Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
possessory title
U
عنوان مالکیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hold down
U
نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
possession by title of ownership
U
تصرف به عنوان مالکیت
prior possession
U
تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
titleholder
U
صاحب سند مالکیت دارای عنوان
Other Matches
denationalization
U
تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
his right of ownership lapsed
U
حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
joint ownership
U
اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
title
U
صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
titles
U
صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
separation of ownership and control
U
جدائی مالکیت از کنترل جدائی مالکیت از مدیریت
eponym
U
عنوان دهنده عنوان مشخص
broached
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
proprietorial right
U
حق مالکیت
dominion
U
حق مالکیت
ownership
U
مالکیت
ownership right
U
حق مالکیت
right of ownership
U
حق مالکیت
acquisition
U
مالکیت
proprietorship
U
مالکیت
ownership
U
حق مالکیت
propritorship
U
مالکیت
support
U
حق مالکیت
acquisitions
U
مالکیت
dominium
U
مالکیت
possession
U
مالکیت
stbtitle
U
عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
slaveholding
U
مالکیت برده
asset ownership
U
مالکیت دارائی
seisin
U
مالکیت اراضی
documents of title
U
سند مالکیت
condominiums
U
مالکیت مشترک
root of title
U
منشاء مالکیت
retention of title
U
ضبط مالکیت
retention of title
U
حفظ مالکیت
special property
U
مالکیت خاص
state enterprise
U
مالکیت دولتی
title of territory
U
مالکیت اقلیم
collective ownership
U
مالکیت جمعی
collective ownership
U
مالکیت مشاع
dispossession
U
سلب مالکیت
title deeds
U
سند مالکیت
title deed
U
قباله مالکیت
title deed
U
سند مالکیت
title deed
U
اسناد مالکیت
condominium
U
مالکیت مشترک
state ownership
U
مالکیت دولتی
praivate ownership
U
مالکیت خصوصی
reconversion
U
اعاده مالکیت
alienation
U
انتقال مالکیت
document of title
U
سند مالکیت
individual ownership
U
مالکیت فردی
possessory right
U
حق تصرف یا مالکیت
possessory action
U
دعوی مالکیت
joint ownership
U
مالکیت مشترک
personal ownership
U
مالکیت شخصی
joint ownership
U
مالکیت مشاع
ownership and management
U
مالکیت و مدیریت
joint ownership
U
مالکیت اشتراکی
literary property
U
حق مالکیت ادبی
possessory title
U
سمت مالکیت
ascription
U
تصدیق مالکیت
qualified property
U
مالکیت محدود
public ownership
U
مالکیت دولتی
public ownership
U
مالکیت عمومی
muniment of title
U
دلیل مالکیت
estate in common
U
مالکیت مشاع
property rights
U
حقوق مالکیت
expropriation
U
سلب مالکیت
private property
U
مالکیت خصوصی
private ownership
U
مالکیت خصوصی
confusion
U
مالکیت ما فی الذمه
accession
U
شرکت در مالکیت
get hold of (something)
<idiom>
U
به مالکیت رسیدن
gen
U
حالت مالکیت
villeinage
U
مالکیت رعیت
public domain
U
مالکیت دولتی
public ownership
U
مالکیت دولتی
title
U
مستند مالکیت
titles
U
مستند مالکیت
repossessed
U
مالکیت مجدد یافتن
estate in common
U
اشتراک در مالکیت زمین
white elephant
<idiom>
U
ثروت یا مالکیت بیفایده
repossessing
U
مالکیت مجدد یافتن
expropriated
U
سلب مالکیت کردن از
expropriates
U
سلب مالکیت کردن از
expropriating
U
سلب مالکیت کردن از
share certificate
U
گواهی مالکیت سهام
possessory action
U
دعوی اعاده مالکیت
beneficial ownership
U
مالکیت به نسبت منافع
entitled to owver ship
U
دارای حق مالکیت است
expropriate
U
سلب مالکیت کردن از
title-holder
U
صاحب سند مالکیت
title-holders
U
صاحب سند مالکیت
prescriptive right or title
U
حق مالکیت از راه مرورزمان
prescriptive right
U
حق مالکیت از طریق مرورزمان
title of territory
U
مالکیت قلمرو کشور
passing the ownership
U
مالکیت مافی الذمه
replevin
U
