English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
radiogram U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
radiograms U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tomography U فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
roentgenoscopy U معاینه بوسیله اشعه مجهول
roentgenize U بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
roentgenoscope U دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
roentgenography U عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
radiolucency U درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
x ray U اشعه مجهول
xrays U اشعه مجهول
roentgen ray U اشعه مجهول
x ray therapy U درمان با اشعه مجهول
x radiation U تشعشع اشعه مجهول
encephalogram U عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
roentgen U واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
phototypography U چاپ بوسیله عکسبرداری
penetrameter U الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
roentgenogram U عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
roentgenology U شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
x ray U بااشعه ایکس امتحان کردن عکسبرداری با اشعه ایکس
permanent magnet focusing U تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
permanent magnet centering U تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
heliograph U گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
phototostat U رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
ultraviolet U ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش
infrared imagery U عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
lasers U اشعه لاسر انرژی لیزری سیستم تقویب نور بوسیله تشعشعات تحریک شده
laser U اشعه لاسر انرژی لیزری سیستم تقویب نور بوسیله تشعشعات تحریک شده
wheatstone bridge U مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
gun U منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
guns U منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
deflection U هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflections U هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
non interlaced U سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
photography U عکسبرداری
retaking U عکسبرداری شده
retaken U عکسبرداری شده
photoreconnaissance U عکسبرداری اکتشافی
retakes U عکسبرداری شده
retake U عکسبرداری شده
radiography U عکسبرداری رادیو
runs U یک راه عکسبرداری هواپیما
run U یک راه عکسبرداری هواپیما
skiascopy U عکسبرداری از شبکیه چشم
air survey camera U دوربین عکسبرداری هوایی
basic cover U عکسبرداری اولیه هوایی
telephotography U عکسبرداری از مسافات دور
telephotographic U عکسبرداری از مسافات دور
photographed U عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photographs U عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
posed U قیافه گیری برای عکسبرداری
photograph U عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photographing U عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
pose U قیافه گیری برای عکسبرداری
photoheliograph U دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
posing U قیافه گیری برای عکسبرداری
air contographic photography U عکسبرداری هوایی از عوارض زمین
poses U قیافه گیری برای عکسبرداری
unknown U مجهول
unknowns U مجهول
fameless U مجهول
secret U سر مجهول
unbeknown U مجهول
unbeknownst U مجهول
secrets U سر مجهول
phototelegraphyt U مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
wide angle U عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
continuous strip camera U دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
wide-angle U عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
of obscure birth U مجهول النسب
unknown sample U نمونه مجهول
identity of unknown U مجهول الهویه
of unknown ownership U مجهول المالک
unclear condition U شرط مجهول
of unknown identity U مجهول الهویه
the passive voice U فعل مجهول
the passive voice U بنای مجهول
the passive voive U فعل مجهول
the passive voive U بنا مجهول
ownership of unknown U مجهول المالک
rontgen rays U پرتو مجهول
fameless U مجهول الهویه
sonne photography U روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
radiant exposure U وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
property of unknown ownership U مال مجهول المالک
property of unknown ownership U اموال مجهول المالک
ignotum per igno tius U توضیح مجهول با چیزمجهول تر
fabulous U افسانه وار مجهول
passiveness U فعل درحالت مجهول
person of unknown indentity U شخص مجهول الهویه
property with unknown owner U مال مجهول المالک
incognito U نا شناس مجهول الهویه
continuous strip photography U عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
rontgenogram U عکسی که با پرتو مجهول بردارند
deponont U در فاهر مجهول و در باطن معلوم
participle U وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
participles U وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
radioactivity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
radio activity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
rontgen U نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
anticathode U قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
deflecting U یا اشعه
deflected U یا اشعه
radiation U اشعه
deflects U یا اشعه
deflect U یا اشعه
rays U اشعه ها
ray U اشعه
X-raying U اشعه ایکس
flashbacks U بازتاب اشعه
X-raying U اشعه رونتگن
ion beam U اشعه یونی
X-rayed U اشعه رونتگن
electronic beam U اشعه ی الکترونیکی
electron ray U اشعه الکترونی
gamma radiation U اشعه گاما
gamma ray U اشعه گاما
microwave radiation U اشعه میکروموجی
X-ray U اشعه ایکس
X-ray U اشعه رونتگن
X-rayed U اشعه ایکس
flashback U بازتاب اشعه
silvery rays U اشعه نقرهای
X-rays U اشعه ایکس
ray U اشعه تابشی
cosmicray U اشعه کیهانی
alpha rediation U اشعه الفا
alpha rays U اشعه الفا
cathode rays U اشعه کاتدی
beta radiation U اشعه بتا
cosmic rays U اشعه کیهانی
cathode ray oscillograph U اشعه کاتدیک
x radiation U اشعه ایکس
beta ray U اشعه بتا
beta rays U اشعه بتا
canal rays U اشعه مجرایی
x rays U اشعه ایکس
xrays U اشعه ایکس
actinic rays U اشعه فعال
ultraviolet ray U اشعه فرابنفش
deflection defocusing U پریشانی اشعه
gamma U اشعه گاما
beam cutoff U قطع اشعه
rays of light U اشعه نور
reseau U اخراج اشعه
roentgen rays U اشعه رنتگن
gammas U اشعه گاما
x ray beam U اشعه رونتگن
electron beam U اشعه الکترون
x ray U اشعه ایکس
laser U اشعه لیزر
lasers U اشعه لیزر
gamma rays U اشعه گاما
beam width U پهنای اشعه
electron beam U اشعه الکترونی
radiation sickness U بیماری اشعه
infrared ray U اشعه فرو سرخ
electron beam generator U مولد اشعه الکترونی
blue beam magnet U مغناطیس اشعه ابی
electron beam cutting U برش با اشعه الکترونی
welding by electron beam U جوشکاری با اشعه الکترونی
electron ray tube U لامپ اشعه کاتدیک
density of an ion beam U چگالی اشعه یونی
density of an electron beam U چگالی اشعه الکترونی
crookes tube U لامپ اشعه ایکس
cosecant squared beam U اشعه با مربع کوسکانت
crt U لامپ با اشعه کاتدی
cathode ray tude U لوله اشعه کاتدی
black body radiation U اشعه جسم سیاه
cathode pay tube U لامپ با اشعه کاتدی
electron beam welding U جوشکاری با اشعه الکترونی
searchlights U اشعه نور افکن
phosphor U معمولا اشعه الکترونی
x ray source U منبع اشعه رونتگن
cathode ray oscilloscope U اسیلوسکوپ اشعه کاتدی
x ray equipment U تجهیزات اشعه رونتگن
searchlight U اشعه نور افکن
red, green, blue U سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
ultraviolet U اشعه مادون بنفش
ultrared U انطرف اشعه قرمز
roentgenography U پرتونگاری با اشعه ایکس
tannage U قهوهای در اثر اشعه افتاب
electron beam focusing U تمرکز دهی اشعه الکترونی
emissivity U قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
cathode ray oscilloscope U نوسان نمای اشعه کاتدی
expose U درمعرض اشعه قرار دادن
exposes U درمعرض اشعه قرار دادن
infrared U وابسته به اشعه مادون قرمز
back azimuth method U گرای معکوس در اخراج اشعه
beam current at a specified point U شدت اشعه الکترونی در یک نقطه
insolation U در مقابل اشعه افتاب قراردادن
exposing U درمعرض اشعه قرار دادن
beams U مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
diathermanous U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
beam U مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
cores U وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
ultraviolet ray U اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
diathermic U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
core U وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
thermal imagery U عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
isodose U دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com