Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lorgnette
U
عینک مخصوص روی بینی
lorgnettes
U
عینک مخصوص روی بینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
vectograph
U
عکس مخصوص استفاده از عینک برجسته بینی
Other Matches
rose-coloured spectacles
U
عینک خوش بینی
purge valve
U
لوله مخصوص بیرون فرستادن اب از ماسک بافشار هوای بینی
lorgnettes
U
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette
U
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
snub nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
septum
U
حفرههای بینی پره بینی
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
glass
U
عینک
glass eye
U
عینک
winker
U
عینک
lorgnettes
U
عینک
goggles
U
عینک
spectacles
U
عینک
lorgnette
U
عینک
specs
U
عینک
barnacles
U
عینک
spectacle
U
عینک
nosepiece
U
پل عینک
interpupillary
U
عینک
eyeglass
U
عینک
glasses
عینک
goggles
U
عینک صحرائی
butt-strap
U
لبهمحلاتصالدستهبهفرم عینک
goggles
U
عینک ایمنی
rims
U
قاب عینک
goggles
U
عینک افتابی
burning glass
U
عینک جوشکاری
earpiece
U
دسته عینک
earpieces
U
دستهی عینک
sunglasses
U
عینک افتابی
peeper
U
ایینه عینک
rim
U
قاب عینک
monocle
U
عینک یک چشمی
monocles
U
عینک یک چشمی
bespectacled
U
عینک زده
spectacled
U
عینک دار
goggles
U
عینک محافظ
optic
U
شیشه عینک
pince nez
U
عینک دماغی
lorgnettes
U
عینک پنسی
To wear glasses.
U
عینک زدن
field glasses
U
عینک صحرایی
smoked glasses
U
عینک دودی
field glasses
U
عینک رزمی
eye glass
U
عینک دستی
eyeglass
U
عینک فنری
eyeglass
U
عینک یک چشم
snow goggles
U
عینک افتابگیر
goggle
U
عینک پرواز
half-glasses
عینک یک چشمی
goggled
U
عینک پرواز
goggling
U
عینک پرواز
optician
U
عینک ساز
snow goggles
U
عینک توفان
opticians
U
عینک ساز
dark glasses
عینک آفتابی
temple
U
دسته عینک
gig lamps
U
نمایش عینک
gig lamps
U
عینک شاخدار
optometrist
U
عینک ساز
sun glasses
U
عینک آفتابی
safety glasses
U
عینک ایمنی
safety glass
U
عینک ایمنی
smoked
U
عینک دودی
oculists
U
عینک ساز
lorgnette
U
عینک پنسی
optometry
U
عینک سازی
optometry
U
عینک فروشی
oculist
U
عینک ساز
to wear glasses
U
عینک گذاشتن یازدن
bifocals
U
دو دید عینک دو کانونی
prismatic spectacles
U
عینک نادرست نما
scissors-glasses
عینک قیچی شکل
goggles
U
عینک حفاظ دار
bifocal
U
دو دید عینک دو کانونی
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
opticians
U
عینک فروش دوربین ساز
pebble
U
شیشه عینک نوعی عقیق
optician
U
عینک فروش دوربین ساز
pebbles
U
شیشه عینک نوعی عقیق
he wears glasses
U
عینک زده است یادارد
wears
U
عینک یا کراوات زدن فرسودن
wear
U
عینک یا کراوات زدن فرسودن
optometric
U
وابسته به میزان دید و عینک سازی
guided propagation
U
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
vomer
U
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
weather forecasts
U
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anaglyph
U
عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecast
U
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses
U
تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
predicting interval
U
فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
glass
U
عینک دار کردن شیشهای کردن
stereoscope
U
جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
hand reading
U
کف بینی
cross eye
U
کج بینی
graphology
U
خط بینی
sniveled
U
اب بینی
neb
U
بینی
sniveling
U
اب بینی
night bilndness
U
شب بینی
snivels
U
اب بینی
snoot
U
بینی
nozzle
U
بینی
nozzles
U
بینی
snivelling
U
اب بینی
palmistry
U
کف بینی
snivel
U
اب بینی
double vision
U
دو بینی
rhinologist
U
بینی
nose
U
بینی
nasally
U
از بینی
snot
U
اب بینی
the handle of the face
U
بینی
chiromancy
U
کف بینی
cross eye
U
دو بینی
mucus of the nose
U
اب بینی
noses
U
بینی
snivelled
U
اب بینی
pecker
U
بینی
rheum
U
اب بینی
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
nose leather
U
چرم بینی
foresight
U
پیش بینی
clairvoyance
U
روشن بینی
predictions
U
پیش بینی
vibrissa
U
موی بینی
My nose is running.
U
از بینی ام آب می آید
forecasting
U
پیش بینی
weltanschauung
U
جهان بینی
pessimistically
U
ازروی بد بینی
prediction
U
پیش بینی
world view
U
جهان بینی
xanthopsia
U
زرد بینی
clairvoyance
U
غیب بینی
optimism
U
خوش بینی
optimism
U
نیک بینی
forecasted
U
پیش بینی
self imprtance
U
خود بینی
scintillating scotoma
U
اخگر بینی
caution
U
پیش بینی
cautioned
U
پیش بینی
cautioning
U
پیش بینی
second sight
U
دور بینی
second sight
U
روشن بینی
rhiopharyngeal
U
بینی حلقی
rhinoscope
U
بینی نگر
rhinology
U
بینی شناسی
rhinal
U
وابسته به بینی
retinoscopy
U
شبکیه بینی
sniff
U
بینی گرفتن
sniffing
U
بینی گرفتن
forecasts
U
پیش بینی
forecast
U
پیش بینی
spectroscopy
U
طیف بینی
spectroscope
U
طیف بینی
soothsaying
U
فال بینی
soothsayer
U
فال بینی
snuffer
U
سوراخ بینی
sniffs
U
بینی گرفتن
introspection
U
باطن بینی
stereoscopic
U
برجسته بینی
quillet
U
باریک بینی
sniffed
U
بینی گرفتن
astrology
U
طالع بینی
hook-nosed
U
دارای بینی کج
nose
U
بینی اسب
prevision
U
پیش بینی
to read people's hands
U
کف بینی کردن
expectation
U
پیش بینی
expectations
U
پیش بینی
pregiurement
U
پیش بینی
precautions
U
پیش بینی
precaution
U
پیش بینی
prognostications
U
پیش بینی
prognostication
U
پیش بینی
astrology
U
اختر بینی
to blow nose
U
گرفتن بینی
finesse
U
نکته بینی
strology
U
زایجه بینی
subtility
U
باریک بینی
microscopic
U
ذره بینی
prospectiveness
U
پیش بینی
priggism
U
اندک بینی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com