Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (32 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
photograph
U
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photographed
U
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photographing
U
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photographs
U
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transcribe
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribing
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
air survey photography
U
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
shoots
U
فیلمبرداری کردن عکسبرداری کردن
shoot
U
فیلمبرداری کردن عکسبرداری کردن
phototostat
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
x ray
U
بااشعه ایکس امتحان کردن عکسبرداری با اشعه ایکس
commandeering
U
وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeered
U
وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeer
U
وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeers
U
وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
open
U
برداشتن پوشش یا باز کردن در
split
U
ترک برداشتن تقسیم کردن
warped
U
منحرف کردن تاب برداشتن
opened
U
برداشتن پوشش یا باز کردن در
warps
U
منحرف کردن تاب برداشتن
forborne
U
دست برداشتن تحمل کردن
warp
U
منحرف کردن تاب برداشتن
opens
U
برداشتن پوشش یا باز کردن در
take off
U
برداشتن پرواز کردن هواپیما
photography
U
عکسبرداری
notate
U
یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
lopping
U
باتنبلی حرکت کردن شلنگ برداشتن
removal
U
از بین بردن برداشتن پیاده کردن
lops
U
باتنبلی حرکت کردن شلنگ برداشتن
lopped
U
باتنبلی حرکت کردن شلنگ برداشتن
lop
U
باتنبلی حرکت کردن شلنگ برداشتن
photoreconnaissance
U
عکسبرداری اکتشافی
retaken
U
عکسبرداری شده
radiography
U
عکسبرداری رادیو
retaking
U
عکسبرداری شده
retakes
U
عکسبرداری شده
retake
U
عکسبرداری شده
to d. up a liquid
U
مایعی را باچمچه ومانندان برداشتن یا خالی کردن
skiascopy
U
عکسبرداری از شبکیه چشم
air survey camera
U
دوربین عکسبرداری هوایی
basic cover
U
عکسبرداری اولیه هوایی
run
U
یک راه عکسبرداری هواپیما
telephotography
U
عکسبرداری از مسافات دور
runs
U
یک راه عکسبرداری هواپیما
telephotographic
U
عکسبرداری از مسافات دور
phototypography
U
چاپ بوسیله عکسبرداری
to make a long arm
[برای برداشتن یا گرفتن چیزی دست دراز کردن]
pose
U
قیافه گیری برای عکسبرداری
air contographic photography
U
عکسبرداری هوایی از عوارض زمین
poses
U
قیافه گیری برای عکسبرداری
radiograms
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
posing
U
قیافه گیری برای عکسبرداری
photoheliograph
U
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
posed
U
قیافه گیری برای عکسبرداری
radiogram
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
wide angle
U
عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
phototelegraphyt
U
مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
wide-angle
U
عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
continuous strip camera
U
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
vasectomy
U
عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
vasectomies
U
عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
radiant exposure
U
وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
sonne photography
U
روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
continuous strip photography
U
عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
tomography
U
فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
decollate
U
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
heliograph
U
گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
pick up
U
