Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to readdress a letter
U
عنوان نامهای را عوض کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
an open letter
U
نامهای که بوسیله روزنامه به کسی عنوان شود
recredential
U
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
title
U
صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
titles
U
صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
eponym
U
عنوان دهنده عنوان مشخص
epistolary
U
نامهای
the underwritten names
U
نامهای زیرین
letter-bomb
U
بمب نامهای
letter-bombs
U
بمب نامهای
send a letter
U
نامهای بفرستید
i had a lettr from him
U
نامهای از او داشتم
letter of recall
U
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
dictionary sort
U
ترتیب واژه نامهای
acknowledges
U
وصول نامهای را اشعار داشتن
acknowledging
U
وصول نامهای را اشعار داشتن
to act
[as somebody]
U
عمل کردن
[به عنوان رتبه ای]
to prove a will
U
درستی و اعتباروصیت نامهای را محقق نمودن
blind letter
U
نامهای که نام ونشان روشن ندارد
to act
[as somebody]
U
عمل کردن
[به عنوان نماینده کسی]
keep in trust
U
به عنوان امانت نگهداری کردن چیزی
book message
U
نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
pasquinade
U
جرشفت هجو نامهای که درجایگاه عمومی بزنند
represented
U
عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represent
U
عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
to speak on behalf of
[as representative]
U
از طرف
[کسی]
صحبت کردن
[به عنوان نماینده]
represents
U
عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
p sanction
U
حکم سلطنتی یاتصویب نامهای که صورت قانون راپیدامیکند
officinal names of drugs
U
نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
open cover
U
بیمه نامهای که جهت حمل محمولههای متعدد تهیه میشود
round robin (letter)
<idiom>
U
نامهای که دست جمعی نوشته شود (هرگوشه آن بوسیله شخصی)
open policy
U
بیمه نامهای که جهت حمل مجموعههای متعدد تهیه میشود
noting
U
نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
letter de chancellerie
U
نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
notes
U
نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
consular convention
U
عهد نامهای که جهت مبادله کنسول بین دو کشور منعقد میشود
note
U
نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
letters patent
U
نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
floppy disks
U
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy
U
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy discs
U
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disk
U
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppies
U
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
letters patent
U
نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
broach
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
compounding a felony
U
سازش کردن در دعوی ناشی از جنایت با پرداخت مبلغی به عنوان غرامت به مجنی علیه یا قائم مقام او
streaming tape drive
U
دستگاهی که یک کارتریج نوارپیوسته را نگهداری کردن واساسا" به عنوان پشتیبان گردانندههای دیسک سخت بکار می رود
wild card
U
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
stbtitle
U
عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
continuance
U
تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
modes
U
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
mode
U
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
onomasticon
U
فرهنگ نامهای خاص فرهنگ اسامی مردم
open policy
U
بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
to engage somebody as somebody
U
کسی را به عنوان کسی
[در پیشه ای]
استخدام کردن
standard
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
pull down menu
U
فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
urban bundle
U
بقچه شهری
[این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
return
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
use and occupation
U
عنوان دعوی که مالک علیه مستاجری که پس از انقضاء مدت اجاره ازملک استیفاء منفعت کردن به منظور مطالبه اجرت المثل این انتفاع و تصرف اقامه میکند
envelopes
U
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
envelope
U
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
names
U
عنوان ها
appellative
U
عنوان
titles
U
عنوان
titles
U
عنوان ها
head line
U
عنوان
capitulary
U
عنوان
life peers
U
عنوان
ground
U
عنوان
epithets
U
عنوان
heading
U
عنوان
prints
U
عنوان و..
printed
U
عنوان و..
headline
U
عنوان
print
U
عنوان و..
title
U
عنوان
name
U
عنوان
headlines
U
عنوان
epithet
U
عنوان
life peer
U
عنوان
rubrics
U
عنوان
subject
[topic]
U
عنوان
rubric
U
عنوان
themes
U
عنوان ها
by way of remainder
U
به عنوان رد
topics
U
عنوان ها
subjects
U
عنوان ها
topic
U
عنوان
caption
U
عنوان
headwords
U
عنوان
headings
U
عنوان
headword
U
عنوان
captions
U
عنوان
title
U
عنوان
implied trust
U
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
topic
U
عنوان سرفصل
topics
U
عنوان سرفصل
Under the title ( heading) of …
U
تحت عنوان ...
surnames
U
لقب عنوان
doctorates
U
عنوان دکتری
honorifics
U
عنوان تجلیلی
naturals
U
حرکت در عنوان
honorific
U
عنوان تجلیلی
headings
U
عنوان سرصفحه
natural
U
حرکت در عنوان
head
U
سالار عنوان
Distinguished . Titled.
