Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (38 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lohmannizing
U
غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wet stowage
U
نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
guards
U
صفحه محافظ روکش محافظ
guarding
U
صفحه محافظ روکش محافظ
guard
U
صفحه محافظ روکش محافظ
building up alloy
U
الیاژ مخصوص روکش کاری
alodine
U
نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
protective cover
U
روکش محافظ
preservative coating
U
روکش محافظ
protective layer
U
لایه یا روکش محافظ
facings
U
روکش محافظ دیوار
facing
U
روکش محافظ دیوار
obstructor
U
پوشاننده پنهان کننده
fence
U
روکش محافظ
[یا نرده]
[بویژه در اره کمانه ای ]
[مهندسی]
pickling
U
غوطه ور ساختن در محلول رقیق اسید
alloying constituent
U
ترکیب کننده الیاژ
vapor degreasing
U
غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
aluminize
U
روکش ساختن از الومینیوم
escorts
U
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escort
U
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting
U
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted
U
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
actuating horns
U
اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
pattern bombing
U
بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
wire locking
U
بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
penetrometer
U
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
notobranchiate
U
در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
crash protected
U
دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
surge protector
U
محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
processor
U
وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
amalgamated
U
ملقمه
amalgam
U
ملقمه
amalgams
U
ملقمه
amalgamate
U
ملقمه
amalgamating
U
ملقمه
amalgamates
U
ملقمه
pull down menu
U
فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
poaching
U
دسترسی به لیست ها که فایل یا برنامه ها به منظورجستجوی اطلاعاتی که استفاده کننده مستحق دسترسی به انها نیست
amalgamation
U
امتزاج ملقمه
scareup
U
فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
sinker
U
غوطه ور کننده مین شناورکننده مین
sinkers
U
غوطه ور کننده مین شناورکننده مین
shields
U
بدنه محافظ دیواره محافظ
shield
U
بدنه محافظ دیواره محافظ
transponder
U
تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
user defined key
U
کلید تعریف شده توسط استفاده کننده
hot zone
U
ناحیه تعریف شده توسط استفاده کننده
shoot
U
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
shoots
U
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
inundatory
U
پوشاننده
coverer
U
پوشاننده
user defined function
U
عملکردی که توسط استفاده کننده تعریف شده است
log in name
U
نامی که توسط ان سیستم کامپیوتر استفاده کننده را می شناسد
covering fire
U
اتش پوشاننده
screening force
U
نیروی پوشاننده
screening fire
U
اتش پوشاننده
covering barrier
U
مانع پوشاننده
fiducial marks
U
علایم پوشاننده
masking agent
U
عامل پوشاننده
covering tile
U
اجر یا تایل پوشاننده
bull
U
گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
bulls
U
گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
processor
U
تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود
authors
U
CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
immersing
U
غوطه ور کردن شناور نمودن
engulf
U
غرق کردن در غوطه ورساختن
demerse
U
زیراب کردن غوطه دادن
engulfed
U
غرق کردن در غوطه ورساختن
engulfing
U
غرق کردن در غوطه ورساختن
immersed
U
غوطه ور کردن شناور نمودن
immerse
U
غوطه ور کردن شناور نمودن
engulfs
U
غرق کردن در غوطه ورساختن
immerses
U
غوطه ور کردن شناور نمودن
source
U
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
retread process
U
تقویت روکش روکش دوباره
occulter
U
صفحه پوشاننده بیم نورافکن
wrming message
U
پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
prevarication
U
ساختن وکیل با طرف موکل افهارات دو پهلو و گمراه کننده شاهد
plunges
U
غوطه ورساختن شیب تند پیدا کردن
plunge
U
غوطه ورساختن شیب تند پیدا کردن
plunged
U
غوطه ورساختن شیب تند پیدا کردن
gap filler
U
یکان پوشاننده شکافها یارخنههای بین یکانها
insulator
U
عایق کننده روکش عایق
insulators
U
عایق کننده روکش عایق
auto lean
U
مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
soft keys
U
کلیدهای روی صفحه کلید که می توانند دارای معنای تعریف شدهای توسط استفاده کننده باشند
boarded
U
روکش کردن
face
U
روکش کردن
faces
U
روکش کردن
plating
U
روکش کردن
board
U
روکش کردن
case
U
روکش کردن
to do over
U
روکش کردن
encrust
U
روکش کردن
plates
U
روکش کردن
veneer
U
