Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sinker
U
غوطه ور کننده مین شناورکننده مین
sinkers
U
غوطه ور کننده مین شناورکننده مین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
lohmannizing
U
غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
plunged
U
غوطه
dip
U
غوطه
ducker
U
غوطه زن
soaks
U
غوطه
adrift
<adj.>
U
غوطه ور
floating
U
غوطه ور
plunge
U
غوطه
dips
U
غوطه
plunges
U
غوطه
soak
U
غوطه
dip
U
غوطه دادن
dips
U
غوطه دادن
immersion
U
غوطه وری
suspended load
U
مواد غوطه ور
soaks
U
غوطه وری
plunges
U
غوطه ور شدن
plunges
U
غوطه خوردن
soaks
U
غوطه دادن
plunged
U
غوطه ور شدن
plunged
U
غوطه خوردن
soak
U
غوطه وری
dive
U
غوطه خوردن
dunk
U
غوطه دادن
dunking
U
غوطه دادن
float into position
U
غوطه ور شدن
dunks
U
غوطه دادن
dunked
U
غوطه دادن
skirter
U
غوطه زدن
immersion heater
U
اب گرم کن غوطه ور
immersion heater
U
گرمکن غوطه ور
immersion heaters
U
اب گرم کن غوطه ور
immersion heaters
U
گرمکن غوطه ور
dived
U
غوطه خوردن
plunge
U
غوطه ور شدن
immerse
U
غوطه دادن
submergible
U
غوطه ور کردنی
immergence
U
غوطه ورسازی
immersing
U
غوطه دادن
buoyant mine
U
مین غوطه ور
immersed
U
غوطه دادن
immerge
U
غوطه دادن
submers
U
غوطه ورساختن
immersion vibrator
U
لرزاننده غوطه ور
immerses
U
غوطه دادن
immersion thermometer
U
دماسنج غوطه ور
submergence
U
غوطه وری
overwhelms
U
غوطه ورساختن
overwhelmed
U
غوطه ورساختن
plunge
U
غوطه خوردن
soak
U
غوطه دادن
submerse
U
غوطه دادن
submerging
U
غوطه ورساختن
submerges
U
غوطه ورساختن
submerged
U
غوطه ورساختن
submerge
U
غوطه ورساختن
immersion
U
غوطه ور شدن
overwhelm
U
غوطه ورساختن
submersible
U
قابل غوطه وری
wallowing
U
در گل و لای غوطه خوردن
souse
U
دراب غوطه ورشدن
dap
U
غوطه دادن شستشودادن
submersible
U
غوطه ور شناور زیرابی
plunger
U
شناور کاربوراتور غوطه ور
overwhelmed with reflection
U
غوطه وردر فکر
duck
U
اردک ماده غوطه
abysses
U
غوطه ورساختن مغاک
wallowed
U
در گل و لای غوطه خوردن
submerged arc welding
U
جوش قوسی غوطه ور
wallows
U
در گل و لای غوطه خوردن
abyss
U
غوطه ورساختن مغاک
bouquet mine
U
مین سطلی غوطه ور
wallow
U
در گل و لای غوطه خوردن
abysm
U
غوطه ورساختن مغاک
snagline mine
U
مین باشاخک غوطه ور
ducked
U
اردک ماده غوطه
duckings
U
اردک ماده غوطه
ducks
U
اردک ماده غوطه
dipneedle circuit
U
مدارمغناطیسی مین غوطه ور
plungers
U
شناور کاربوراتور غوطه ور
recollects
U
در بحر تفکر غوطه ورشدن
recollecting
U
در بحر تفکر غوطه ورشدن
recollect
U
در بحر تفکر غوطه ورشدن
To wallow in vice .
U
درمنجلاب فساد غوطه ور بودن
to overload someone
[with something]
U
کسی را
[با چیزی]
غوطه ورساختن
recollected
U
در بحر تفکر غوطه ورشدن
engulfs
U
غرق کردن در غوطه ورساختن
engulfing
U
غرق کردن در غوطه ورساختن
engulfed
U
غرق کردن در غوطه ورساختن
engulf
U
غرق کردن در غوطه ورساختن
immersing
U
غوطه ور کردن شناور نمودن
pensiveness
U
تفکر غوطه وری دراندیشه
dip
U
تعمید دادن غوطه ور شدن
demerse
U
زیراب کردن غوطه دادن
dips
U
تعمید دادن غوطه ور شدن
immersed
U
غوطه ور کردن شناور نمودن
immerse
U
غوطه ور کردن شناور نمودن
immerses
U
غوطه ور کردن شناور نمودن
to go a mucker on or over
U
در کاری یا چیزی غوطه ورشدن
to bathe in blood
U
درخون غوطه خوردن یا اغشتن
ducker
U
غوطه خور مرغابی گیر
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
pickling
U
غوطه ور ساختن در محلول رقیق اسید
dips
U
فروبردن و دراوردن از مایع غوطه ور شدن
dip
U
فروبردن و دراوردن از مایع غوطه ور شدن
vapor degreasing
U
غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
plunges
U
غوطه ورساختن شیب تند پیدا کردن
plunged
U
غوطه ورساختن شیب تند پیدا کردن
immersed density
U
وزن مخصوص جسم در حال غوطه وری
plunge
U
غوطه ورساختن شیب تند پیدا کردن
ducking stool
U
کرسی ای که زنان بدکاررابدان بسته ودراب پرت کرده غوطه میدادند
wet stowage
U
نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
reserve buoyancy
U
جرم اضافی برای غوطه ورساختن کامل شناورها یابدنه هواپیمای دریایی
cyaniding
U
سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
parkerizing
U
عملیاتی که در ان فلز درمحلولی از اسید فسفریک ودی اکسید منگنز داغ شده وسپس در روغن غوطه ورمیگردد تا از خوردگی فلزجلوگیری گردد
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
flotation
U
قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
swimming capability
U
قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
continous immersion test
U
ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
floats
U
غوطه ور شدن پر شدن تا انتهی سر ریز شدن کالای اضافه برفرفیت انبار
floated
U
غوطه ور شدن پر شدن تا انتهی سر ریز شدن کالای اضافه برفرفیت انبار
float
U
غوطه ور شدن پر شدن تا انتهی سر ریز شدن کالای اضافه برفرفیت انبار
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
dip
U
اندازه گیر زاویه انحنا عمق غوطه وری مین عمق شناوری ازاد مین نیم افراشتن پرچم
dips
U
اندازه گیر زاویه انحنا عمق غوطه وری مین عمق شناوری ازاد مین نیم افراشتن پرچم
plunges
U
غوطه ور شدن شناور شدن
plunge
U
غوطه ور شدن شناور شدن
plunged
U
غوطه ور شدن شناور شدن
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com