دعوی اعاده مالکیت
repossess
U
مالکیت مجدد یافتن
collectivity
U
مالکیت اشتراکی جمع
mere right
U
حق مالکیت بدون تصرف
socialism
U
مالکیت اجتماعی ابزار تولید
disown
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowns
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowned
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowning
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
to put in possession
U
مالکیت دادن متصدی کردن
petitory
U
مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
put in a claim for something
U
مدعی مالکیت چیزی شدن
freehold
U
مالکیت مطلق ملک موروثی
tenancies
U
مدت اجاره مالکیت موقت
tenancy
U
مدت اجاره مالکیت موقت
disorintate
U
مالکیت چیزی راانکار کردن
hold down
U
برای اثبات مالکیت در تصرف داشتن
freeboard
U
حق ادعای مالکیت درمورد زمینهای خالصه
p is nine points of the law
U
تصرف شرط عمده مالکیت است
shared
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
alienability
U
قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
chose in action
U
حق مالکیت نسبت به اموالی که در تصرف فرد نیست
eminent domain
U
مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
Here are my car registration papers.
بفرمائید این مدارک مالکیت اتومبیل من است.
dock warrant
U
سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
estate in fee
U
مالکیت مطلق و غیر شرطی نسبت به زمین
share
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shares
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shifting use
U
مالکیت منافع زمین با درج شرط به نفع ثالث
severalty
U
مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
prescriptions
U
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
prescription
U
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
property in action
U
مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
apostrophes
U
در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
apostrophe
U
در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
executed contract
U
قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
escheat
U
در CLاراضیی را گویند که پس ازفوت مالک به علت عدم وجودوراث قانونی به مالکیت دولت درمی اید
capitulary
U
عنوان
epithet
U
عنوان
epithets
U
عنوان
life peers
U
عنوان
life peer
U
عنوان
topic
U
عنوان
title
U
عنوان
heading
U
عنوان
headword
U
عنوان
headwords
U
عنوان
by way of remainder
U
به عنوان رد
ground
U
عنوان
title
U
عنوان
head line
U
عنوان
captions
U
عنوان
headings
U
عنوان
name
U
عنوان
titles
U
عنوان ها
names
U
عنوان ها
themes
U
عنوان ها
headline
U
عنوان
print
U
عنوان و..
caption
U
عنوان
rubrics
U
عنوان
rubric
U
عنوان
printed
U
عنوان و..
prints
U
عنوان و..
headlines
U
عنوان
appellative
U
عنوان
topics
U
عنوان ها
subjects
U
عنوان ها
subject
[topic]
U
عنوان
titles
U
عنوان
communism
U
کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
surname
U
لقب عنوان
headings
U
عنوان گذاری
naturals
U
حرکت در عنوان
headings
U
عنوان سرصفحه
natural
U
حرکت در عنوان
exempli gratia
[e.g.]
U
به عنوان مثال
surnames
U
لقب عنوان
honorific
U
عنوان تجلیلی
appropriation title
U
عنوان سپرده
appropriation title
U
عنوان اعتبار
for example
U
به عنوان مثال
topics
U
عنوان سرفصل
exercise term
U
عنوان مانور
superscrible
U
عنوان روی
heading
U
عنوان گذاری
guize
U
روبند عنوان
topic
U
عنوان سرفصل
honorifics
U
عنوان تجلیلی
heading
U
عنوان سرصفحه
in a topic form
U
بصورت عنوان
captions
U
عنوان دادن
titlist
U
دارای عنوان
berths
U
کسب عنوان
caption
U
عنوان دادن
Under the title ( heading) of …
U
تحت عنوان ...
head
U
عنوان مبحث
head
U
سالار عنوان
untitled
U
بدون عنوان
Distinguished . Titled.
U
صاحب عنوان
the hoy f.
U
عنوان پاپ
start of heading
U
شروع عنوان
nowise
U
به هیچ عنوان
on loan
U
به عنوان قرض
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com