روکش کردن
overlaid
U
روکش کردن
plate
U
روکش کردن
cases
U
روکش کردن
dispatching priority
U
شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
cunclude
U
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
diachrony
U
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
consolidation
U
ادغام دو یاچند موسسه
coatings
U
پوشاندن روکش کردن
resurfaced
U
روکش تازه کردن
worming
U
روکش کردن طناب
coats
U
پوشاندن روکش کردن
retreads
U
روکش کردن لاستیک
recaps
U
روکش کردن لاستیک
resurface
U
روکش تازه کردن
lead coat
U
روکش کردن سربی
re tread
U
روکش کردن لاستیک
retread
U
روکش کردن لاستیک
coated
U
پوشاندن روکش کردن
chrome plate
U
روکش کردن با کروم
recapped
U
روکش کردن لاستیک
recapping
U
روکش کردن لاستیک
resurfaces
U
روکش تازه کردن
coat
U
پوشاندن روکش کردن
recap
U
روکش کردن لاستیک
metallize
U
روکش کردن با فلزات
bulid up
U
با سنگ یا اجر مسدود کردن روکش کردن
sickest
U
مریضی اعلام خراب بودن وسایل یا بدکار کردن انها
paintress
U
زنی که کارش رنگ کردن سفالینه و مانند انها است
sick
U
مریضی اعلام خراب بودن وسایل یا بدکار کردن انها
merger
U
یکی شدن دو یاچند شرکت
ligature
U
دو یاچند حرف متصل بهم
mergers
U
یکی شدن دو یاچند شرکت
aluminum coating by spraying amalgamate
U
روکش الومینیوم کردن امیختن
coverings
U
روکش کردن پوشانیدن پوشش
covers
U
روکش کردن پوشانیدن پوشش
cover
U
روکش کردن پوشانیدن پوشش
lot integrity
U
دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
steel face
U
روکش کردن یا روسازی کردن با فولاد
block
U
اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
blocked
U
اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
syndactyl
U
دارای دو یاچند انگشت بهم چسبیده
blocks
U
اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
encase
U
درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
encased
U
درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
encases
U
درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
revest
U
جامه روحانی پوشیدن روکش کردن
carried
U
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
carries
U
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
carry
U
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
carrying
U
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
dogfight
U
جنگ مابین دو یاچند نفر در گوشه تنگی
dogfights
U
جنگ مابین دو یاچند نفر در گوشه تنگی
tacit
U
تعهد کنترل اسلحه بین دو یاچند کشور
blocs
U
جعبه قرقره اتحاد دو یاچند دسته بمنظورخاصی
bloc
U
جعبه قرقره اتحاد دو یاچند دسته بمنظورخاصی
shielding
U
زره کشیدن یازره پوش کردن روکش
bugging
U
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bug
U
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bugs
U
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
rem
U
مقدار تابش یونیزه کننده که در صورت جذب توسط یک جسم همان تاثیرات فیزیولوژیکی را که یک رونتگن اشعه ایکس یاتابشهای گاما دارند خواهدداشت
auto rich
U
مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
target materials
U
مواد و وسایل بردن هدفهاروی نقشه یا نشان دادن ومشخص کردن انها روی طرحها
control lock
U
وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
waggonette
U
گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
copper alloy
U
الیاژ مس
alloy
U
الیاژ
alloys
U
الیاژ
readable
U
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
coatings
U
روکش کردن استر کردن
coated
U
روکش کردن استر کردن
coat
U
روکش کردن استر کردن
coats
U
روکش کردن استر کردن
holding company
U
شرکتی که مالک سهام یک یاچند شرکت میباشدودرسیاست انان مداخله میکند
alloy treated steel
U
فولاد کم الیاژ
unalloyed
U
الیاژ نشده
metal alloy
U
الیاژ فلز
hypereutectoid alloy
U
الیاژ هیپراوتکتوئیدی
ferro alloy
U
الیاژ فرو
nickel alloy
U
الیاژ نیکل
alloys
U
الیاژ همبسته
brass
U
برنج الیاژ
stainless alloy
U
الیاژ ضد زنگ
light alloy
U
الیاژ سبک
aluminum alloy
U
الیاژ الومینیوم
gun metal
U
الیاژ مس و قلع
binary alloy
U
الیاژ دوتایی
heavy alloy
U
الیاژ سنگین
steel aloy
U
الیاژ فولاد
free cutting alloy
U
الیاژ اتومات
superalloy
U
فوق الیاژ
magnetic alloy
U
الیاژ مغناطیسی
alloy steel
U
الیاژ فولاد
alloying element
U
عنصر الیاژ
ternary alloy
U
الیاژ سه تایی
alloy
U
الیاژ همبسته
bronzes
U
الیاژ مس و قلع
lead base alloy
U
الیاژ سرب
iron alloy
U
الیاژ اهن
unalloyed
U
بدون الیاژ
bronze
U
الیاژ مس و قلع
digital read out
U
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
zeeman
U
پدیدهای که در ان هر یک ازطیفهای خطی با عبور ازمیدان مغناطیسی به دو یاچند جزء تجزیه میشوند
reventment
U
روکش کردن سطح زمین به منظور جلوگیری از فرسایش ناشی از باد و باران
air turbine starter
U
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com