Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
subhead
U
عنوان فرعی مقاله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
stbtitle
U
عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
Other Matches
streamer
U
عنوان چشمگیر مقاله
streamers
U
عنوان چشمگیر مقاله
subhead
U
عنوان جزء یا فرعی
subspecies
U
قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
title
U
صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
titles
U
صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
by pass
U
بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass
U
گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype
U
بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
eponym
U
عنوان دهنده عنوان مشخص
papers
U
مقاله
papered
U
مقاله
paper
U
مقاله
treatise
U
مقاله
treatises
U
مقاله
trilcgy
U
سه مقاله
tractate
U
مقاله
tract
U
مقاله
tracts
U
مقاله
dissertation
U
مقاله
dissertations
U
مقاله
article
U
مقاله
articles
U
مقاله
essays
U
مقاله
essay
U
مقاله
papering
U
مقاله
disquisition
U
مقاله
memoire
U
مقاله علمی
columnists
U
مقاله نویس
columnist
U
مقاله نویس
essayist
U
مقاله نویس
critique
U
مقاله انتقادی
tractarian
U
مقاله نویس
an inspired article
U
مقاله القاشده
leaderette
U
سر مقاله کوچک
an inspired article
U
مقاله رسانده
tractarian
U
مقاله مذاکره
epiolgue
U
ختم مقاله
essayists
U
مقاله نویس
magazinist
U
مقاله نویس
articles
U
مقاله گفتار
themes
U
مقاله فرهشت
article
U
مقاله گفتار
theme
U
مقاله فرهشت
critiques
U
مقاله انتقادی
epilogues
U
ختم مقاله
epilogue
U
ختم مقاله
prolusion
U
مقاله مقدماتی
essays
U
تالیف مقاله نویسی
book review
U
مقاله درباره کتاب
pressmen
U
مخبرروزنامه مقاله نویس
prolusion
U
مقاله ازمایشی تمهید
copyreader
U
تصحیح کننده مقاله
pressman
U
مخبرروزنامه مقاله نویس
essay
U
تالیف مقاله نویسی
epiolgue
U
بخش اخرکتاب یا مقاله
detail part
U
قسمت مشروح نامه یا مقاله
magazin
U
نویسنده مقاله برای مجله
ghost-write
U
کتاب مقاله یا سخنرانیکهبنام شخصدیگریارائهگردد
offprint
U
مقاله نقل شده از روزنامه یامجله
broached
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
soliloquy
U
گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
soliloquies
U
گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
tear sheet
U
قطعه یا مقاله پاره شده ازمجله یا روزنامه
think piece
U
مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
press campaingn or stunt
U
مبارزه سیاسی بوسیله مقاله نویسی در روزنامه ها
I premise that you did read this article.
U
من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
I assume that you did read this article.
U
من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
advertorial
U
تبلیغ در مجله یا روزنامه که به شکل مقاله معمولی به نظر می رسد
academe
U
فعالیت هایی که اساتید دانشگاهی انجام می دهند نظیر نوشتن مقاله، تدریس و غیره
sublease
U
اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
news reader
U
نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
incidents
U
فرعی
half deck
U
پل فرعی
minor
U
فرعی
accessory
U
فرعی
by
U
فرعی
succursal
U
فرعی
lateral
U
فرعی
sub dam
U
سد فرعی
derivative
U
فرعی
secondary
U
فرعی
by-effect
U
اثر فرعی
incident
U
فرعی
accessorial
U
فرعی
subsidiary
U
فرعی
derivatives
U
فرعی
subsidiaries
U
فرعی
adverse reaction
U
اثر فرعی
byeffect
U
اثر فرعی
secondary effect
U
اثر فرعی
second class
U
فرعی
adjunct
U
فرعی
inferior
U
فرعی
inferiors
U
فرعی
petty
U
فرعی
branch lines
U
خط فرعی
branch line
U
خط فرعی
spillover effect
U
اثر فرعی
tributary
U
فرعی
tributaries
U
فرعی
adjuncts
U
فرعی
ancillary
U
فرعی
subalterns
U
فرعی
extrinsic
U
فرعی
subaltern
U
فرعی
min
U
فرعی
fall-out
[side effect]
U
اثر فرعی
link road
U
راه فرعی
floor jack
U
اهرم فرعی
minor arts
U
هنرهای فرعی
lay shaft
U
میله فرعی
intercardinal points
U
جهات فرعی
extension telephone
U
تلفن فرعی
extension
U
شماره فرعی
incidental effect
U
اثر فرعی
incidentals
U
اقلام فرعی
dog leg
U
شاخه فرعی
intercardinal headings
U
جهات فرعی
corollaries
U
نتیجه فرعی
corollary
U
نتیجه فرعی
bypassing
U
مسیر فرعی
minor constituent
U
عنصر فرعی
annexing
U
شعبه فرعی
annexes
U
شعبه فرعی
annex
U
شعبه فرعی
quadrantal points
U
جهات فرعی
radicle
U
فرعی نازک
retort tar
U
قطران فرعی
second fiddle
U
شخص فرعی
secondary markets
U
بازارهای فرعی
subdivisions
U
بخش فرعی
subdivision
U
بخش فرعی
pseudocarp
U
میوه فرعی
probative
U
حقایق فرعی
subsidiaries
U
متمم فرعی
minor elements
U
عناصر فرعی
bypasses
U
مسیر فرعی
minor league
U
لیگ فرعی
municipal road
U
راه فرعی
bypassed
U
مسیر فرعی
bypass
U
مسیر فرعی
side-effects
U
اثر فرعی
side-effect
U
اثر فرعی
side effect
U
اثر فرعی
rootlet
U
ریشه فرعی
subsidiary
U
متمم فرعی
secondary port
U
بندر فرعی
dixings
U
ارایشهای فرعی
by path
U
جاده فرعی
avocation
U
کار فرعی
auxiliary switch
U
کلید فرعی
auxiliary activity
U
فعالیت فرعی
by work
U
کار فرعی
articulated connecting rod
U
شاتون فرعی
byname
U
اسم فرعی
byroad
U
جاده فرعی
an off street
U
کوچه فرعی
colonnette
U
ستون فرعی
alternative airfield
U
فرودگاه فرعی
consequent pole
U
قطب فرعی
secondary position
U
موضع فرعی
alternate position
U
موضع فرعی
accessory substances
U
مواد فرعی
nervus accessorius
U
عصب فرعی
accessory nerve
U
عصب فرعی
episodes
U
داستان فرعی
backway
U
جاده فرعی
bypath
U
جاده فرعی
by way
U
راه فرعی
spur track
U
جاده فرعی
by pass
U
گذرگاه فرعی
by pass
U
لوله فرعی
by lane
U
کوچه فرعی
bye election
U
انتخابات فرعی
by election
U
انتخابات فرعی
by product
U
فراورده فرعی
by product
U
محصول فرعی
bracteole
U
برگچه فرعی
borrowed light
U
نورگیر فرعی
by product
U
نتیجه فرعی
blessed folder
U
مخزن فرعی
by product material
U
فراورده فرعی
bayou
U
نهرکوچک یا فرعی
episode
U
داستان فرعی
cotype
U
نوعی فرعی
daughter chain
U
زنجیر فرعی
subcommittee
U
کمیته فرعی
by-products
U
محصول فرعی
wayside
U
ایستگاه فرعی
by-product
U
محصول فرعی
adjuncts
U
صفت فرعی
adjunct
U
صفت فرعی
subsections
U
قسمت فرعی
subsection
U
قسمت فرعی
subcommittee
U
کمیسیون فرعی
subcommittees
U
کمیته فرعی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com