Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
background count
U
عکس العمل تشعشع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fallout contours
U
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
emission control
U
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
divert action
U
عکس العمل متضاد عکس العمل مخالف
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
flashes
U
تشعشع
luminance
U
تشعشع
antiradiation
U
ضد تشعشع
flashed
U
تشعشع
flash
U
تشعشع
total radiation
U
تشعشع کل
emissions
U
تشعشع
emission
U
تشعشع
radiational
U
تشعشع
radiation
U
تشعشع
scattered radiation
U
تشعشع پراکنده
radioscopy
U
تشعشع سنجی
radiancy
U
تابندگی تشعشع
radiometer
U
تشعشع سنج
ray
U
روشنایی تشعشع
emits
U
تشعشع کردن
ray
U
تشعشع داشتن
emitting
U
تشعشع کردن
radiation loss
U
تلف تشعشع
radiation source
U
منبع تشعشع
radiation pressure
U
فشار تشعشع
refulgence
U
جلال تشعشع
radiator
U
تشعشع کننده
radiantly
U
تشعشع بطورمنشعب
thermal radiation
U
تشعشع حرارتی
emit
U
تشعشع کردن
space radiation
U
تشعشع رادیویی
radiators
U
تشعشع کننده
emitted
U
تشعشع کردن
radiacmeter
U
تشعشع سنج
intensity of radiation
U
شدت تشعشع
corpuscular radiation
U
تشعشع ذرهای
induced radiation
U
تشعشع القایی
fluorescent radiation
U
تشعشع فلورسنت
dosimeter
U
تشعشع سنج
electronic radiation
U
تشعشع الکترونی
glary
U
دارای تشعشع
radiation
U
تشعشع اتمی
auras
U
تشعشع نورانی
aura
U
تشعشع نورانی
emitter
U
تشعشع کننده
x irradiation
U
تشعشع رونتگن
neutron radiation
U
تشعشع نوترونی
nuclear radiation
U
تشعشع هستهای
fluorescence
U
تشعشع ماهتابی
cosmic rays
U
تشعشع کاسمیک
radiance
U
تابندگی تشعشع
prompt radiation
U
تشعشع کامل
radio active
U
دارای تشعشع اتمی
radiological survey
U
تجسس تشعشع اتمی
broadside aerial
U
تشعشع کننده عرضی
radiant
U
تشعشع کننده حرارتی
magnetic dipole radiation
U
تشعشع دوقطبی مغناطیسی
radiation intensity
U
شدت تشعشع اتمی
directive radiation
U
تشعشع جهت دار
x radiation
U
تشعشع اشعه مجهول
ultra violet radiation
U
تشعشع ماوراء بنفش
brokerage
U
حق العمل
commission fee
U
حق العمل
brokage
U
حق العمل
factorage
U
حق العمل
commissioning
U
حق العمل
premium
U
حق العمل
commissions
U
حق العمل
commission
U
حق العمل
premiums
U
حق العمل
roentgen
U
واحد سنجش تشعشع اتمی
solar flare
U
تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
isodose rate
U
خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
candescent
U
دارای تشعشع یاگرمای شدید
glares
U
تابش خیره کننده تشعشع
broad beam headlamp
U
نور افکن با تشعشع عرضی
glare
U
تابش خیره کننده تشعشع
glared
U
تابش خیره کننده تشعشع
radiological
U
رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
emissivity
U
قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
fluorescent
U
لامپ مهتابی دارای تشعشع
reaction
U
عکس العمل
commission agent
U
حق العمل کار
prompt
U
عکس العمل
responded
U
عکس العمل
prompted
U
عکس العمل
factorage
U
حق العمل کاری
factor
U
حق العمل کار
prompts
U
عکس العمل
factors
U
حق العمل کار
resilient
U
عکس العمل
commissioners
U
حق العمل کار
commissioner
U
حق العمل کار
respond
U
عکس العمل
responds
U
عکس العمل
reactions
U
عکس العمل
reflex force
U
فشارعکس العمل
rough and ready
U
سریع العمل
reactive effect
U
عکس العمل
reactional
U
عکس العمل
rem
U
مقدار واحد از تشعشع یونیزه کننده
radiological survey
U
بررسی میزان وجود تشعشع اتمی
emissions
U
تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
emission
U
تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
luminous flux
U
جریان تشعشع در طول موج مریی
phosphorism
U
مسمومیت در اثر فسفر تشعشع فسفری
reaction force
U
نیروی عکس العمل
immediate action
U
عکس العمل فوری
reaction time
U
زمان عکس العمل
n address instruction
U
دستور العمل با N نشانی
on commission
U
بطورحق العمل کاری
reflex force
U
نیروی عکس العمل
transfer instruction
U
دستور العمل انتقال
reflexology
U
عکس العمل شناسی
pseudoinstruction
U
شبه دستور العمل
latency
U
دوره عکس العمل
repercussion
U
عکس العمل واکنش