برداشتن
includes
U
در برداشتن
include
U
در برداشتن
glom
U
برداشتن
moistening
U
نم برداشتن
to take up
U
برداشتن
takes
U
برداشتن
take up
U
برداشتن
ingether
U
برداشتن
sublate
U
برداشتن
pickup
U
برداشتن
removes
U
از جا برداشتن
removes
U
برداشتن
removing
U
برداشتن
removing
U
از جا برداشتن
remove
U
از جا برداشتن
remove
U
برداشتن
flaw
U
مو برداشتن
countertrace
U
برداشتن از
flaws
U
مو برداشتن
to run away with
U
برداشتن
ingather
U
برداشتن
lifts
U
برداشتن
take
U
برداشتن
lifted
U
برداشتن
deleted
U
برداشتن
to pull off
U
برداشتن
delete
U
برداشتن
to mop up
U
برداشتن
lift
U
برداشتن
deleting
U
برداشتن
lifting
U
برداشتن
to pick up
U
برداشتن
deletes
U
برداشتن
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
heave
U
خیز برداشتن
to take off
U
برداشتن بردن
machine
U
براده برداشتن
picturize
U
فیلم برداشتن از
step
U
قدم برداشتن
heaved
U
خیز برداشتن
step
U
گام برداشتن
decodes
U
برداشتن رمز
feet
U
پاچنگال برداشتن
dequeue
U
برداشتن اقلام یک صف
spooned
U
با قاشق برداشتن
list
U
سیاهه برداشتن
to come at a bound
<idiom>
U
خیز برداشتن
spooning
U
با قاشق برداشتن
spoons
U
با قاشق برداشتن
remove slag
U
سرباره را برداشتن
twisting
U
تاب برداشتن
decoded
U
برداشتن رمز
surmount
U
ازمیان برداشتن
unmasked
U
نقاب برداشتن از
unmasking
U
نقاب برداشتن از
unmasks
U
نقاب برداشتن از
maps
U
نقشه برداشتن از
off take rudder
U
سکان برداشتن
to sweep away
U
ازمیان برداشتن
flaw
U
ترک برداشتن
flaws
U
ترک برداشتن
make a copy of
U
رونوشت برداشتن
clearance
U
برداشتن مانع
ingether
U
خرمن برداشتن
twists
U
تاب برداشتن
surmounted
U
ازمیان برداشتن
surmounting
U
ازمیان برداشتن
surmounts
U
ازمیان برداشتن
machined
U
براده برداشتن
To co away with . To remove. To eliminate .
U
ازمیان برداشتن
machines
U
براده برداشتن
unmask
U
نقاب برداشتن از
map
U
نقشه برداشتن از
give up
U
دست برداشتن از
desist
U
دست برداشتن
to d. the cloth
U
رومیزی را برداشتن
to fly to arms
U
سلاح برداشتن
unveil
U
حجاب برداشتن
warps
U
تاب برداشتن
unveiled
U
حجاب برداشتن
unveiling
U
حجاب برداشتن
poll
U
نمونه برداشتن
unhood
U
سرپوش برداشتن از
polled
U
نمونه برداشتن
uncap
U
سر پوش برداشتن از
to break step
U
غلط پا برداشتن
elide
U
ازاخر برداشتن
cease
U
دست برداشتن
eliding
U
ازاخر برداشتن
to carry arms
U
سلاح برداشتن
elides
U
ازاخر برداشتن
gait
U
گام برداشتن
break step
U
غلط پا برداشتن
crack
U
شکاف برداشتن
to take the photograph of
U
عکس برداشتن از
cracks
U
شکاف برداشتن
resign
U
دست برداشتن
uncap
U
کلاه از سر برداشتن
polls
U
نمونه برداشتن
to receive a wound
U
زخم برداشتن
remove
U
برداشتن مهر
emarginate
U
برداشتن حاشیه از
transcribed
U
رونوشت برداشتن
elided
U
ازاخر برداشتن
decode
U
برداشتن رمز
removes
U
برداشتن مهر
demountable
U
قابل برداشتن
twist
U
تاب برداشتن
transcribe
U
رونوشت برداشتن
spoon
U
با قاشق برداشتن
transcribes
U
رونوشت برداشتن
run away with
U
برداشتن و در رفتن
snap up
U
تند برداشتن
unveils
U
حجاب برداشتن
warped
U
تاب برداشتن
stepping
U
قدم برداشتن
removing
U
برداشتن مهر
shuffle off
U
به عجله برداشتن
warp
U
تاب برداشتن
to have one's p taken
U
عکس برداشتن
stepping
U
گام برداشتن
transcribing
U
رونوشت برداشتن
curled
U
تاب برداشتن فردادن
curls
U
تاب برداشتن فردادن
to take notes of
U
یاد داشت برداشتن از
curl
U
تاب برداشتن فردادن
fracture
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
paced
U
شیوه گام برداشتن
paces
U
شیوه گام برداشتن
to get anything out of the way
U
کاری را ازمیان برداشتن
leave alone
<idiom>
U
دست از سر کسی برداشتن
to run away with
U
برداشتن ودر رفتن
to have two strings to one bow
U
با یک دست دو هندوانه برداشتن
remove the seal from
U
مهر چیزی را برداشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com