U
صاحب عنوان
head
U
عنوان مبحث
surname
U
لقب عنوان
doctorate
U
عنوان دکتری
possessory title
U
عنوان مالکیت
titlist
U
دارای عنوان
nowise
U
به هیچ عنوان
start of heading
U
شروع عنوان
berthing
U
کسب عنوان
in a topic form
U
بصورت عنوان
berthed
U
کسب عنوان
brand
U
عنوان تجارتی
berth
U
کسب عنوان
brands
U
عنوان تجارتی
the hoy f.
U
عنوان پاپ
guize
U
روبند عنوان
intitule
U
عنوان دادن به
branding
U
عنوان تجارتی
berths
U
کسب عنوان
untitled
U
بدون عنوان
appropriation title
U
عنوان اعتبار
for example
U
به عنوان مثال
superscrible
U
عنوان روی
heading
U
عنوان سرصفحه
message heading
U
عنوان پیام
captions
U
عنوان دادن
appropriation title
U
عنوان سپرده
heading
U
عنوان گذاری
exempli gratia
[e.g.]
U
به عنوان مثال
caption
U
عنوان دادن
on loan
U
به عنوان قرض
headings
U
عنوان گذاری
exercise term
U
عنوان مانور
streamers
U
عنوان چشمگیر مقاله
titles
U
دارنده عنوان قهرمانی
misdirection
U
گمراهی عنوان غلط
rubricize
U
دارای عنوان قرمزکردن
superscription
U
عنوان روی پاکت
rubricate
U
دارای عنوان قرمزکردن
streamer
U
عنوان چشمگیر مقاله
language
U
برنامهای که به عنوان مترجم
title
U
واگذارکردن عنوان دادن به
titles
U
واگذارکردن عنوان دادن به
title
U
دارنده عنوان قهرمانی
defending shampion
U
مدافع عنوان قهرمانی
lords
U
عنوان لردی دادن به
short title
U
عنوان کوتاه شده
title block
U
قسمت عنوان نامه
subhead
U
عنوان جزء یا فرعی
languages
U
برنامهای که به عنوان مترجم
lord
U
عنوان لردی دادن به
clinching
U
کسب عنوان قهرمانی
clinch
U
کسب عنوان قهرمانی
head line
U
عنوان سرصفحه روزنامه
donna
U
عنوان مودبانه بانوان
title page
U
صفحه عنوان کتاب
running head
U
خط عنوان هرصفحه در متن
clinches
U
کسب عنوان قهرمانی
subhead
U
عنوان فرعی مقاله
possession by title of ownership
U
تصرف به عنوان مالکیت
clinched
U
کسب عنوان قهرمانی
challenge round
U
مبارزه با صاحب عنوان
heading
U
عنوان یا نام متن در فایل
heading
U
سمت سینه ناو عنوان
headings
U
سمت سینه ناو عنوان
short title
U
عنوان یارمز مخفف یا کوتاه
nontitle
U
مسابقه بدون عنوان قهرمانی
superscription
U
عنوان نوشته روی چیزی
headings
U
عنوان یا نام متن در فایل
dominie
U
عنوان کشیشان کلیسای هلند
Take it as a souvenir!
U
این را به عنوان سوغاتی بردار!
running title
U
عنوان کوچک هر یک ازصفحات کتاب
residentship
U
اقامت سیاسی به عنوان نمایندگی
letterhead
U
عنوان چاپی بالای کاغذ
What is the title of the book ?
U
عنوان این کتاب چیست ؟
letterheads
U
عنوان چاپی بالای کاغذ
to function as something
U
به کار رفتن به عنوان چیزی
to serve as something
U
به کار رفتن به عنوان چیزی
pabulum
U
[هر چیزی که بشود به عنوان غذا خورد]
to have a title
[ to be titled]
U
لقب دار
[صاحب عنوان]
بودن
He works as engineer.
U
او
[مرد]
به عنوان مهندس کار می کند.
hold down
U
نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
dauphin
U
عنوان پسر ارشد پادشاه فرانسه
defacto recognition
U
به عنوان یک کشورموجود و مستقل عمل کند
prifixal
U
پیشوند عنوان قبل از اسم شخص
prifix
U
پیشوند عنوان قبل از اسم شخص
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com