intact U	دست نخورده
	safest U	صدمه نخورده
	unshod U	نعل نخورده
	intemerate U	دست نخورده
	unbeaten U	ضرب نخورده
	virginal U	دست نخورده
	unruffled U	چین نخورده
	unvarnished U	جلا نخورده
	safer U	صدمه نخورده
	safe U	صدمه نخورده
	virgins U	دست نخورده
	safes U	صدمه نخورده
	orbit point U	نقطه لولای چرخش هواپیمادر هوا
	virgin medium U	واسطه دست نخورده
	whole U	دست نخورده کامل
	pristine U	طبیعی ودست نخورده
	unheard U	بگوش نخورده غیرمسموع
	entirety U	چیزدرست ودست نخورده
	entire U	دست نخورده بی عیب
	hinges U	لولای درب کاپوت ماشین محور لولایی
	hinge U	لولای درب کاپوت ماشین محور لولایی
	monofilament U	تاریا رشته واحدتاب نخورده
	unbeaten U	شکست نخورده مغلوب نشده
	He returned the money intact. U	پول را دست نخورده پ؟ داد
	inuct U	روغن مالی کردن
	lubrication U	روغن کاری کردن
	degrease U	پاک کردن روغن
	replenishment U	پر کردن روغن ذخیره
	anoints U	روغن مالی کردن
	anointing U	روغن مالی کردن
	anoint U	روغن مالی کردن
	embrocate U	روغن مالی کردن
	blade flapping U	حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
	It remained intact. U	سالم ودست نخورده باقی مانده
	monofil U	تاریا رشته واحد تاب نخورده
	tinkles U	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
	tinkled U	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
	tinkling U	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
	tinkle U	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
	replenishes U	تنظیم کردن روغن سلاحها
	throttle U	پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
	throttles U	پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
	liquors U	با روغن پوشاندن چرب کردن
	throttling U	پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
	anele U	تدهین یا روغن مالی کردن
	replenishing U	تنظیم کردن روغن سلاحها
	replenished U	تنظیم کردن روغن سلاحها
	liquor U	با روغن پوشاندن چرب کردن
	replenish U	تنظیم کردن روغن سلاحها
	throttled U	پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
	honks U	صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
	honk U	صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
	honking U	صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
	honked U	صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
	acrophony U	صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
	voices U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	pings U	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
	ping U	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
	pinged U	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
	voicing U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	pinging U	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
	voice U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	synthesizers U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	synthesizer U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	synthesisers U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	hydromatic U	کار کردن با فشار روغن هیدروماتیک
	to leave everything as it is [not to change anything] U	رسوم قدیمی را ثابت [دست نخورده] نگه داشتن
	I havent had a bit sine morning . U	از صبح تاحالایک لقمه دهانم نگذاشتم ( چیزی نخورده ام )
	contraltos U	زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
	contralto U	زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
	slush down U	روغن کاری کردن بکسلهای ثابت ناو
	recuperation U	تجدید کردن روغن وسیله یاجنگ افزار
	monophthong U	صدای ساده وتنها صدای بسیط
	phut U	تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
	to blate U	مع مع کردن [صدای بز]
	swished U	صدای فش فش کردن
	plink U	صدای دق دق کردن
	swoosh U	صدای خش خش کردن
	crepitate U	صدای خش خش کردن
	swishing U	صدای فش فش کردن
	swishes U	صدای فش فش کردن
	swish U	صدای فش فش کردن
	skirl U	صدای زیر صدای نی انبان
	bellowed U	صدای گاو کردن
	bellowing U	صدای غرش کردن
	bellowed U	صدای غرش کردن
	bleats U	صدای بزغاله کردن
	bleating U	صدای بزغاله کردن
	bellow U	صدای غرش کردن
	pinging U	صدای غژایجاد کردن
	pinged U	صدای غژایجاد کردن
	pings U	صدای غژایجاد کردن
	bleat U	صدای بزغاله کردن
	gee U	صدای هی و هین کردن
	whoosh U	صدای صفیرایجاد کردن
	keck U	صدای قی کردن دراوردن
	ping U	صدای غژایجاد کردن
	bleated U	صدای بزغاله کردن
	bellow U	صدای گاو کردن
	whooshed U	صدای صفیرایجاد کردن
	turn down <idiom> U	کم کردن صدای بلند
	chirr U	صدای ملخ کردن
	sizzle U	صدای هیس کردن
	sizzled U	صدای هیس کردن
	sizzles U	صدای هیس کردن
	sizzling U	صدای هیس کردن
	bellowing U	صدای گاو کردن
	whooshes U	صدای صفیرایجاد کردن
	whooshing U	صدای صفیرایجاد کردن
	moving pivot U	نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
	squeaking U	با صدای جیغ صحبت کردن
	squeaks U	با صدای جیغ صحبت کردن
	bellow U	صدای شبیه نعره کردن
	vociferate U	با صدای بلند ادا کردن
	squeak U	با صدای جیغ صحبت کردن
	squeaked U	با صدای جیغ صحبت کردن
	bellowing U	صدای شبیه نعره کردن
	screeck U	صدای گوشخراش ایجاد کردن
	zoomed U	با صدای وزوز حرکت کردن
	bellowed U	صدای شبیه نعره کردن
	zooms U	با صدای وزوز حرکت کردن
	screak U	صدای گوشخراش ایجاد کردن
	zoom U	با صدای وزوز حرکت کردن
	stridulate U	تولید صدای گوشخراش کردن
	photo nadir U	مرکز خط المرکزین عکس نقطه لولای عکس هوایی
	plods U	اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
	distort U	صدای نامفهوم از بی سیم بی قواره کردن
	distorts U	صدای نامفهوم از بی سیم بی قواره کردن
	plodding U	اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
	snuffle U	زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
	plash U	صدای چلپ چلوپ ایجاد کردن
	plod U	اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
	whish U	: صدای حرف "سین " ایجاد کردن
	squish U	صدای شکستن یا پرتاب چیزی له کردن
	snuffling U	زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
	snuffles U	زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
	snuffled U	زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
	plodded U	اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
	diphthongize U	تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
	booed U	صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
	To speak in a low voice. U	آهسته صحبت کردن ( با صدای کوتاه ،یواش )
	boh U	صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
	plegaphonia U	گوش کردن صدای سینه هنگام دق خشکنای
	crackle U	صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
	crackled U	صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
	boo U	صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
	snapped U	شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
	snapping U	شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
	snap U	شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
	boos U	صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
	booing U	صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
	snaps U	شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
	quacked U	صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
	quack U	صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
	crackles U	صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
	quacking U	صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
	quacks U	صدای اردک کردن دوای قلابی دادن