reaction curve
U
منحنی عکس العمل
reaction equation
U
معادله عکس العمل
armature reaction
U
عکس العمل ارمیچر
responses
U
عکس العمل به دلیلی
commissioning
U
حق العمل مامور شدن
reflex
U
عکس العمل غیرارادی
reactors
U
عامل عکس العمل
reactor
U
عامل عکس العمل
reactions
U
انفعال عکس العمل
reflexes
U
عکس العمل غیرارادی
commissions
U
حق العمل مامور شدن
actual instruction
U
دستور العمل واقعی
commission
U
حق العمل مامور شدن
interaction
U
عکس العمل متقابل
factors
U
حق العمل کار نماینده
rapid
U
سریع العمل چابک
response
U
عکس العمل به دلیلی
factor
U
حق العمل کار نماینده
modulus of subgrade reaction
U
ضریب عکس العمل
reaction
U
انفعال عکس العمل
coefficient of subgrade reaction
U
ضریب عکس العمل
retaliation
U
عکس العمل متقابل
roentgen
U
واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
reaction of support
U
عکس العمل تکیه گاه
shiping agent
U
حق العمل کار بارگیری کشتی
returning
U
مراجعت کردن عکس العمل
return
U
مراجعت کردن عکس العمل
returns
U
مراجعت کردن عکس العمل
returned
U
مراجعت کردن عکس العمل
commission
U
حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
commissioning
U
حق العمل کاری امانت فروشی
commissioning
U
حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
commissions
U
حق العمل کاری امانت فروشی
commissions
U
حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
reacts
U
عکس العمل نشان دادن
reacting
U
عکس العمل نشان دادن
commission
U
حق العمل کاری امانت فروشی
reacted
U
عکس العمل نشان دادن
react
U
عکس العمل نشان دادن
terrain return
U
انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
backlash
U
عکس العمل سیاسی واکنش شدید
responsive
U
دارای عکس العمل سریع جواب گو
acoustic circuit
U
مدار عکس العمل انفجار صوتی
boomerangs
U
عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باش د
deadbeat
U
زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
deadbeats
U
زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
boomerang
U
عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باش د
triggerman
U
ادمکش سریع العمل درمیان جماعت اوباش
boomeranged
U
عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باش د
boomeranging
U
عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باش د
radioactivity
U
قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
operation
U
درستور العمل ریاضی که بر روی داده انجام میشود
antigen
U
مادهای که در بدن ایجادعکس العمل علیه خودش میکند
antigens
U
مادهای که در بدن ایجادعکس العمل علیه خودش میکند
interactive
U
پردازش آن و اعمال عکس العمل بلاد رنگ روی آن
langley
U
واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
lumen
U
واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
dummies
U
محصول کپی برای بررسی عکس العمل مشتری به طرح
reaction time
U
زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
del credere
U
ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
dummy
U
محصول کپی برای بررسی عکس العمل مشتری به طرح
reactionpropulsion
U
سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
anthropomorphic software
U
نرم افزاری که به آنچه کاربر می گوید عکس العمل نشان میدهد
interactive
U
سیستم نمایش که قادر به عکس العمل نشان دادن به ورودی مختلف کاربر است
hydrofoil
U
سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
hydrofoils
U
سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
minometer
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
galactic noise
U
تشعشع رادیویی کهکشان صوت پراکنی از جانب کهکشان
commision agent
U
نماینده حق العمل کار نماینده یا عاملی که بصورت درصد به او پرداخت میشود
fire fighting
U
عکس العمل نسبت به اتش دشمن مبارزه با اتش سوزی
fail-safe
U
ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
fail safe
U
ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
radiation scattering
U
انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
first fire mixture
U
خرج انفجاری یا چاشنی انفجاری سریع العمل چاشنی اولیه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com